به گزارش پایگاه 598 به نقل از مهر: یک مقایسه بین نحوه آماده سازی تیم امید ایران با تیم ملی بزرگسالان
مشخص می کند که وینگادا هرگز نتوانست تیمش را مثل کیروش به اردوهای
شبانهروزی و گلخانهای ببرد تا میزان دوندگی و هماهنگی تیمش را به
استانداردهای روز برساند.
صرف نظر از اینکه لیگ در ساخت جوانترها
بد عمل کرده و باز منهای آنکه وینگادا قطعا عملکرد بدی داشته اما باید
تاکید کرد تنها نکته متفاوت بین آماده سازی تیم امید ایران با تیم ملی
بزرگسالان در راه یک تورنمنت بین المللی عدم استفاده از اردوهای بلند مدت
گلخانهای بود و بازیهای تدارکاتی و دوستانهای که بتواند تیم ملی امید را
از نظر بدنی آماده کند و هماهنگ.
به طور کلی به نظر میرسد فاصله
فوتبال ما در دنیای حرفهای فوتبال به جایی رسیده که برای موفقیت باید حتما
اردوهای بلند مدت داشته باشیم و بازیکنان را با شلاق بدنسازی بدوانیم و شب
و روز به آنها هماهنگی تزریق کنیم وگرنه حتی ممکن است به تیمی که
بازیکنانش با شکم برآمده به میدان میروند هم بد ببازیم و چهار گل هم
دریافت کنیم بله وینگادا مقصر است اما نحوه آمادهسازی تیم امید را با تیم
ملی ایران برای جامجهانی مقایسه کنید تا بفهمید که تفاوت از زمین است تا
آسمان.
تیم امید با چهار بازی پراکنده دوستانه با ارمنستان و چین و
اردن و بدون اردوی بلند مدت گلخانهای به کره جنوبی رفت و خیلی زود برگشت!
در واقع حالا می توان فهمید که چرا کیروش خودش را به آب و آتش می زد که
باید حتما اردوی بلند مدت داشته باشیم و جام حذفی و لیگ را آنهمه با تعطیلی
مواجه کرد و آنهمه سریع آن را برگزار کردند تا کیروش راضی باشد.
حالا
میتوان فهمید که زورگوییهای کیروش برای فوتبال ملی ما بد هم نبود چرا
که بازیکنان در این لیگ خوب ساخته و پرداخته نمی شوند و حتی ممکن است مقابل
شکموهای ویتنامی هم نتوانند پا به پا بدوند و سرخورده شوند. حالا می توان
فهمید که این لیگ چقدر بازیکن تنبل تولید می کند، بازیکنانی که با هر
برخورد ساده ای مصدوم می شوند تا هر دو تیم تندکی استراحت کنند!
حالا
می توان فهمید که چقدر لیگ ایران ندو و ضعیف است که میزان دوندگی اش
اینقدر پایین و در حد 7 کیلومتر در 90 دقیقه است و البته میزان استاندارد و
حرفه ای فوتبال 12 کیلومتر است! اینها زود خسته می شوند و اگر می خواهیم
بتوانیم در دنیای فوتبال بزرگی کنیم باید بتوانیم با اردوهای بلند مدت
بدنسازی این بازیکنان را به حد استاندارد از نظر میزان دوندگی نزدیک کنیم و
آنها را بالا و بالاتر ببریم.
همه آنها که فریاد می زنند که
فوتبالیست از دل لیگ درست و آماده می شوند جملگی راست می گویند اما نه از
دل این لیگ بلکه از دل یک لیگ حرفه ای و قدرتمند.
تعداد اردوهای کی
روش را که با وینگادا مقایسه می کنیم تازه متوجه می شویم که چگونه تیم کی
روش آرژانتین را به زحمت انداخت اما تیم وینگادا همچون پشه ای بود در برابر
ویت کنگ ها! در واقع اگر وینگادا مربی خوبی هم بود در این مدت کوتاه نمی
توانست عادتهای رفتاری بازیکنان زاییده شده از این لیگ ندو و تنبل را عوض
کند، بلکه برای عوض کردن این عادتها به انرژی و زمان بیشتری نیاز است.
ما
طبق برنامه 12 اردوی داخلی و 3 اردوی خارجی را برای تیم امید در نظر
گرفته بودیم که اردوهای خارجی ما در کشورهای ازبکستان، ارمنستان و چین بود
اما نسبت به اردوهای بیشت روزه و دو ماهه کی روش بسیار کوتاه مدت بود.
انگار
اردوهای 5 روزه نمی تواند برای فوتبال ایران کافی باشد و بازیکنان باید
حتما از 20 روز به بالا در اردو باشند، بله اینجا اروپا نیست که بازیکن را
72 ساعت قبل از بازی فرابخوانی و به میدانش بفرستی چون در سطح اول فوتبال
دنیا آماده سازی ها در لیگ انجام می شود اما در فوتبال ایران و با وجود ضعف
ساختاری و تاکتیکی لیگ همه چیز باید در لیگ انجام شود.