در طول یک سال گذشته "تند شدن ادبیات
رئیس جمهور" در مواجه با منتقدین و کسانی که در باره عملکرد وی ابهام یا
سئوال دارند، همواره یکی از موضوعات مورد گلایه منتقدین دولت و حتی مدافعات
سینه چاک دولت یازدهم بوده است. این ادبیات در ماه های اخیر آنقدر شدت
یافت که رهبر معظم انقلاب مجبور شد در اولین دیدار هفته دولت با ایشان،
رئیس جمهور را به شرح صدر در برابر منتقدان دعوت کند و بفرماید: «پاسخ به
انتقادها هم باید منطقی و با خونسردی داده شود. چرا که انتقادهای منصفانه
دشمنی نیست بلکه کمک به دولت است.»
هر چند به درخواست روحانی برای اولین
بار مشروح دیدار اعضای دولت با رهبر معظم انقلاب برای عموم مردم منتشر نشد
اما از همین جملات کوتاه هم می توان فهمید که حتی عالی ترین مقام کشور نیز
از شدت یافتن این ادبیات همراه با عصبانیت که بر خلاف شأن رئیس جمهور است
ناراضی اند و احساس نگرانی می کنند.
با مروری بر این سخنان روحانی، در می
یابیم که متأسفانه رئیس جمهور محترم هرگاه در میان جمعی از اصحاب فرهنگ و
نخبگان کشور قرار گرفته، بر خلاف انتظار ادبیاتش از اعتدال خارج و در دام
افراط گرفتار شده است. به نمونه های زیر دقت کنید:
گویی عده ای در عصر حجر زندگی می کنند
روحانی، عضو مجلس خبرگان در همایش
انتظار و امید به مناسبت نیمه شعبان: «انقلابی بودن، قاطعیت و عزت به معنای
لحن ناسالم نیست و ما راهی را که در سیاست خارجی و داخلی پیش گرفتهایم
ادامه خواهیم داد. مگر ما چه گفتهایم که برخی برآشفتهاند؟ ما فقط گفتیم
فرهنگ از آن مردم است و مردم باید برای تعالی آن گام بردارند؛ فرهنگ یعنی
آنچه با آن زندگی میکنیم. مگر بناست کسی فرهنگ را در کپسول کرده و با نسخه
آن را از داروخانه دریافت کند، گویی عدهای هنوز در عصر حجر زندگی
میکنند.»
فقط عده ای بی سواد نقد می کنند
دکتر روحانی در اجلاس رؤسای دانشگاه ها
و مدیران پارک های علم و فناوری: «چرا یک عده بیسواد که از بخشهایی خاص
پول میگیرند باید حرف بزنند اما بزرگان، دانشگاهیان و اساتید ما سکوت
میکنند؟ چرا وقتی یک اتفاق بینالمللی رخ میدهد، اساتید نامه خصوصی به
رئیسجمهور مینویسند؟ چرا فریاد نمیزنید؟ چرا وارد میدان نمیشوید؟ چرا
از توافقنامه ژنو دفاع نمی کنید.»
بروید جهنم تا نلرزید
رئیس دولت در جمع سفرای خارجی جمهوری
اسلامی: «من از بس دیدم بعضیها هراسان زندگی میکنند و چون خود اعتماد به
نفس ندارند همه را هم این چنین میبینند، ناچار شدم چند مورد مذاکرات خودم
با برترین مقامات اروپایی را در کتاب هسته ای عینا بیاورم. این کار را کردم
تا ترسوها ببینند و بخوانند. عدهای شعار میدهند ولی بزدل سیاسی هستند.
هر وقت که مذاکره می شود عده ای میگویند که ما میلرزیم؛ خب به جهنم بروید
یک جایی که نلرزید.»
با شناسنامه حرف بزنید
رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی در
مراسم افتتاحیه بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب: «نقد حق همه گروه
هاست، آنچه پسندیده نیست این است که با پول مردم و بیت المال مردم از دولتی
که منتخب مردم است و با رأی اکثریت شروع به کار کرده است، کسی بخواهد به
جای نقد تخریب را شروع کند. ما از همه می خواهیم با شناسنامه حرف بزنند و
بگویند وابسته به کدام جناح هستند، با نام جناح خود سخن بگویند نه با نام
ملت ایران... امسال سال فرهنگ و اقتصاد است، نه سال تخریب نه سال دروغ و نه
سال مشغول کردن مردم به حوادث غیر واقعی و رویدادهای تخیلی که از ذهن کوچک
برخی بر می خیزد.»
