دومین
سفر رییس جمهور به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل در حالی
انجام می گیرد که از چند روز قبل از این سفر، رسانه های زنجیره ای و چهره
های رسانه ای اصلاح طلبان به پروپاگاندای وسیعی برای زمینه سازی دیدار غیر
منتظره و تصادفی! اوباما و روحانی روی آورده اند.
به گزارش
رجانیوز،
پس از اظهارات دو پهلو و معنادار روحانی در گفتگو با شبکه تلویزیونی "ان
بی سی" آمریکا و تاکید بر اینکه «در برنامه من چیزی به عنوان ملاقات با
رئیس جمهور اوباما وجود ندارد اما در دنیای سیاست همه چیز امکان پذیر است»،
روزنامه شرق ارگان غیر رسمی حزب کارگزاران در شماره روز شنبه خود به
انتشار مطالب متعددی برای «اثبات لزوم دیدار روسای جمهور دو کشور» پرداخته
است.
«یکی از مهمترین دلایل اهمیت این اجلاس فرصتی است که روسای دولتها برای مذاکرات مستقیم پیدا
میکنند زیرا روسا و وزرای حاضر میتوانند در حاشیه این اجلاس مذاکراتی را
پیرامون مسایل منطقهای خود پیشگیرند یا در مذاکره با کشورهای موردعلاقه
خود به ارزیابی مسایل بینالمللی بپردازند.
به این ترتیب، بیان نظرات دبیرکل
سازمانملل در کنار آگاهی کشورها از نظرات یکدیگر در موضوعات مختلف فضای
مناسب و مساعدی را برای نمایندگان کشورها فراهم میکند تا مشکلات خود را در
قالب مذاکرات دوجانبه حلوفصل کنند. از سوی دیگر؛ گاهی ملاقاتهای ناممکن نیز با میانجیگری دبیرکل و حتی به صورت محدودتر در کریدور، امکانپذیر میشود. به
یاد داریم زمانی که آقایخاتمی به این اجلاس رفته بودند و بیل کلینتون هم
حضور داشت، رییسجمهور آمریکا در جلسه ماند و نطق خاتمی را شنید در حالی که
معمولا روسایجمهور آمریکا بعد از انجام نطق خود، اجلاس را ترک میکنند.
دبیرکل سازمانملل حتی پیشنهاد برگزاری مراسم شام و دیدار خاتمی و کلینتون
را مطرح کرد که از سوی تهران پذیرفته نشد. این میانجیگری تا آنجا ادامه
داشت که پیشنهاد بعدی دیدار در کریدور بود اما این پیشنهاد نیز به همان
دلایل از سوی خاتمی پذیرفته نشد. اینبار
نیز ممکن است که مانند سال قبل پیشنهادهایی مبنی بر تماس اوباما و روحانی
مطرح شود. علاوهبر دبیرکل سازمانملل، کشورهای علاقهمند دیگری نیز
میتوانند این نقش میانجیگری را برعهده گیرند.»
یوسف ملایی نیز در یادداشتی تلاش کرده
تا پیشاپیش ضمن خبر دادن از دیدار روحانی و اوباما، آن را «تصادفی» و به
بهانه سلام و احوالپرسی روایت کند:
«کسی چه میداند، احتمال
دارد نسبت به پارسال یکگام به جلو برداشته شود و در یکتصادف شاید از پیش
برنامهریزیشده، رییسجمهور آمریکا با رییسجمهور ایران سلام و احوالپرسی
کند و لبخند و نگاههای متفاوت مبادله و رییسجمهور ایران به مرد اول این
میهمانی تبدیل شود و تیتر اول روزنامهها و رسانهها را به خود اختصاص دهد. لبخند و کلید شاید وارد خاطرات ماندگار مجمععمومی شود.»
احمد شیرزاد از چهره های نه چندان
خوشنام و تندروی اصلاح طلبان که در مجلس ششم صدای مهدی کروبی را در آورد
نیز از کسانی است که روزنامه شرق به سراغ وی رفته تا لزوم دیدار دوجانبه
اوباما و روحانی را از زبان وی به مخاطب منتقل کند. وی می گوید:
«انتظار داریم رییسجمهور کشور ما نیز
در جریان ملاقاتهای تشریفاتی بتواند مانند دیگر روسایجمهور عمل کند؛
بتواند با دیگران تعارف کند، در یک مراسم رسمی کنار دیگران بنشیند و صحبت کند، با دیگران دست بدهد و... به
نظر من اصلا لازم نیست که روحانی به نیویورک برود و در مذاکرات برگ خیلی
مهمی را رو کند. کافی است که در سطح تشریفاتی معمول ظاهر شود و این موضوع
ساده، یخ بسیاری از روابط را ذوب و روی مذاکرات نیز تاثیرگذار خواهد
بود... غیر اینصورت رفتن ایشان و خواندن یک نطق رسمی دردی را دوا نمیکند. به
نظر من نتیجه حضور رییسجمهور در مجمععمومی سازمانملل کاملا به نحوه
حضور وی بستگی دارد و به نظر من در مورد نحوه حضور روحانی در این اجلاس
اماواگرهایی وجود دارد. اگر قرار
باشد رییسجمهور به نیویورک برود اما دستش برای ابتکار عمل سیاسی باز
نباشد، به طوری که وقتی از این سفر بازگشت آماج حملات تندی قرار گیرد که
چرا به یک نفر لبخند زد یا با یک نفر دست داد و... بهتر است که اصلا در این
اجلاس شرکت نکند ... این صحبت با مردم به این معنی نیست که
ابتکارات خود را قبل از سفر بازگو کنند زیرا از سوی مخالفان فضاسازی میشود
اما انتظار داریم بروند و کار جدیدی را ارایه دهند و به همان رفتارهای
کلیشهای اکتفا نکنند.»
