کد خبر: ۲۵۳۲۹۱
زمان انتشار: ۰۹:۵۶     ۳۱ شهريور ۱۳۹۳
یک اشتباه، ندانم‌کاری، بی‌اطلاعی یا هر چیزی که اسمش را بگذاریم، کاری کرده که امروز اینجا در اینچئون، باید بایستم و به خبرنگاران کشورهای دیگر توضیح بدهم که زنان ایران، بزرگترین مظلومان تاریخ نیستند.

به گزارش پایگاه 598 به نقل از ایران ورزشی، آزاده پیراکوه - باز هم رییس کویتی شورای المپیک آسیا خلف وعده می‌کند و دیرتر از زمانی که تعیین شده به نشست خبری می‌رسد. در فکر اینم چه سوالی را پیش روی شیخ کویتی بگذارم که پاسخش به نفع ایران و ایرانی باشد که سلام خبرنگار ژاپنی فکرم را به هم می‌ریزد.

 

خیلی محترمانه و به عادت دیرینه مردم کشورش، سلامش را تکرار می‌کند و می‌نشیند. خیلی متواضعانه اجازه می‌خواهد تا سوالی بپرسد. رفتارش به گونه‌ای است که نمی‌توان پاسخ منفی داد. برای چند دقیقه فکر درباره سوال از شیخ احمد را کنار می‌گذارم و منتظر می‌شوم تا بپرسد. مکثی در کار نیست. فکرش را کرده و خیلی خوب می‌داند دنبال چه چیزی است.

 

یک جمله را می‌گوید و خیلی محترمانه و با همان تواضع آب سرد را روی سرم می‌ریزد. «چه شد که یکی از اعضای تیم فوتبال شما در این بازی‌ها، این مشکل اخلاقی را به وجود آورد؟»

 

دنبال گرفتن خبر از اینکه الان چه اتفاقی برای این فرد خاطی افتاده، نیست. به اصل ماجرا و اتفاقی که افتاده هم کاری ندارد. دنبال ریشه این اتفاق در فرهنگ ما و کشورمان می‌گردد. بدون اینکه منتظر پاسخ باشد، از زنان ایرانی می‌گوید و اینکه گویا مجبورند در بعضی شهرها مثل تبریز پوشیه بزنند!

 

برای چند ثانیه‌ای نگاهش می‌کنم. زمان می‌خواهم تا افکارم را جمع و جور کنم و بهترین پاسخ را تحویلش بدهم. به بهانه اینکه سوالش را متوجه نشده‌ام، ثانیه‌ها را می‌کشم و تصمیم می‌گیرم، پرسش‌اش را با پرسشی پاسخ بدهم: «برای ما ایرانی‌ها رعایت یک سری اصول بسیار مهم است اما من اول یک سوال می‌پرسم. در همان یکی، دو روز اول پیش از شروع بازی‌ها، دو مشکل دیگر هم پیش آمد. چرا آنها اینطور پررنگ نشد. درباره این دو مورد هم پیگیری می‌کنید یا فقط در مورد ایران، اینقدر حساس هستید؟»

 

تاکید دارد که آن دو اتفاق هم پوشش داده شده اما خیلی سرسری جواب می‌دهد و دوباره بحث را به ایران می‌کشاند که شیخ کویتی می‌آید و خبرنگار ژاپنی مجبور می‌شود سر جایش برگردد.

 

برای چند دقیقه‌ای توانی برای شنیدن حرف‌های شیخ احمد نیست. تمام تلاشی که در طول بازی‌هایی که فرصت حضور در آنها را داشتم، مرور می‌کنم. بازی‌های آسیایی دوحه؛ بازی‌های آسیایی گوانگ ژو؛ بازی‌های داخل سالن ویتنام و حتی یک روز همراهی تیم ملی فوتبال در قطر برای انجام یک بازی از مرحله مقدماتی.

