به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، در حالی که زمان زیادی تا لغزیدن قلم کارلوس کیروش روی برگه قرارداد جدیدش باقی نمانده، همچنان حرف و حدیثهایی درباره شایستگی و عدم شایستگی این مربی پرتغالی برای ادامه کار به عنوان سرمربی تیم ملی ایران وجود دارد.
در این بین سایت "یاهو" در گزارشی به محاسن و معایب باقی ماندن کیروش روی نیمکت تیم ملی ایران اشاره کرده است.
در ابتدای این گزارش که به قلم جان دوردن، کارشناس فوتبال حوزه خاورمیانه سایت یاهو نوشته شده و عنوان آن "کارلوس کیروش، آقای درست ایران است، حداقل در حال حاضر" آمده است: «این خبر که کارلوس کی روش این هفته باید قرارداد جدیدی با ایران امضا کند و به فعالیتش به عنوان سرمربی تیم ملی ایران ادامه دهد، خوشایند و در عین حال از موعد گذشته است. در پایان ماه ژوئن، ناامیدی از کسب تنها یک امتیاز در جام جهانی 2014 فضای فوتبال ایران را در بر گرفته بود اما با توجه به عملکرد دلگرم کننده ایران در این رقابتها، تا حدودی نسبت به آینده این تیم خوشبینی به وجود آمده بود، به خصوص پس از بازی برابر فینالیست رقابتها، آرژانتین. از آن زمان اما تیم ملی ایران در برزخ میان ماندن یا سرمربی پیشین رئال مادرید یا رفتن او بوده است.»
در ادامه گزارش یاهو میخوانید: «برای نویسندگانی که میخواستند ستونهای روزانهشان را در رسانهها پر کنند، این سوژه خوبی بود، آنهایی که معتقد بودند ماندن کیروش هیچ کمکی به فوتبال ایران نمیکند. اگر فدراسیون فوتبال ایران نمیخواست کیروش بماند یا از عهده پرداخت حقوق او برنمیآمد، زمان زیادی داشت تا قبل از اینکه تابستان به پاییز برسد، با صراحت این موضوع را به کیروش اعلام کند و لازم نبود این مسئله برای تقریبا سه ماه کِش پیدا کند. این فقط هدر دادن زمان بود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «در شرایط عادی شاید طولانی شدن زمان مذاکره با سرمربی تیم ملی مسئله حادی نبود اما حقیقت این است که کیروش به جای بازگشت به پرتغال پس از پایان اعتبار روادیدش، به جای مذاکرات و داشتن دغدغه اینکه چه اتفاقی قرار است رخ دهد، میتوانست تیم را در مدت زمان باقیمانده به جام ملتهای آسیا تمرین دهد، تورنمنتی که در کمتر از چهار ماه دیگر آغاز میشود. این تورنمنت آن چیزی است که به موضوع اهمیت میدهد و آن را به حالت اضطراری درمیآورد. تقریباً به اندازه نیمی از زمانی که تیم ملی ایران پس از بازگشتش از برزیل و سفر به استرالیا داشت بدون مربی سپری شد.»
یاهو نوشته است: «مثل همیشه مشکلات خارج از گود سبب شده که ایران از رقبایش عقب بماند. ژاپن تقریباً بلافاصله پس از بازگشتش از برزیل خاویر آگیره، سرمربی پیشین تیم ملی مکزیک را به عنوان جانشین آلبرتو زاکرونی انتخاب کرد و این مربی مکزیکی تا الان سامورایی آبی را در بازیهایی دوستانه برابر اروگوئه و ونزوئلا هدایت کرده است. استرالیای تحت هدایت «آنجه پوستچ اوغلو» هم خودش را برای رویداد بزرگ آماده کرده است. حتی کره جنوبی که به خاطر تعلل طولانیاش برای پیدا کردن سرمربی جدید مورد انتقاد واقع شد نیز در بازی دوستانه اخیرش در ابتدای ماه سپتامبر برابر اروگوئه، زیر نظر اولی استلایک بازی کرد. عربستان هم در این مدت بیکار نبود و در واقع ایران تنها تیمی بود که دست روی دست گذاشت.»