فرد دیگری نیز که با نام بیگدلی معرفی شده است، در این روزنامه نوشته:
«حضور روحانی و روسای دولتهای 1+5 بهطور همزمان در حاشیه اجلاس عمومی سازمانملل میتواند فرصت مناسبی برای کمک به پیشبرد این مذاکرات باشد. فراموش
نکنیم که چگونگی بهرهبرداری از این فرصتها به سیاست خارجی ما و رویکرد
دولت بستگی دارد و باید دید که روحانی و همکارانش چطور از آن استفاده
میکنند.»
مجموع این مطالب به همراه تیترهای نخست
روزنامه های اصلاح طلبان به خوبی نشان می دهد علیرغم تاکید نوبخت بر عدم
هر گونه برنامه ریزی برای دیدرا روحانی و اوباما، ظاهرا آنچه در دستور کار
قرار گرفته است دیدار دوجانبه میان روسای جمهور دو کشور به بهانه «تصادفی»
بودن و «غیر برنامه ریزی» شدن این دیدار است. چنانچه روزنامه آفتاب یزد نیز
با تیتر «تمایل اوباما برای دیدار با روحانی!» نهایت تلاش خود را انجام
داده تا از این طریق به مخاطب القا کند در صورت برگزاری این دیدار،
آمریکایی ها علاقه بیشتری به این امر داشته اند! دقیقا شبیه استدلالی عجیبی
که سال گذشته پس از گفتگوی تلفنی روحانی و اوباما صورت گرفت و بعد از آن
اقدام «نا به جا»، حامیان دولت مدعی شدند این اتفاق به درخواست و تمایل
آمریکایی ها صورت گرفته! هر چند توضیح ندادند چرا طرف ایرانی این درخواست
را قبول کرده و ما به ازای این رفتار چه بوده است؟
در هر صورت به نظر می رسد جدای از
تعیین نهایی سطح مذاکرات دو کشور به «وزرای خارجه» توسط رهبر انقلابدر
ماه گذشته، در صورتی که رییس جمهور خواسته یا ناخواسته، بخواهد به جای
جبران اقدام نا به جای سال گذشته خود، آن را به ملاقات حضوری با ریس جمهور
آمریکا ارتقا دهد، نه تنها باید پاسخگوی افکار عمومی داخل کشور باشد، بلکه
به فکر از دست رفتن ظرفیت های بین المللی کشور در شرایط کنونی به خاطر باج
دادن به آمریکا باشد، چنانچه حمیدرضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه دولت اصلاحات
در گفتگو با شرق، علیرغم خواست خبرنگار این روزنامه برای تایید دیدار
اوباما و روحانی می گوید:
«من مذاکرات با آمریکا را پراهمیت
نمیدانم؛ آمریکاییها از دیدارشان با ما بهدنبال بهرهبرداری تبلیغاتی
هستند چون امکانات تبلیغاتی و رسانهای آنها با ما قابلقیاس نیست و خیلی
متواضعانه باید این امر را قبول کنیم. همچنین زبانشان هم زبانی است که به
آنها کمک میکند چون انگلیسی بالاخره یک زبان بیناللملی است و فارسی
اینگونه نیست. آنها به دنبال بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی هستند و
بهدنبال این نیستند که دیدگاههای خودشان را عوض کنند. اگر فکر کنیم
آمریکا ایران را نمیشناسد، اشتباه کردهایم. آنها تحلیلگر دارند و اینگونه
نیست که ندانند در ایران چه خبر است. آمریکا در مورد ایران سوءتفاهم ندارد
که ما بهدنبال رفع سوءتفاهم باشیم. آمریکا بهدنبال این است که رفتار
ایران تغییر کند و با چارچوبها و سیاستهایی که آنها میدانند، منطبق
شود.»