حفص بن غياث، از امام صادق عليه السّلام و آن حضرت
از پدران بزرگوارش عليهم السّلام از حضرت على عليه السّلام روايت كرده است
كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: چهار گروهند كه اهل
جهنم از آنها در رنج و عذابند، به خاطر عذاب سختى كه بر اين چهار گروه مقرر
شده است زيرا به آنان از حميم دوزخ (آب جوشان) مى چشانند، و فريادشان
(از اين شكنجه) به وا ويلا بلند است، و برخى از اهل جهنم به برخى ديگر مى
گويند:
اين چهار گروه مگر چه كرده اند كه با همه عذابى كه ما مى
بينيم، (باز) از عذاب آنان در شكنجه ايم؟! مردى از آنان، در تابوتى از
گدازه هاى آتش، آويزان است؛ و ديگر، روده هايش (از شكم) بيرون ريخته و آن
را با خود مى كشد؛ و سومى از دهانش خون و جراحت بيرون مى زند؛ و چهارمى
از گوشت بدن خود مى خورد. سپس به آن كه در تابوت آتشين است گفته مى شود:
داستان اين به دور مانده از رحمت حق چيست كه ما را با تمام عذابى كه مى
كشيم، آزار مى دهد؟! در جواب مى گويد: اين از رحمت حق محروم، در حالى مرد كه اموالى از مردم در عهده او قرار داشت و مى دانست كه توان پرداخت و رهايى از ديون مردم را ندارد (ولى
با وجود اين اموال مردم را به عناوين مختلف از آنان گرفت)؛ و بعد از آن كه
روده هاى خود را با خود مى كشد مى پرسند: اين محروم از رحمت حق،
داستانش چيست كه ما را با همه زحمت و عذابى كه در آنيم، آزرده خاطر كرده
است؟! پاسخ مى دهد: اين از رحمت حق جدا مانده، (در دنيا) از نجاست ادرار خود پرهيز نمى كرد و اهميت نمى داد كه ترشّحات ادرار او چند جاى بدنش را ناپاك كند؛
سپس از كسى كه چرك و خون از دهانش بيرون مى ريزد مى پرسند و قضيّه اين
بى بهره مانده از رحمت خدا، چيست كه ديدن او ما را با همه عذابى كه مى
كشيم، مى آزارد؟! مى گويد: اين بى نصيب از رحمت خداوندى، مسخرگى پيشه مى كرد و اداى اين و آن را در مى آورد.
و بعد از آن كه گوشت بدن خود را مى خورد، مى پرسند: حكايت اين محروم
مانده از رحمت پروردگار چيست كه مشاهده او ما را با همه عذابى كه تحمل مى
كنيم، آزار مى دهد؟
در جواب مى گويد: اين محروم مانده از رحمت يزدان، با غيبت و سخن چينى (در حقيقت) گوشت مردم را مى خورد.
پی نوشت:پاداش نيكيها و كيفر گناهان / ترجمه ثواب الأعمال، ص۶۲۹و630.