هیچ کس نباید در آمارهای دولت تردید کند
رئیس جمهور در جلسه مشترک با مجلس خطاب
به نمایندگان: «امروز به حمدالله بسیار امیدوارتر از گذشته می توانیم
درباره اقتصاد حرف بزنیم، دولت یازدهم دولت راستگویان است. طرح سوال
کارشناسی مشکلی ندارد اما نباید به هیچ وجه درباره آمارهای رسمی دولت،
تردید شود.»
اگر از همه مواردی که روحانی با ادبیات
تند و تیز تلاش کرده تا منتقدان آرام خود را از صحنه بیرون کند بگذریم، از
آخرین موردی که روحانی ادبیات تحکم آمیز را برای صحبت با منتقدانش انتخاب
کرده نمی توان گذشت. روحانی در خانه ملت و در جایی که ماهیت و شأن آن
نظارت و پرسشگری است مانند یک سرهنگ و با تحکم صحبت می کند که چون بنده
معتقدم که دولتم راستگوست پس هیچ کس حق ندارد در آمارهای این دولت تردید
کند. این ادبیات ناخودآگاه ذهن را به فضای حاکم شدن حکومت نظامی در محدوده
آمارهای دولتی متبادر می کند.
اینکه دولت یازدهم راستگوست یا نه
موضوع این یادداشت نیست اما چه کسی گفته اگر دولتی راستگو بود – که
متأسفانه موارد متعددی بر خلاف آن وجود دارد از جمله در خصوص ادعاهایی که
در باره نتایج توافقنامه پرضرر ژنو مطرح می شود – نباید در اطلاعاتی که
ارائه می دهد تردید کرد؟ آن هم در برابر جایگاهی که وظیفه اش پرسشگری و
کنکاش از ادعاهای دولت است! آیا فرد راستگو نمی تواند اشتباه محاسباتی
داشته باشد.
روحانی اولین کسی که در آمار خودش تردید کرد
از این هم که بگذریم آقای روحانی خودش
اولین تردید کننده در آمارهایی بوده که ارائه داده است. شاید ایشان از یاد
برده باشد اما مگر اولین مصاحبه رئیس دولت یازدهم را هم مانند تمام اسناد
دولت نهم و دهم می توان از آرشیو سایت ریاست جمهوری حذف کرد. روحانی در
اولین مصاحبه مطبوعاتی خود وقتی در برابر یک سئوال قرار می گیرد که مربوط
به اعداد و آمار اقتصادی است، می گوید: «به نظر من معیار مهم در بحث تورم و
اندازهگیری آن، جیب مردم است، نه بانک مرکزی و مرکز آمار. اینها در مراحل
بعدی است. همه در ارتباط با وضعیت تورم، بیکاری و وضعیت اقتصادی اطلاع
دارند و نیازی به آمار ندارد. هر کس میتواند در ارتباط با این موضوع به
وضعیت خانه و خانواده خود رجوع کند.»
و امروز روزی است که مردم به جیب خود
رجوع کرده اند و درباره راستگویی دولت در حال قضاوتند. رئیس جمهور محترم
نباید از یاد ببرد اولین کسی که در آمارهای رسمی ارائه شده توسط نهادهای
تخصصی تردید کرد و مبنایی عوامانه و غیر قابل دفاع جای آن نهاد، کسی نبود
الا حسن روحانی. بنابراین ایشان امروز نمی تواند با تحکم و به شیوه حکومت
نظامی دور آمارهایی که ارائه می دهد سیم خارداربکشد و با ادبیات دستوری به
دیگران بگوید که در آنچه من می گویم تردید نکنید.
رئیس جمهور می تواند به شیوه ای حماسی
از پشت تریبون اعلام کند که : «امروز در کنار حرم علیبن موسیالرضا(ع) به
ملت ایران اعلام میکنم ما خوشبختانه از رکود عبور کردیم.» و همه آن را
باور کنند و در تایید سخن وی، تکبیر هم سر بدهند اما همین مردم وقتی دست می
کنند در جیب خود تا هزینه لبنیات، نان، گوشت، مرغ و ... را بپردازند شاخص
تورم را با آنچه روحانی به آنها یاد داده اندازه می گیرند و می بینند که نه
تنها هیچ جنسی ارزانتر نشده بلکه قیمت ها ثابت هم نمانده و گرانتر هم شده
است.
و این در حالی که همین مردم احساس می
کنند که در این یک سال علاوه بر گرانی روزانه، از جانب زمامداران قلدر دنیا
به دلیل این که رئیس محترم دولت آنها را کدخدا می پندارد، بیش از 35 سال
توهین شنیده اند و 18 بار تحریم مجدد شده اند. آقای روحانی یعنی مردم می
فهمند که در دولت شما گرانی هست ولی تحقیر و توهین و تحریم بیشتر هم به آن
اضافه شده است.
