به گزارش پایگاه 598 به نقل از فرهنگ نیوز،
عبد الصالح شمس اللهی/ ایرانیان در طول چندین سال گذشته با شعار "انرژی
هسته ای حق مسلم ماست” شب و روز گذراندند و با سرد و گرم روزگار ساختند،
طعم تحریم را چشیدند و هرجا مسئولی خسته میشد فریادهای مردم اجازه کوتاه
آمدن از این حق مسلم را به آنها نمیداد.
در این بین هزینه ای که ملت ایران برای
این مسئله پرداخت نمود، هزینه ای سنگین بود که شاید کمتر کسی در دنیا حاضر
به پرداخت چنین هزینه باشد؛ در واقع انرژی
هسته ای در ایران به قیمتی بیش از آنچه دیگران فکرش را بکنند به اینجا
رسیده است. تبعات این استقامت در ایران هیچ کس را بی بهره نگذاشته و همه
در سطوح مختلف با آن درگیرند از آرمیتا گرفته تا پدری که برای درمان
فرزندش با تحریم دارو مواجه است همه و همه در این استقامت شریکند و پای آن
ایستادهاند.
اما این روزها در گوشه و کنار زمزمههایی به گوش میرسد که اگر واقعیت داشته باشد آهنگ خوبی ندارد.
دولت یازدهم که از اول تمام توان خود را
روی سیاست خارجی متمرکز کرده بود و گمان میکرد با رفع تحریمها و تعامل
سازشکارانه با قدرتهای دنیا توان حل مشکلات داخلی را دارد، هر روز برای
رسیدن به این مقصود آجری از دیوار ملت ایران برمیدارد تا دیوار کوتاه ما
دل قدرتهای مستبد دنیا را راضی کند و دست از تحریم و سنگ اندازی در راه
ایران دست بردارند. این اندیشه برعکس اندیشه مقاومت بازی برد برد را در امتیاز دهی به حریف میداند. لذا هر دم از این باغ بری میرسد.
چندی پیش سخنانی از زبان رئیس دستگاه
دیپلماسی کشور منتشر شد که نشان از این داشت که برخی از سیاست مداران شرف
ملت ایران را وجه المصالحه قرار دادهاند تا دوستانشان بر کرسیهای سبز
مجلس تکیه بزنند. وی که با هاله اسفندیاری
صحبت میکرد بر خلاف موازین دیپلماسی و اصل عزت مداری در سیاست خارجی، از
تبعات شکست مذاکرات بر فضای سیاسی ایران سخن گفت و اظهار داشت که اگر
مذاکرات شکست بخورد جریان رقیب کرسیهای مجلس را در تصاحب خود خواهد در
آورد و این یعنی سخت تر شدن کار برای خط سازش .
اما ظاهراً کار از این فراتر رفته و
دستگاه دیپلماسی برای جلو گیری از شکست خود آنچه را از اول در دل داشته است
از مبادی غیر رسمی ابراز نموده و با شعاری به میدان آمده که ترجمانش
میشود "چوب حراج بر شرافت و استقامت ملت ایران”، شعاری که حتی عقل کوتاه
بینان جامعه هم آن را رد میکند. "هر توافقی بهتر از عدم توافق است”
تبدیل به آرمانی شده است که دستگاه دیپلماسی برای آن ترجیح میدهد از همه
ظرفیتهای داخلی استفاده کند و حتی پای هنرمندان و سینماگران را به این
بازی باز کند.
در این
بین هوشمندی همه شخصیتهای تاثیرگذار در جامعه علی الخصوص هنرمندانی که در
جامعه محبوبیتی دارند لازم و ضروریست؛ کارگردانی چون مجید مجیدی که حتی با
وجود سلیقه متفاوتش هنوز به آرمانهای امام و انقلاب پایبند است باید
هوشمندانه و مدبرانه به میدان بیایند. تا از نامشان سوء استفاده نشود.
دو نکته را نیز دستگاه دیپلماسی کشور باید بدانند:
فرزندان رمضان و عاشورا
دستگاه دیپلماسی باید بداند مردم ایران
شاید در مسائل کوچک به محبوبیتها توجه نمایند بر اساس آن تصمیم بگیرند،
اما جایی که کار به شرف ملی و اقتدار ایران میرسد بر اساس اندیشه آرمانی
خود تصمیم میگیرند و با همان شعار دوران دفاع مقدس پاسخ میدهند که ما در
تحریم فرزند رمضانیم و در تهدید فرزند عاشورا و هرگز از این دو آرمان کوتاه
نخواهند آمد و اگر شما نیز قصد ماندن در دایره ملت را دارید از این شعار
نباید کوتاه بیایید.
دو راهی رضایت غرب یا خدا
غرب و امریکا به عنوان سردمداران جبهه
کفر در عصر حاضر برای رضایت از ملت ایران شرطی دارند و آن شرط تغییر ماهیت
ملت ایران از امیر به اسیر است. آنها هیچگاه وجود ملتی را که با منافع
زیاده خواهانه آنها در تضاد باشد بر نمیتابند همان گونه که قرآن کریم
خطاب به پیامبر (ص) فرموده است "هرگز یهود و نصاری از تو خشنود نخواهند شد
تا آنکه از آیین آنان پیروی کنی. "پس از آن
آیه شریفه زبان تهدید گشوده و میفرماید ای رسول ما! اگر به جای خدا بر روی
کفار حساب کردی آنگاه هرگز برای تو از جانب خداوند سرپرست و یاوری نخواهد
بود. حال دستگاه دیپلماسی میتواند انتخاب کند که برای رفع مشکلات ایران
سربلند دست کوتاه دشمن را برمیگزیند و یا یداللهی را که فوق همه دستهاست.
پشت میز نشینان مسند سیاست اگر شبی را
در بین مردم بگذرانند و با تودههای مردم سخن بگویند خواهند دید که
تودههای ملت هرگز به توافق ذلیلانه راضی نیستند. آنها توافقی را
میخواهند که ثمره خون شهیدان هسته ای در آن پایمال نشده باشد. آنها دوست
ندارند در مقابل چشمان آرمیتا شرمنده باشند.