 

در تمام اینها اولین و آخرین هدفم این بوده که به اندازه خودم، نشان دهم تمام تبلیغاتی که علیه ما می‌کنند، دروغ است. تمام تلاشم این بوده که نشان دهم یک بانوی ایرانی می‌تواند با رعایت اصول خود و کشورش، در عرصه‌های بین‌المللی حاضر شود، بدون اینکه ممنوعیتی داشته باشد اما به یکباره یکی از راه می‌رسد و تلاش همه را بر هم می‌ریزد و در جایی که باید سرت را بالا بگیری و از حق کشورت دفاع کنی، بین یک دو راهی می‌مانی.

 

درست سر همین دو راهی است که صدای خبرنگار ژاپنی دوباره شنیده می‌شود اما این بار من مخاطبش نیستم که دنبال پاسخی برای دفاع از فرهنگ کشورم باشم. شیخ احمد مخاطبش است و 60 - 50 خبرنگاری که سوالش را می‌شنوند و یادداشت بر می‌دارند.

 

دوربین‌ها به سمتش می‌چرخند و از آنجایی که شیخ احمد سوالش را متوجه نمی‌شود، یک بار دیگر باید عذاب شنیدن این جمله را تحمل کنم: «شما به‌عنوان رییس شورای المپیک آسیا درباره آزار جنسی دو والنتیر (داوطلب بازی‌ها) توسط یک ایرانی و یک فلسطینی چه نظری دارید؟»

 

خبرنگار ژاپنی، حالا به عمد یا به سهو؛ کار خلاف اخلاق نماینده هند را از قلم می‌اندازد و منتظر می‌ماند تا شیخ احمد پاسخ بدهد.

 

رییس شورای المپیک آسیا ایرانی‌ها را خوب می‌شناسد و دوستان ایرانی دارد. حالا یا به خاطر شناختش از ایران یا به حرمت نان و نمکی که با ایرانی‌ها خورده یا برای حفظ آبروی بازی‌ها، سعی در پوشش این مساله دارد.

 

او هم مثل ما که چند روزی سعی کردیم این موضوع برد رسانه‌ای زیادی نداشته باشد، تفاوت فرهنگ و سنت کشورها را وسط می‌کشد و از یک سوءتفاهم حرف می‌زند. از یک اشتباه یا چیزی شبیه این...

 

شیخ کویتی سعی می‌کند موضوع را جمع کند اما در اصل چیزی جمع نشده... خودمان را به کوچه دیگری نزنیم. یک اشتباه، ندانم‌کاری، بی‌اطلاعی یا هر چیزی که اسمش را بگذاریم، کاری کرده که امروز اینجا در اینچئون، باید بایستم و به خبرنگاران کشورهای دیگر توضیح بدهم که زنان ایران، بزرگترین مظلومان تاریخ نیستند...

 

باید به خبرنگار دیگری که اهل چین است و روزنامه‌اش سه میلیون مخاطب دارد، ثابت کنم که ما تلاش می‌کنیم در رشته‌هایی که با ارزش‌های زنان ایران تناقض ندارد، جواز حضور در رقابت‌های برون مرزی را بگیریم. باید بفهمانم که از زندگی در ایران راضی هستیم و کسی چاقو بیخ گلوی ما نگذاشته است.

 

امروز باید بایستم و به خبرنگار دیگری از فرهنگ چند هزار ساله بگویم اما درونم گر می‌گیرد که مبادا بپرسد، مگر آن عضو تیم فوتبال، فرهنگ چند هزار ساله را پشتوانه خود نداشت؟

 

تحریم‌های سیاسی و مسائلی از این دست و تبلیغاتی که علیه ایران می‌شود، همواره وجود داشته و می‌دانم که چطور رسانه‌های خارجی این مسائل را به موضوع زنان می‌کشند و سوال می‌پرسند، پس می‌دانم که چطور باید پاسخ بدهم اما در مقابل این پرسش، چه چیزی می‌توان گفت؟

 

آیا می‌توان ایستاد و انکار کرد؟ شاید بهترین راه این باشد که از امروز به بعد در مرکز خبری با هیچ خبرنگار خارجی حرف نزنیم... شاید هم..
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها