علی کریمی شروع کرد. او که ناگهان دستیار کارلوس کیروش شد، در روزهای اخیر همراه سایر اعضای کادرفنی تیمملی به تماشای تمرینات تیمهای لیگ برتری رفت تا نشان بدهد همانگونه که کیروش میگفت و میخواست، برای کار کردن کنار سرمربی تیمملی انگیزه دارد.
کریمی زودتر از آنچه توقع میرفت آستین همت را بالا زد و دست به کار شد. آن تنبلی ذاتی که در دوران اوج فوتبال کریمی در نحوه تمرین کردن او (بخوانید در تمرین نکردن او!) نمایان بود و مانع پرواز جادوگر تا سقف فوتبال اروپا میشد و صدالبته که خود «کریمی بازیکن» هم صادقانه به وجود آن اعتراف میکرد، حالا همراه «کریمی مربی» نیست. کریمی مربی بدون اتلاف وقت دست به کار شده است.
کریمی تشنه یاد گرفتن است. او همان طور که کیروش میگوید انگیزه دارد و بر اساس شناختی که از او داریم، استعدادش هم مثل انگیزهاش فراوان است اما برای این کریمی باانگیزه و بااستعداد نگرانیم و همین استعداد و انگیزه بالای جادوگر باعث شده دلمان برای کریمی بسوزد. نگرانیم بایت این که کریمی خیلی زود وارد چرخه مربیگری ملی شد و زیر لب میگوییم مبادا این ورود زودهنگام او را هم به سرنوشت تلخ دایی دچار کند و دلمان میسوزد از این که میبینیم مردی که میتوانست به خاطر کاراکتر، پرستیژ و محبوبیتاش چند سال بعد – با طی کردن دورههای مربیگری پیشرفته و آمتحان پس دادن در تیمهای باشگاهی – گزینه شماره یک سرمربیگری تیمملی باشد، قدم به راهی گذاشته که پیش از این یک نخبه دیگر فوتبال (علی دایی) در آن سوخت!
متولیان فوتبال ما در هر زمینهای ضعیف باشند، در یک کار و عرصه تخصص دارند. آنها بیاغراق استاد سوزاندن استعدادها و متخصص به بیراهه کشاندن سرمایههای ملی فوتبال ما هستند. آنهایی که علی دایی را با انتخاب زودهنگام او به عنوان سرمربی تیمملی سوزاندند و مردی که میتوانست دستکم رییس کنفدراسیون فوتبال آسیا باشد را بیدلیل به چرخه مربیگری انداختند، حالا علی کریمی را هم با یک انتخاب زودهنگام و بدموقع داخل همان تسبیح انداختهاند. کریمی که میتوانست و هنوز هم میتواند پله به پله بالا بیاید و روزی روی نیمکت تیمملی در نقش سرمربی و نه دستیار یا کارآموز بنشیند، از سوی فدراسیون به همکاری با کیروش دعوت شده است.
تعارف که نداریم، اگر این دعوت برای ساکت کردن افکار عمومی و بالا بردن میزان توجه مردم به تیمملی باشد، در حق جادوگر که به گردن فوتبال ما حق دارد، جفا شده است اما اگر این دعوت به منظور ساختن کریمی برای آینده و آبدیده کردن او باشد، باید به فدراسیون آفرین گفت.
قلبا دوست داریم حالت دوم در مورد کریمی صدق کند چون ده تا جادوگر نداریم که تلف شدن جادوگر سرخ را ببینیم و دم نزنیم.