این روزها با نمایان شدن آثار
بیداری اسلامی و نا امید شدن استکبار جهانی از مصادره آن ، مسئله هسته ای
ایران بار دیگر با دسیسه ی آمریکا و سرسپردگی رئیس آژانس هسته ای به میان
کشیده شده و باز حرفهای پوچ و تکراری چون زخمهای کهنه دهان باز کرده ، تا
افکار عمومی جهان را از چالش های فراروی استکبار به سرکردگی آمریکا و
باطلاق هایی که در آن گرفتار است ، هرچند برای مدت کوتاهی متوجه جمهوری
اسلامی گرداند ، شاید هم به امید بزانو درآمدن ملت ایران و پایان یافتن عز م
شان در استکبار ستیزی ، که منشا بیداری اسلامی – جهانی به شمار می آید ،
دست به این کار یازیده اند.
از این روی هرگاه که مسئله ی هسته ای مطرح
می شود ، ایادی هم سو با استکبار و بلندگو های آن در افکار عمومی ایران این
سوال را مطرح می کنند که انرژی هسته ای به چه قیمتی؟ آیا می ارزد که ما
برای انرژی هسته ای چنین بهایی به پردازیم؟
به نظر می رسد که آنان اگر
در افکار عمومی ایران نفوذ کنند به هدف خود رسیده اند ، اما باید گفت ما هر
بار با تفسیر و تحلیل بیشتر می توانیم موفق تر از گذشته ظاهر شویم و
آمریکا را ناامید تر سازیم و این رسالت رسانه هاست که از فرصت به وجود آمده
در ادای دین خود به ملت و مملکت استفاده کنند.
در همین راستا توجه خوانندگان را به نکات ذیل جلب می نماییم:
1-
اگر انرژی هسته ای برای ما خوب نبود و امتیازی برای پیشرفت و توسعه به
شمار نمی آمد ، آمریکا با ما بر سر آن چنین آستین مخالفت بالا نمی زد و به
دریوزگی نمی افتاد ، زیرا می دانیم که آمریکا خوبی هیچ ملت و مملکتی را نمی
خواهد ، آنها ضعف ملت ها را لازمه قدرت خود می دانند.
2- آمریکا می
خواهد در عزم ملت ایران رخنه ایجاد کند تا به دنبال آن خواسته های دیگرش را
یکی پس از دیگری به میان بکشاند و تا آنجا پیش برود که به تعبیر قرآن کریم
یهود نصارا از تو راضی نمی شوند مگر ملت آنها را پیروی کنی.
3- ملت ها
مقاومت در برابر آمریکا را تجربه نکرده اند تنها جمهوری اسلامی ایران است
که این تجربه را در اختیار آنان قرار داده، اگر ایران در برابر خواست
آمریکا کوتاه بیایید ، شکستی برای تمام ملت های دنیا خواهد بود که از
مبارزه با آمریکا ناامید شوند.
4- آمریکا می داند حتی بمب هسته ای داشتن
جمهوری اسلامی برای آنان خطری محسوب نمی شود تا چه رسد به انرژی هسته ای
صلح آمیزی که ایران بر آن متعهد است ، اما همین مقدار نیز برتری اسرائیل را
در خاورمیانه زیر سوال می برد و روحیه صهیونیست ها را می شکند و در متلاشی
شدن اسرائیل نقش بازی می کند.
5- همه می دانند که جمهوری اسلامی ایران به دنبال انرژی هسته ای صلح آمیز است و بس ، حال چرا مخالفت می کنند؟
عمده
ضربه ای که آمریکا از جمهوری اسلامی خرده است نگرانی از انرژی هسته ای
نیست چنان که از دست دادن درآمد های سرشار از ایران هم نیست ، بلکه مربوط
به موفقیت انقلاب اسلامی برای الگوی قرار گرفتن ملت های دیگر است با
ایدوئولژی اسلام که حماس در غزه و حزب الله در لبنان و بیداری اسلامی در
کشور های مسلمان و جهانی در سراسر دنیا جلوه ی آن است بنابراین انرژی هسته
ای بهانه ای بیش نیست حال این بهانه نشد بهانه ای دیگر ، اگرچه مانند ترور
سفیر عربستان واهی و مسخره باشد ، پس چه بهتر ما راه خود را ادامه بدهیم و
پیشرفت خود را به خاطر خواست دشمن متوقف نکنیم.
6- آمریکا هیچ غلطی
نمی تواند بکند تا بگوییم ما برای انرژی هسته ای چقدر باید بهاء بپردازیم،
این گرگ هار زمانی که چنگ و دندان داشت کاری از پیش نبرد تا چه رسد به
امروز که در باطلاق های زیادی گرفتار است و تاحال هر چه در توان داشته
انجام داده ، امروز که در ضعیف ترین دوران حیات خود به سر می برد چه می
تواند بکند؟
آمریکا برای زمینه سازی جهت حمله نظامی به ایران و یا
حداقل ایجاد کمربند امنیتی – محاصره ای بر گرد ایران ، به افغانستان و عراق
حمله کرد و آذربایجان و... را نیز زیر چتر حمایتی خود قرار داد اما نتیجه
آن شد که حمله نظامی به کشور های بسیار ضعیف تر از ایران یعنی خودکشی تا چه
رسد به حمله به جمهوری اسلامی که مرگ اقتصادی آمریکا روی شاخ آن قرار
دارد. از این رو آنان خود اعتراف کردند حال که حمله نظامی به ایران میسر
نیست ترور شخصیت های ایران را می توان در دستور قرار داد ، غافل از اینکه
تروریست بودن خود را امضا و به جهانیان نیز اعلام کردند و در عین حال
مظلومیت مردم ایران را نیز به نمایش گذاشتند و به این ترتیب انرژی هسته ای
ایران خود یکی از باطلاق های آمریکاست و هر چه با آن مقابله کند مرگ خود را
نزدیکتر کرده است و این خود برگ دیگری از موفیقت ملت ایران را ثبت کرد.
این همان قیمت انرژی هسته ای است.
نویسنده :محمد جواد عبدی