یاهو اینگونه به گزارش خود از وضعیت تیم ملی ایران ادامه داده است: «اگر یک مربی داخلی فوقالعاده برای هدایت تیم ملی اعلام آمادگی میکرد، گزینهای که در فوتبال ایران و آسیا موفقیت کسب کرده باشد و در فوتبال بینالمللی وجههای میداشت و میتوانست تیم را به مرحله دوم جام ملتها برساند آن هم به شیوهای قاطعانه، شاید آن موقع وضعیت فرق میکرد اما ایران حتی چنین گزینهای را هم ندارد. اگر چنین گزینهای وجود داشت مطمئناً کسی از بازگرداندن برانکو ایوانکوویچ، سرمربی که تیم ملی ایران را در جام جهانی 2006 هدایت کرد، حرفی به میان نمیآورد. علاوه بر هزینههایش، فدراسیون فوتبال ایران به دلایل دیگری پای خود را پس میکشید. کیروش در سه و نیم حضورش روی نیمکت تیم ملی ایران و به خصوص در ماههای منتهی به رویداد بزرگ، رؤسای خود را با چیزی که به چشم آنها غرولندهای مکرر به خاطر کمبود امکانات، بازیهای دوستانه و ... بود، رنجاند. پیش از سفر به برزیل برخی فکر میکردند که سرمربی پیشین تیم ملی پرتغال دارد تمام تلاشش را انجام میدهد تا اگر ایران در این تورنمنت ناکام ماند انگشت اتهام به سمت اشخاص دیگری نشانه رود.»
جان دوردن ادامه داده است: «ایرانیها شاید یک پوئن داشته باشند اما این بدان معنا نیست که کیروش هم یک پوئن ندارد. مربیگری در هر تیم بزرگ آسیایی یک مسئولیت پراسترس است و باید باشد. ایران با توجه به اتفاقاتی که در خارج از زمین بازی برایش رخ میدهد، میتواند در سطح دیگری بازی کند. لزومی ندارد که وارد پیچ و خم اتفاقی که افتاد و نیفتاد، شد، چون همه چیز پیش از جام جهانی به خوبی ترتیب داده شده بود. جا افتادن در هر تیم جدید مستلزم گذر زمان است به خصوص اگر این تیم ورای مرزهای کشورتان باشد اما کار در تیم ملی ایران طاقتفرساتر از بسیاری از تیمهای دیگر و شاید از همه تیمها باشد. شاید زمانی 10 هفته به هدر رفته باشد اما عدم تمدید قرارداد با کیروش میتوانست مدت زمان هدر رفته را طولانیتر و به 170 روز و شاید هم بیشتر برساند.»
محاسنی که سایت یاهو برای ماندن کیروش در ایران برشمرده، اینگونه است: «در ایران چنین تجربهای حیاتی است. کیروش این کشور را میشناسند، همینطور بازیکنانش، لیگش، اینکونه کارها چگونه انجام میشوند و حتی تا بیشترین ممکن فدراسیون فوتبال ایران را میشناسد و البته ایرانیها هم او را میشناسند. فدراسیون فوتبال ایران مطمئناً حق دارد که بخواهد به طور جدی به میزان حقوقی که میخواهد به کیروش 61 ساله بپردازد فکر کند. برای یک سازمان که به گِله و شکایت از داشتن مشکلات مالی معروف است، پرداخت دو میلیون دلار آمریکا در سال هزینه سنگینی است و پرداخت بیشتر از آن هم که سختتر. دریافت چنین رقمی مسئولیت میآورد. کیروش باید قهرمانی در جام ملتهای آسیا را برای ایران به ارمغان بیاورد. یک مربی متوسط بومی، حتی محمد مایلی کهن هم انتظار میرود که تیم را حداقل به مرحله یک هشتم نهایی برساند اما از کیروش بیش از اینها انتظار میرود. از زمانی که ایران یک مدعی واقعی برای فتح جام ملتهای آسیا بوده زمان زیادی میگذرد. آخرین باری که تیم ملی به نیمه نهایی رسید سال 2004 بود و آخرین باری که به فینال این رقابتها رسید سال 1976 بود. این روند اما باید تغییر کند همین طور تاکتیکهای تیم.»
در بخش پایان گزارش سایت یاهو آمده است: «جام جهانی 2014 برای تیم ملی ایران به عرصهای برای معرفی شدن ایران به عنوان تیمی که در لاک دفاعی فرو میرود و منتظر ضدحمله است تبدیل شد. این تاکتیک اما در استرالیا و برابر رقبایی که آن هم ممکن است از همین تاکتیک استفاده کنند جواب نمیدهد. ایران باید آن تیمی باشد که نبض بازی را در دست میگیرد و حمله را آغاز میکند. مربی موزامبیکیالاصل تاکنون توانسته ایران را به سطوحی بیسابقه از نظم، تمرکز و آمادگی جسمانی برساند اما حالا وقت آن فرا رسیده است که او این تیم را به تیمی که میتواند بازیها را کنترل کند، تبدیل کند. کارلوس کیروش (در کل) شاید آقای درست نباشد اما در حال حاضر آقای درست است. او تا الان زیرساختهای مناسبی را برای تیم ملی ایجاد کرده، زیرساختهایی که میتواند ایران را به سطح بعدی، یعنی قهرمانی در جام ملتهای آسیا برساند.»