سرویس فرهنگی نقد رسانه پایگاه 598 - علی سالم/ ماجرا از آنجا شروع شد که خبری مبنی بر حضور بازیگر فعال غیر اخلاقی سینمای سراسر سکس و خشونت هالیوود توسط یکی از تهیه کنندگان سینمای ایران منتشر شد. " باتوجه به تمايلات ايشان (آنجلينا جولي) و علاقه وي به فرهنگ ايران و اسلام و همچنين تمايل يك شركت تجاري جهت تقبل كليه هزينههاي حضور آنجلينا جولي درايران، مذاكرات جهت حضور وي در فيلم رسوايي آغاز شد و توافقات اوليه با مدير برنامه هاي آنجلينا جولي نيز انجام شد. "
برخی آن را یک بازی جدید سیاسی علیه معاونت سینمایی دانستند و برخی فقط تبلیغاتی غیر اخلاقی از آن نام بردند. خبری که بازتاب بسیاری در مطبوعات و رسانه های جمعی خصوصا سایت های خبری داشت ولیکن متاسفانه با واکنش اندکی روبرو شد . در میان واکنش های سینماگران معدود افرادی همچون حمید بهمنی ، فرج ا... سلحشور و ... به حضور این بازیگر فاسد سینمای غرب اعتراض کردند.
در این میان ، مصاحبه متفاوت و شدید آقای سلحشور فیلمساز سرشناس سینمای دینی از میان سایرین برای هنرمندان عرصه سینما قابل توجه تر بود. آقای سلحشور در مصاحبه خود که بعد از آن نیز تکذیب هایی را در این خصوص داشتند، ضمن انتقاد شدید از ابتذال سینمای ایران ، برخی از بازیگران زن ایرانی را به لحاظ فساد با آنجلینا جولی مقایسه کرد . " هنرپیشههای زن ایران خودشان یک پا آنجلیانا جولی هستند و سینمای ایران باید هم برای ادامه فعالیت خود فاحشه بین المللی بیاورد. " .سخنانی که گرچه بسیار تند و غیر قابل توجیه می نماید اما نکات قابل تاملی در میان واکنش ها ، نسبت به آن وجود دارد که به برخی اشاره می کنیم .
آیا واقعا منظور آقای سلحشور از مقایسه برخی از بازیگران زن سینمای ایران با بازیگر فاسد سینمای هالیوود مقایسه جزء به جزء ایفای نقش ، رفتار و اخلاق بازیگران زن سینمای کشور با آنجلینا جولی بوده است ؟ از صحبت های آقای سلحشور در ادامه مصاحبه اش " وقتی بازیگران ما افتخارشان این است که عکس های خود را به صورت نیمه عریان در اینترنت بگذارند، یعنی خودشان یک پا آنجلینا جولی هستند. " می توان به این نتیجه رسید که منظور ایشان فقط مقایسه ارزش ها ، بایدها و نباید های سینمای دو جامعه یعنی جمهوری اسلامی ایران با تمام معنویتش در برابر جامعه پوچ گرای بی اخلاق غرب است . پس در سینمای اسلامی ایران شوهای لباس در مراسم اختتامیه جشنواره های سینمایی توسط بازیگران ، انتشار عکس های نیمه عریان در فضای مجازی ، حضور فعال در فستیوال های معاند نظام اسلامی ، رواج مصرف گرایی و پوپولیسم فرهنگی و ... با توجه به اسلامی بودن حکومت و پایبندی به ارزش ها در جامعه ایران یعنی فساد ، آنهم فساد مورد اشاره آقای سلحشور در جامعه اسلامی ایرانی که اکثریت قریب به اتفاق مردمان جامعه پایبند به ارزش هایی چون حیا ، حفظ حریم خانواده ، پرهیز از بی بندوباری غربی ، توجه به معنویت اخلاقی و... هستند و نه همچون مردمان در جامعه غرب که عریانی جزء ملزومات و اصول فرهنگی آشکار آنها محسوب می شود .
بازیگران ما در مقایسه با فرهنگ دینی جامعه بی اخلاق حساب می شوند و نه در قیاس با سینمای هالیوودی.
واکنش های مختلف و بعضا تند و توهین آمیزی نسبت به اظهارت آقای سلحشور از طرف اهالی سینما چه از سوی مدیران فرهنگی چه بازیگران و فیلمسازان ابراز شد . اما آنچه که قابل پرسش است، سکوت معنا دار تمامی این حق به جانبان دلسوز سینمای ارزشی از واکنش به خبر دعوت تحقیر آمیز و سراسر توهین آنجلینا جولی برای بازی در سینمای کشور می باشد. آیا حضور یک فاحشه مشهور سینمای هالیوود برای بازی در یک فیلم سینمایی ، توهین به ارزش های سینمای پاک و معصوم و در نهایت همانند سازی با او نیست!؟ کدام یک از این بیانیه دهندگان که اعتراض آقای سلحشور را توهین به خود و تمام سینماگران می دانستند زبان به سرزنش آقای سرتیپی تهیه کننده ای که این خبر را چندین مرتبه با بی شرمی و شوق بسیار مطرح می کرد ، گشود ؟ فقط رئیس اداره ارزشیابی و نظارت معاونت سینمایی در پی این خبر منفعلانه اعلام کرد " اظهارنظر درباره خبر منتشر شده در رسانهها منطقی نیست و من ترجیح میدهم تنها درباره نامههای رسمی اظهارنظر کنم. "!!!