فراموشی عمل به توصیه رهبری و حکایت چاه کن در چاه
این همان چاهی است که رئیس دولت یازدهم
ایجاد کرد و امروز درون آن افتاده و این همان هشداری است که رهبر معظم
انقلاب خطاب به رئیس جمهور محترم و اعضای دولت یازدهم فرمود: «همواره
دولتها نسبت به دورههای گذشته خود منتقد بودهاند که ایرادی هم ندارد اما
این انتقاد نباید حالت اغراقآمیز و تخریب پیدا کند زیرا در روحیه مردم
تأثیر بد میگذارد و آنان را نسبت به آینده نیز نامطمئن میکند. اگر در این
اظهار نظرها (درباره دولت های گذشته) بیانصافی شود، قطعاً در آینده نیز
نسبت به عملکرد ما هم بیانصافی خواهد شد. اگر برخی سیاست ها یا عملکردهای
دوره گذشته را قبول نداریم، بهترین شیوه، اصلاح آن در عمل است و این روش،
بهتر از اظهار نظر است.»
اما علاوه بر حسن روحانی که خودش اولین
نقض کننده و تردید کننده در آمارهای رسمی بوده، علی لاریجانی سرشناس ترین
حامی دولت یازدهم در مجلس با سخنانش در جمع فراکسیون رهروان که ترکیب اصلی
آن را حامیان دولت شکل می دهد، صحبتهای رئیسجمهور درباره رکود را نقض
کرد. لاریجانی در نشست خود با اعضای فراکسیون رهروان گفت: «بهرغم کنترل
تورم، رکود هنوز وجود دارد و رشد اقتصادی مناسبی در کشور نیست که باید
درباره آن با تعامل دولت و مجلس چارهاندیشی کرد.» علاوه بر لاریجانی،
اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی هم درباره رکود سخنان روحانی را نقض کرده
و صراحتا به قرار داشتن در دوره رکود اشاره می کند و می گوید: «در مقطع
فعلی که اقتصاد کشور در شرایط رکود قرار گرفته است، توسعه صادرات غیرنفتی
نقش تعیینکنندهای در خروج از این شرایط دارد و براساس نظر اکثریت
اقتصاددانان، یکی از پیشرانهایی که میتواند به خروج از شرایط رکود کمک
کند، توسعه و رشد صادرات غیرنفتی است.»
علاوه بر اینها از چند هفته قبل در
حالی که رسانههای حامی دولت، رشد 6/4 درصدی را به عنوان یکی از دستاورد
اقتصادی دولت مطرح میکردند، با کنکاش بیشتر وزیر اقتصاد اعلام می کند که
این آمار مربوط به مقایسه دو فصل بهار 92 و 93 است و ربطی به رشد اقتصادی
کلی ندارد. به این معنا که اقتصاد ایران هنوز در رکود به سر میبرد و رشد
اقتصادی زیر صفر است و ما از رکود عبور نکرده ایم.
مسئولان تناقض گویی نکنند
این هم یکی از توصیه های رهبر معظم
انقلاب خطاب به دولت یازدهم بود که مسئولان در ارائه آمار و اطلاعات با
یکدیگر هماهنگی داشته باشند و همدیگر را نقض نکنند. مگر دولت محترم این
توصیه را فراموش کرده که رهبر انقلاب حفظ انسجام درونی و شنیده شدن یک صدا
از دولت را به عنوان دومین توصیه خود مطرح کردند: «باید مراقبت شود تا در
سخنان مسئولان دولتی تعارض وجود نداشته باشد و فلسفه تعیین سخنگو هم این
است که از دولت صدای واحد در مسائل مختلف شنیده شود.»
حال با وجود این تعارضات و تناقضات
دولت راستگویان، رئیس جمهور محترم چگونه توقع دارد کسی در آمارهای دولت
تردید نکند. اما آخرین توصیه رهبر معظم انقلاب در هفته دولت این بود: «یکی
از برکات تغییر دولتها و روی کار آمدن دولتها با شعارهای جدید، ایجاد
امید در مردم است، باید این امید را در مردم حفظ و تقویت کرد که یکی از
راههای تقویت آن، اطلاع افکار عمومی از کارهای انجام گرفته است. البته
امید مردم فقط با ارائه گزارش، تقویت نخواهد شد بلکه مردم به دنبال عمل، و
نتیجه عملی، صحبتها هستند.»
جناب آقای رئیس جمهور به عمل کار برآید به سخندانی (وسخنرانی) نیست.
*حجه الاسلام حمید رسایی/ نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی