به گزارش
سرویس فرهنگی پایگاه 598، میزان درآمد در هر طبقه ای از جامعه مانند پزشکان، مهندسان و استادان به طور کلی مشخص است. طلاب نیز یک طبقه از جامعه را تشکیل می دهند که با اسامی مختلف چون روحانی، مبلغ، آخوند و ... شناخته می شوند و سطح درآمد حدودا مشخصی دارند. اما مردم به دلیل اینکه شغل طلبگی شغل حساسی است و همچنین تعداد کمی نیز روحانی وجود دارد اطلاع چندانی از سطح زندگی طلاب ندارند. در تصور برخی از جامعه این وجود دارد که حکومت و نظام دست روحانیت است و هرجا که آنها هستند پس پول و درآمدهای هنگفت نیز آنجاست. تصورات غلط از سطح معیشت روحانیون در بین عامه مردم بسیار زیاد است و اکثر جامعه دید صحیحی از این مسئله ندارند.
حجتالاسلام احسان تیموری یکی از طلاب حوزه علمیه درباره درآمد اصلی طلاب و منبع اصلی این درآمد می گوید "درآمد اصلی طلاب در حوزه های علمیه شهریه است. شهریه مقدار پولی است که مراجع و مجتهدین در اول هر ماه قمری جهت کمک هزینه تحصیل مانند بورسیه دانشجویی به طلاب پرداخت میکنند. البته میزان شهریه متفاوت است مانند مجرد بودن یا متأهل بودن، میزان سطح تحصیل، ممتاز بودن یا حافظ قرآن بودن، پژوهشگر بودن و معمم بودن".
حجت الاسلام تیموری درباره بالاترین و پایین ترین سطح میزان شهریه برای هر نفر از طلاب توضیح می دهد "در حال حاضر حداقل شهریه در حوزه 140 هزار تومان است که به مجردهای پایه یک پرداخت میشود، که البته 30 هزار تومان آن بابت بیمه کسر میشود. بیشترین حداکثر شهریه هم حدود 380 هزار تومان که متعلق به طلاب درس خارج معمم است، حافظ قرآن و پژوهشگر هستند".
اما این مبلغ از کجا تامین میشود؟ هنگامی که مردم وجوه شرعی (مانند خمس و زکات) را پرداخت میکنند، در شرع مصارف مشخصی برای آن تعیین شده است. مراجع بخشی از آن را باید به فقرا بدهند و بخشی را آن را صرف تبلیغ دین کرده و.... مراجع بزرگوار نیز آن بخشی که مربوط به تبلیغ اسلام میشود را به طلابی پرداخت میکنند که بار اصلی فهم دین و تبلیغ آن را بر عهده دارند. در شهریه طلاب هیچ بودجه دولتی یا بیت المال یا اموال کشور و... دخیل نمیباشد و از این جهت روحانیون و حوزه های علمیه استقلال کامل دارند.
علما و مراجع تقلید به خاطر دور بودن حوزه های علمیه از سواستفاده و سیاست زدگی و جناح بندی، به دلیل وابسته بودن به دولت، از دریافت هرگونه بودجهی دولتی برای پرداخت به طلاب خودداری می کنند و یکی از دلایل پایین بودن شهریه روحانیون نیز همین امر است.
از آنجا که وظیفه ذاتی روحانیت، نشر و تبلیغ اسلام است، یکی از برنامه های رایج بین طلاب معمم (7سال درس خوانده) داشتن حرکت های تبلیغی است. به این معنا که در ایامی خاص، مانند ماه محرم و ماه رمضان به نقاط مختلف کشور رفته و در مساجد، هیات ها، مدارس و دانشگاه ها به فعالیت ترویجی رونق می بخشند. در ایام تبلیغ نیز معمولا با برگزاری کلاس های مختلف، تعظیم شعایر، سخنرانی و... تلاش به تبیین صحیح دین برای مردم به ویژه جوانان دارند که میتوان آن را یکی از مهمترین ابزارهای فرهنگی کشور دانست که یک تنه دربرابر تهاجم گسترده فرهنگی با هزاران ابزار ایستادگی کرده است. در پایان ایام تبلیغ نیز، مردم و یا نهادهای مسئول مبالغی را به مبلغ اهدا میکنند که غالبا بین 600 تا یک میلیون تومان است، که اگر بر ماههای سال تقسیم شود، مبلغ قابل توجهی نخواهد بود.
اما وقتی به مخارج طلاب نگاه میشود، مخارج آن ها تفاوت چندانی با دیگر اقشار جامعه ندارد. نهایت کاستی خرج آنها میتواند تعاونی مصرفی باشد که البته تمامی ادارات و ارگان های خصوصی و دولتی نیز مشابه آن و یا بهتر از آن را دارند، تعاونی مسکن طلاب نیز مانند دیگر اقشار جامعه است و در آن تعدادی محدود آپارتمان با شرایط مشابه تعاونی مسکن ادرات به برخی طلاب داده میشود و بهای آن در اقساط کوتاه یا بلند مدت دریافت میگردد. اما آنچه مخارج طلاب را بیشتر از دیگران میکند آن است که وظیفه اصلی آنها تحصیل است و تحصیل یعنی خرید کتاب (با قیمت های بالا) شرکت در دوره های مختلف و... که در شغل های دیگر به ویژه کارمندان چنین هزینه هایی وجود ندارد.
این درحالی است که در ادیان و فرهنگ های دیگر مروجان دینی دارای جایگاه اجتماعی و درآمدهای بالایی هستند، چرا که آنها عمر خود را صرف تحصیل علم دین کرده و آن را به رایگان در اختیار مردم قرار میدهند تا راه سعادت را برای ایشان باز نمایند و مردم نیز میدانند که فرهنگ مهمترین دغدغه و نیاز بشر است که زندگی اخروی آنها را تغییر خواهد داد، از این رو دولت ها و مردم پرداخت های مناسب مالی و غیرمالی به مروجین دینی دارند. از طرف دیگر فرقههای ظالهای مانند بهاییت و وهابیت برای ترویج خود علاوه بر دستگاه های رسانه ای مروجین خود را با حقوق های فوق العاده بالا به مناطق مختلف جهان میفرستند تا بتوانند بقای خود را حفظ کنند؛ اما در ایران این مهم مورد غفلت واقع شده و موجب شده تا مبلیغن نتوانند آن گونه که باید و شاید به وظیفه خود عمل نمایند.