در بیانیه های اعتراضی سینماگران به آقای سلحشور ، توجه بیشتر آنها به شخصیت سینمایی ایشان با آثاری چون ایوب پیامبر ، اصحاب کهف و یوسف پیامبر که مرهون حضور فعال و موثر در سینمای دینی- قرآنیست می باشد . یادداشت هایی همچون " از اینکه میبینیم آن همه پرداختن به زوایای زندگی پیامبران و سرمشق قرار دادن منش ایشان تاثیری نداشته، و در نهایت شهرتتان را از نفرتپراکنی و بیادبی در برابر همنوعانتان به دست آوردهاید، بسیار متاسفیم. "
سینماگران و رسانه های جمعی با چه هدف و مضمونی این چنین تعنه و تمسخرهایی که بسیار هوشمندانه به سمت سینمای دینی و محتوای آن برای زير سوال بردن آثار ارزشمند قرآني و دين محور نشانه رفته است دنبال می کنند ؟ چه اهدافی بوده است که باعث بازتاب گسترده در رسانه های خارج و داخل ، خصوصا معاند نظام اسلامی کشور شده است ؟
" از روزی که با شعار مرگ بر آمریکا چند نفر از همین تربیت شدگان (سینمای انقلاب) به سینما آزادی ریختند و مرحوم علی حاتمی را نواختند چند سال می گذرد؟حالا آنها کجا هستند؟ دو سه نفر از آنها در همین سینما ریششان را تیغ زدند و دارند کار می کنند و پز روشنفکری می گیرند و یکی دو تا یشان هنوز با ریششان نظام را تیغ می زنند و بودجه های چند میلیاردی می گیرند . حالا چه توقعی از جوانهای امروزی سینما دارید که از برخی مدعیان دینداری ما در سینما چیزی جز تظاهر ندیده اند؟برخی کسانی که با صلوات کات می دهند اما... "
از بسیاری در عرصه سینمای کشور احتمال هرگونه واکنش تندی نسبت به صحبت های آقای سلحشور می رفت به جزء فیلمسازانی چون آقای ده نمکی که از فعالان عرصه سینمای متعهد کشور محسوب می شوند . بحثی بر سر دعوا و کینه قدیمی ایشان با آقای سلحشور بر سر فیلم هایشان نداریم اما آنچه آزار دهنده است بیانیه آقای ده نمکی آنهم بیشتر بخاطر دفاع از سه گانه اخراجی ها در بدترین زمان ممکن بوده است ! گویا آقای ده نمکی فیلم های قبل از انقلاب آقای حاتمی روشنفکر زمانه خود را ندیده اند یا فراموش کرده اند که چه مضامینی ضد ارزشی داشته اند ؟ آقای ده نمکی عزیز شما خودتان جزء معدود کسانی بوده اید که در اولین ساخته سینماییش بودجه میلیاردی گرفته است . شما تنها کسی هستید که در هنگامه تحویل سال نو قبل از اکران فیلم هایش در برنامه زنده تلویزیونی به تبلیغ و گفتگو در ارتباط با آنها می پردازید. آیا به نظر شما اخراجی ها 2 و 3 با لوکیشن های اسارت و سراسر لودگی و رقص ، آواز و یا حضور در صحنه های انتخاباتی یعنی سینمای ارزشی آنهم از نوع انقلاب اسلامی !؟ بله درست است که در مقابل بسیاری از فیلم های زمانه خود قابل توجه و تقدیر بوده است اما آیا موضوع تمام شده است ؟
آیا برای دفاع از سینمایی که به واقع فریاد بی اخلاقی سر داده است باید با انگشت شماری از فیلمسازان دینی ما اینگونه برخورد شود ؟ درست است که ادبیات تند و بعضا غیر قابل قبول آقای سلحشور چندان جایی برای دفاع نیست و ما هم قصد نداریم سینمای دینی و قرآنی را مساوی ایشان بدانیم ولی در حقیقت موضوع اصلی یعنی بی اخلاقی در سینما با سرو صدا و تعصب های کور برخی فعالان سینما به باد فراموشی سپرده شد که به آخرین نمونه آن هم می توان به برنامه هفت جمعه شب گذشته اشاره نمود.