به گزارش پایگاه 598 به نقل از دنیای اقتصاد ؛ دکتر ابراهیم داروغهزاده از مدیرانی است که تجربه زیادی در عرصه سینمای
ایران دارد. آخرین مسوولیتش در سینما معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی
بود و در حال حاضر هم بهعنوان قائم مقام شبکه بازار در تلویزیون فعالیت
دارد. پیش از اینها اما اواسط دهه هشتاد داروغه زاده مدیرعامل موسسه
رسانههای تصویری بود و در حوزه شبکه خانگی تجربیات اجرایی زیادی دارد و
قطعا یکی از کارشناسان این حوزه است.
وقتی تصمیم گرفتیم به سراغش برویم و
سوالاتی درباره بحث اقتصاد و شبکه خانگی از او بپرسیم،فکر نمیکردیم این
قدر مختصر و مفید و تلگرافی پاسخهایمان را بدهد.اما به هر حال محور بحثمان
روی شبکه خانگی بود و نظرگاه دکتر داروغه زاده می توانست در این فضا باب
بحث و اندیشه را باز کند. سطور پیش رو ماحصل سوالهایی است که برای ایشان
ارسال شد و پاسخهای ایشان مانند کدهایی است که مخاطب را به جواب میرساند.
***
دليل اينكه مردم در اين سالها بيشتر به سمت شبكه سينمای خانگي هدايت شدهاند و اين حوزه بر خلاف سينما رونق بيشتري دارد، چیست؟
١- در بسياري از شهرهاي ايران ما اساسا سالن سينما نداريم.
٢-
هزينههاي رفتن به سينما خيلي بيشتر از ديدن فيلم در سينماي خانگي است.٣-
كيفيت بسياري از سالنهاي سينما مطلوب نيست. ٤- صرفهجويي در وقت. ٥-
دخالتهاي دولت در شبكه نمايش خانگي كمتر از سينماي حرفهاي است. ٦- تنوع
سبد محصولات در شبكه نمايش خانگي بيشتر است و فيلمهاي روز جهان و
سريالهاي توليدي داخلي هم در اين سبد ديده ميشوند. ٧- بيشتر فعاليت در
شبكه نمايش خانگي در اختيار بخش خصوصي است و در سينماي ما دولت فعاليت
بيشتري دارد و طبيعي است فعاليت بخش خصوصي در اقتصاد سينما موفقتر از
دولت است.
با توجه به اينكه شبكه خانگي در مقايسه با سالنهاي سينما به
نظر ميرسد از اقبال بيشتري برخوردار است، چرا تيراژ فيلمهاي اين شبكه
نسبت به جمعيت كشور باز هم اندك است؟
١- كپي غير مجاز فيلمها و عدم
مقابله صحيح و ريشهاي با آن. ٢- ضعف در شبكه توزيع شبكه نمايش خانگي و
عدم گستردگي آن در سطح كشور.٣- استفاده از روشهاي سنتي توزيع و تبليغ
محصولات سمعي بصري.٤- رفتار غيرحرفهاي برخي فعالان اين حوزه اعتماد
مخاطبان را كاهش داده است بهعنوان مثال فيلمهاي ويدئويي توليد شده و
بهعنوان فيلم سينمايي توزيع شده است. ٦- عدم اهتمام دولت به ايجاد
زيرساختهاي لازم براي به روز شدن اين حوزه.
قوام حوزه نمايش خانگي چقدر
ميتواند به كمك سينماگران بيايد؟ راحتتر بگويم، در تجربه مديريتي شما
چشم سينماگران چقدر به شبكه نمايش خانگي است براي كسب درآمد؟
در شرايطي
كه ما محدوديت شديد سالن سينما در كشور داريم و تلويزيون هم بسياري از
فيلمهاي سينماي ايران را پخش نميكند، بخش مهمي از بار اقتصاد فيلمسازي در
كشور ما بر دوش شبكه نمايش خانگي خواهد بود.
چرا در ايران سرعت تغيير و
تحولات شبكه نمايش خانگي به لحاظ تكنولوژي از دنيا بسيار عقبتر است؟ نگاه
مديران ترمز پيشرفت اين حوزه است يا مسائل ديگري در اين حوزه دخيل است؟
الف-
نقش دولت : ١ - پژوهشهاي لازم در جهت به روز شدن اين صنعت و آموزش آن به
فعالان اين حوزه.٢- رفع موانع قانوني براي ايجاد شبكه اينترانتي توسط بخش
خصوصي و تعامل سازنده سازمان سينمايي و سازمان صدا و سيما. ٣- آموزش و
فرهنگسازي استفاده از فناوريهاي جديد اين حوزه براي مخاطبان.
ب- نقش
بخش خصوصي: بخش خصوصي شبكه نمايش خانگي در شرايط كنوني ريسكپذيري كمي
براي تغيير دارد. تا سال ١٣٨٥ شبكه نمايش خانگي از اقتصاد بسيار كوچكي
برخوردار بود و نحوه ارتباط مخاطب با اين حوزه از طريق اجاره ديويدي و
ويدئو كلوپها بود . تغيير اين شيوه به افزايش ميليوني تيراژ و فروش آن در
سيستم پخش مويرگي و كاهش قيمت هر نسخه فيلم نياز به ريسك داشت كه بخش خصوصي
حاضر به انجام آن نبود و در آن سال موسسه رسانههای تصویری با توزيع
گسترده فيلم م مثل مادر وارد اين دوران تازه شد و عملا بازار شبكه نمايش
خانگي به شكل جديد بنيان گذاري شد.برخي از موسسات بخش خصوصي نمايش خانگي و
البته برخي از مديران دولتي فعال در اين حوزه با تغيير و به روز شدن اين
صنعت مخالف هستند و مقاومت به خرج ميدهند زيرا موقعيت تثبيت شده خودشان
دچار مشكل خواهد شد.
عبور از وضعيت موجود كه بر پايه توليد و توزيع نسخه
ديويدي فيلم است و ورود به فناوريهاي جديد و نمايش فيلمها از طريق
فضاي اينترانت ميتواند همزمان مشكل كپي غير مجاز و مشكل عدم توزيع گسترده
را برطرف كرده و در عين حال هزينهها را كاهش داده و امكان انتخاب را براي
مخاطب افزايش دهد.