عصبانیت افراطیون ضد ایران از انتشار سفرنامه خانم "الین شیلینو" (Elaine Sciolino)، آن قدر جدی بود که سخنگوی نیویورک تایمز را ناگزیر کرد واکنش نشان دهد و بگوید "خطاها برطرف می شود." علت عصبانیت و حمله به خانم روزنامه نگار این بوده است که چرا وی مطلبی بر ضد برنامه هسته ای ایران یا ادعای نقض حقوق بشر در ایران ننوشته است و چهره زیبایی از ایران به نمایش گذاشته است!
دولت ها و رسانه های غربی در حالی ایران را به نقض حقوق بشر و عدم وجود آزادی متهم می کنند که خود اصول ابتدایی آزادی و حقوق بشر را رعایت نمی کنند، نمونه آن همین مورد است که به یک روزنامه نگار فشار می آورند که مطابق گفته آن ها بنویسد و آنچه را که خود از ایران دیده و شنیده، اصلاح کند.
به نوشته سایت صدای آمریکا(VOA) ««خانم "الین شیلینو" از نویسندگان روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز و رئیس بخش فرانسه این نشریه در پاریس است. او از سال ۱۹۷۹ میلادی و پس از انقلاب، بارها به ایران سفر کرده است. وی در میانه ماجرای گروگانگیری و همچنین جنگ هشت ساله با عراق نیز به ایران رفته بود.
سفر اخیر خانم شیلینو به ایران، این بار کاملا متفاوت بود. سفری سیزده روزه به اعماق فرهنگ ۲۵۰۰ ساله ایران. سفری زمینی از تهران به مرکز، غرب و جنوب غرب آن کشور. سفری در گذر از کوهها و دشتها و اقامت در روستاها و نیز هتلهای گران قیمت در طول مسیر.
سفری که او آن را به تفصیل و با جزئیات، بصورت سفرنامهای در نیویورک تایمز منتشر کرده است؛ سفرنامهای با عنوان «افسانهای از پارس».
روز اول سفر او در تهران و بازدید از موزههای فرش، ایران باستان و نیز موزه جواهرات سپری میشود. از تهران راهی همدان میشود؛ کرمانشاه، شیراز، اصفهان و کاشان مقاصد بعدی سفر او بودند. سفر زمینی در ایران از میان دامنهها و روستاهای حاشیه زاگرس.
الین شیلینو
اما آنچه گزارش او را بیشتر مورد توجه رسانهها قرار داده است، برخی اعتراضات به نحوه تنظیم این گزارش و عدم اشاره به شرایط موجود در ایران است؛ این که او هیچ اشارهای به عدم رعایت حقوق بشر در آن کشور نکرده است و آنچه در گزارش او آمده، تنها تعریف و تمجید است.
"لوید گراو" از دبیران وبسایت خبری تحلیلی "دیلی بیست" یکی از منتقدان اوست. او در مطلبی در همین وبسایت، سفر نویسنده نیویورک تایمز را "تبلیغاتی" و "شرمآور" توصیف کرده و گزارش مربوط به آن را نوعی "رپرتاژ آگهی" میداند و مینویسد: «در عصر پراضطراب رسانههای دیجیتالی و مشکلات مالی پیش روی آنها، این شیوهای است نوین برای درآمدزایی.»
آقای گراو، با اشاره به هزینه هفت هزار دلاری این سفر، میگوید در نامهای به نیویورک تایمز اعتراض خود را به نپرداختن آن گزارش به آنچه که او "واقعیتهای موجود در ایران" میداند، ابراز کرده است. او معتقد است باید در آن گزارش، به عدم رعایت حقوق بشر، اهداف هستهای تهران و همچنین حمایت از تروریستها که به گفته او توسط دولت ایران صورت میگیرد، هم اشاره میشد.
در پاسخ به این اعتراضها سخنگوی روزنامه نیویورک تایمز، هدف از آن سفر را شناساندن تاریخ کهن و ارزشمند ایران زمین، در کنار معماری آن کشور دانسته است؛ اما در عین حال این را هم گفته است که باید در کنار آن، به موضوعاتی از قبیل حقوق بشر هم پرداخته میشد.
سخنگوی نیویورک تایمز که به نامه لوید گراو از دیلی بیست پاسخ داده، در ادامه میگوید در حال بر طرف کردن این خطاها است. »»
گفتنی است چنین دیدگاه تنگ نظرانه ای خود گویای میزان پایبندی رسانه های غربی درباره ادعای آزادی است. یک روزنامه نگار غربی به ایران سفر کرده، آنچه به چشم دیده را به تصویر کشیده است؛ اما در نهایت مؤاخده می شود که چرا آنچه ما می گوییم را ننوشتی! آیا این یعنی آزادی؟!
این سفرنامه آنقدر برای جریان ضد ایران در غرب سنگین بوده است که حتی سخنگوی نیویورک تایمز را ناچار می کند وارد میدان شود تا بگوید خطاها را برطرف می کند و آنچه افراطی های ضد ایران دوست دارند حذف یا اضافه می کنند! آیا حقیقتا نام این آزادی است که یک روزنامه نگار غربی نمی تواند مطابق سلیقه خود بنویسد و اگر نوشت بازخواست، محاکمه و محکوم می شود؟
عکس هایی از ایران که خانم شیلینو در نیویورک تایمز منتشر کرد؛ اما با حمله افراطی ها مواجه شد:
تهران
کرمانشاه
خمین
شیراز
همدان
شیراز
شیراز
پاسارگاد فارس
اصفهان
اصفهان