سرانجام جشنواره بیست و هشتم کودکان و نوجوانان، با شعار تکراری «نه یک پایان، بلکه یک آغاز» به پایان رسید و پرونده ی فیلم کودک و نوجوان برای یک سال دیگر مسکوت ماند تا همچنان از برای برخی مدیران بیلان ساز و راندمان پرداز، از قابلیت طرح به عنوان یکی از با اهمیت ترین مسایل فرهنگی کشور در سال آینده برخوردار باشد.
البته دقت در محتوی و سمت و سوی جشنواره بیست و هشتم، صرف نظر از کم و کیف برگزاری آن (که بنابر نظر بسیاری از ناظرین، شاید بتوان از آن به عنوان یکی از ضعیف ترین دوران تعبیر نمود) به وضوح موید نقصان مدیرت فرهنگی کشور و بالاخص متولیان سینمایی کنونی میباشد که نمود رسمی آن را میتوان در فهرست برگزیدگان بخش سینمای ایران جشنواره بیست و هشتم ملاحظه نمود.
با یاد آوری حضور تنها ۱۴ فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران و با اشاره به جوایز توزیع شده میان برگزیدگان مراسم اختتامیه جشنواره، تنها ۵ فیلم پروندهای برای سارا، مبارزان کوچک، فرمول ۱۳، وروجکها و ما متهمیم از کسب هر گونه جایزه ای جامانده و دو فیلم آوا و قول، هر یک موفق به کسب سه جایزه شدند؛ جوایزی که شاید نشان دهنده محاسن خود فرموده ی مدیران این دوره در تذکر بر این نکته محسوب میشود که همانا مهمترین خصیصه بیست و هشتمین جشنواره فیلم کودک این بود که علاوه بر جشن، جشنواره بود.
به عبارت دیگر میتوان دو فیلم آوا و قول را یکی از عواملی دانست که بیست و هشتمین دور هم باشی مسئولان سینمایی و برخی عوامل هنری کشور را در اصفهان از جشن به جشنواره ارتقا داده است؛ دو فیلمی که عموم پروانه های زرین جشنواره بیست و هشتم را از آن خود ساخته و از جهت شاید بررسی آن مصداقی روشن از برای فرم و محتوی تدبیر دولت یازدهم و امید بخشی ایشان در عرصه ی سینمای کودک و نوجوان محسوب گردد.
به این ترتیب باید دانست که همانا آوا داستان بی منطقی است حول معضل بچه دار شدن یک زن جوان به نام آوا که در روستایی در شمال زندگی میکند و شوهری دارد به نام رحمت (با محاسنی بلند و دستاری بر سر که در سکانس هایی با سگ زرد فیلم هم قاب و معادل سازی میشود!؟)؛ مردی که نهایتا به سفارش مادر آوا را طلاق داده و دختر خاله خود را عقد مینماید.
بر این اساس سینمایی آوا بر ترسیم وجهه ی آوا به عنوان زنی بدون مادر و در حسرت مادر شدن متمرکز است که پسر عمه ای با اختلالات گفتاری به نام امیر علی دارد که اتفاقا هم مربی کشتی داوود برادر کم شنوای آوا است و هم همکار معدنی رحمت است و هم طبق معمول خواستگار سابق جواب رد شنیده ی آوا از پدرش میباشد.
پس بُعد کودک و نوجوان این سینمایی را تنها می بایست در شکست داوود در کشتی آغاز فیلم و نهایتا پیروزی او به امید کسب جایزه جهت تامین مخارج لقاح مصنوعی خواهر، در مقطع پایانی جستجو نمود که به نوبه ی خود صرف نظر از حجم عظیم آموزه های غیر قابل بیان آن از برای مقطع سنی کودک و نوجوان، اثری ناموفق در فرم محسوب میگردد.
اما شاهکار قابل تقدیر دیگر سینمای کودک و نوجوان جشنواره بیست و هشتم، فیلم سینمایی قول است که به عنوان آخرین ساخته ی محمد علی طالبی، از داستانی اقتباسی برخوردار میباشد و زندگی دو نوجوان به نام های داوود و پوریا را ترسیم می کند که به عنوان دو دوست، طی شنا در رودخانه، یکی غرق و دیگری به کتمان مرگ او مبادرت می ورزد و در این مسیر عامل کتک زدن پدر بداخلاق داوود و رهگذران بی مسئولیت، نیروی انتظامی فشل و دوست دختر و پسر فراری و ... را علاوه بر عذاب وجدان پوریا روایت می نماید که در نهایت خمودی فرم، در مقام اثری سفارشی از برای حضور در جشنواره، نوعی هنجار شکنی و قباحت زدایی از مقوله ی کشته شدن و دروغ را برای کودکان و نوجوانان به ارمغان دارد که به نوبه ی خود اگر چه برای ساکنان فرنگ و باغ ورسای دیدگان، موضوعی قابل قبول و پذیرش میباشد؛ اما قطع به یقین در باور کودکان و نوجوانان ایران اسلامی، حتی از حداقل ترین جایگاه طرح نیز برخوردار نبوده و کسب پروانه زرین بهترین فیلم بلند از برای این فیلم را ناباورانه می نمود.
پس اگر چه فهم و درک پیام کودک و نوجوان جشنواره بیست و هشتم، بالاخص دو فیلم برگزیده ی آن یعنی آوا و قول از برای عموم صاحب نظران مسلمان و ایرانی حوزه ی کودک و نوجوان، محل تشکیک و مناقشات بسیاری است؛ اما در مجموع موجب شد تا مدیریت فرنگ رفته و کاخ ورسای دیده ی سینمایی کشور را علاوه بر ملاقات با جوانترین رهبرارکستر جهان، مشعوف خود سازد و تا آنجا دلباخته نماید که عموم مسئولان را به فرا گرفتن حس فیلم کودک سفارش فرمایند و این همه در حالی است که باید بر این نکته توجه نمود که داستان اعطای جوایز و نشان های هنری در سینمای ایران به ویژه در دوران حاکمیت تکنوکراتها، موضوعی به غایت طنز است که بالاخص در جشنواره های سالانه ی گسترده ای همچون فیلم فجر و فیلم کودک، میتوان از آن با عنوان تقسیم غنایم یاد نمود؛ غنایمی که گاه به صورت سیمرغ و گاه بر سیمای پروانه، در بستر خاص مدیریت این قسم جشنواره ها ظاهر شده و از رنگ و بوی مرام و معرفت برخوردار می گرددکه البته در دوره ی کنونی با چاشنی تدبیر، در دستان دوستان امیدوار جای گرفته و خواهد گرفت!