حجة الاسلام و المسلمین مهدی طائب در گفتگو با
سرویس اندیشه دینی پایگاه 598 در تبیین چگونگی جایگاه مردم در قیام سیدالشهدا (ع)، گفت: اصولاً انبیا و ائمه در راستای مصالح دنیوی و اخروی مردم، از سوی خداوند فرستاده شدند. اباعبدالله الحسین (ع) از جانب خدا مأموریت دارد آن چه را که برای مردم خیر است در عمل اجرا کرده و مردم را به آن دعوت نماید و آن ها را در این راه راهنمایی و هدایت بکند. اصل در حرکت انبیا و اولیا مردم هستند. هدف آن ها مردم هستند به این معنا که آن ها می دانند راه درست چیست و چگونه باید در این مسیر حرکت کرد.
وی افزود: حرکت این ها اگر برای مردم تبیین بشود و مردم به راه ایشان بصیرت پیدا کنند یک همراهی برای مردم با آن ها حاصل خواهد شد. اما اگر کسانی که با حق مخالف هستند بتوانند بین آن ها و مردم فاصله بیندازند و در نتیجه نسبت به آن ها بی بصیرتی پیش بیاید آن چه که در کربلا رخ داد اتفاق خواهد افتاد. در کربلا 72 نفر در یک طرف و 30هزار نفر هم در طرف دیگر هستند که این 30 هزار نفر هم مردم اند اما چه شد که تیشه به ریشه ی خود زدند؟ اباعبدالله (ع) برای این ها خیر و خوبی می خواست ولی شمشیر به رویش کشیدند در حالی که در این دنیا کسی نمی خواهد خلاف مصلحت خودش عمل کند. آن چه که باعث شد مردم آن زمان در مقابل امام حسین بأیستند عدم شناخت کافی از بیان امام حسین و از راه و حقیقت ایشان بود. اباعبدالله هم همه ی تلاششان این بود که پرده ی جهل از روی ذهن آن ها کنار برود و لذا حرکت عاشورا یک حرکت تبیینی و بصیرت بخش همراه با فداکاری بود که در طول تاریخ این بصیرت بجوشد و مردم را از باد خوردن توسط دشمن دور بدارد.
ایشان در ادامه بیان داشتند: دو قشر مردم در حرکت سیدالشهدا ع می بینیم . عده ای که با بصیرت بودند اما تعدادشان بسیار قلیل بود ولی به دلیل اینکه به وظیفه شان عمل کردند اثرگذاری عمیقی در تاریخ داشتند. یعنی همان 72 نفری که با امام بودند از توده های مردم به شمار می آمدند و منصب و موقعیت خاصی نداشتند اما به این دلیل که نسبت به حق معرفت و بصیرت داشتند و به دفاع از حق برآمدند در تاریخ اثرگذار شدند؛ در یک طرف هم مردمی را می بینیم که مردم بازی خورده ای هستند. در حقیقت در صحنه ی کربلا در سپاه عمر سعد تعدادی هستند که دانسته با حق می جنگند ولی تعدادی هم اصلاً درک نمی کردند که چه اوضاعی وجود دارد و حالا از آن جماعت 30 هزار نفری دشت کربلا که بیرون برویم در خود کوفه هم قضیه از همین قرار است.
استاد وزه علمیه قم اظهار نمود: اما در مدینه، حضرت در آن جا بود که به مردم گفتند با یزید بیعت نکنید اما گوش نکردند، خوب چرا گوش نکردند؟ آن جا نمی توانستند بفهمند یزید یعنی چه؟ و اباعبدالله (ع) برای آن ها چه می گوید لذا وقتی امام حسین به شهادت رسیدند، پرده ها از مقابلشان کنار رفت و ناگهان متوجه شدند یزید چه جرثومه ای است و آن گاه دست به اقدام زدند.
حجت الاسلام و المسلمین طائب در خصوص اینکه چه افرادی در قیام کربلا نقش بیشتری برعهده داشتند، گفت: در جبهه ی منفی افرادی که بیش از همه می دانستند مثل عمر سعد، شمر، خولی و.... ، این ها امام حسین (ع) را به خوبی می شناختند ولی دنیا گرا شدند و در نتیجه به جبهه ی باطل پیوستند، عده ای هم بودند که جنگ نیامدند ولی جنگ را دامن زدند مثل شریح قاضی. در جبهه ی حق هم عده ای در کنار اباعبدالله (ع) بودند که تلاش می کردند مردم را صاحب بصیرت بکنند مانند حبیب بن مظاهر و...