به گزارش پایگاه 598 ، الف نوشت:
پارس جنوبی به عنوان بزرگترین مخزن گازی جهان با نظر به مشترک بودن با کشور
همسایه(قطر) و تولید حدود ۱۰ سال زودتر آن کشور همواره از لحاظ اقتصادی و
سیاسی مورد توجه مسئولین کشور بوده است. حضور مقام معظم رهبری در فروردین
سال ۹۰ به منظور بازدید از وضعیت پارس جنوبی و بررسی میزان پیشرفت در این
میدان را مي توان شاخصه اي براي سنجش ميزان اهميت اين موضوع برشمرد.
با
توجه به اهمیت موجود انتظار میرود که همه مسئولین به دور از سیاست زدگی و
با دلسوزی و تلاش و همت خستگی ناپذیر تمام توان خود را در راستای استفاده
از این فرصت بی نظیر جهت افزایش بهره وری در این میدان و توسعه فازها برای
پیشبرد اهداف عاليه نظام مقدس جمهوري اسلامي به کار برند.
وجود
سرمایه های انسانی متخصص جوان كه براي توسعه سريع اين ميدان با دارا بودن
سرمایه های عظيم گازي و نفتي به كا گرفته شده اند، از ویژگی های حائز اهمیت
اين پروژه عظيم اقتصادي است. سرمایه های انسانی در اکثر جوامع کشورهای
پیشرفته و توسعه یافته صنعتي علی رغم عدم وجود سرمایه های زمینی و زیر
زمینی بدون شک نقطه قوت و از علل اصلی پیشرفت این کشورها است.
این
در حالیست که طبق آمارهای اعلام شده توسعه ۵ فاز مرزی در این میدان در یک
سال گذشته (۹۲-۹۳) حدود ۱ درصد اعلام شده است و در کنار بی توجهی به سرمایه
های زیرزمینی کشور، هدر رفت سرمایه های انسانی جوان متخصص با بی توجهی
مواجه شده و کشور در حال فرصت سوزی گسترده و عجیب در این زمینه است. پارس
جنوبی که دیر زمانی با حضور چند ده هزار نفری مهندسین و کارگران فعالیتی
عظیم را به منظور ارتقای سطح اقتصادی و توان داخلی کشور به رخ همگان می
کشید امروزه برخلاف حضور به نسبت کمتر از گذشته کارکنان در آن، دچار بحران
مدیریت در کاریابی برای کارمندان خود شده است، آنچه امروز شرکت نفت و گاز
پارس در پیش گرفته است نه تنها عدم توجه به توسعه سريع میادین و فاز¬ها
بوده بلکه اعلام بي نيازي از نيروهاي متخصص كه بدون شك موتور هاي پيشرانه
حركت شتابان پارس جنوبي هستند.
متخصصين جواني که در سال ۹۰ و بعد از
وعده ۳۵ ماهه مهندس سوري مبني بر اتمام تمام فاز هاي پارس جنوبي با اعلام
نیاز گسترده و از طریق سایت راه اندازی شده وزارت نفت ثبت نام و با طي
مراحل قانوني جذب شرکت نفت و گاز پارس گردیدند، اما دیری نپایید که بعد از
دو سال و با تغییر سکان مدیریت در این شرکت بسیاری از این مهندسین در کمال
تعجب رسما به عنوان نیروی مازاد معرفي گرديدند. حال این سوالات در ذهن مطرح
می شود که:
آیا توسعه این میدان عظیم مشترک از درجه اهمیت ساقط شده است ؟!!
یا آیا توسعه بزرگترین میدان گازی کشور بدون وجود نیروهای متخصص امکان پذیر است ؟!!
یا
جذب این تعداد مهندس جوان و با انگیزه در زمان نه چندان دور (سه سال قبل)
با چه هدفی انجام گرفته بود که حال با گذشت این مدت زمان کوتاه به عنوان
نیروی مازاد اعلام شده اند؟
مگر نه اینکه شعار مدیران "ما می
توانیم" بود و بالحق در بسیاری از صنایع با کمک نیروهای جوان و متخصص
میهنمان به پیشرفت های بزرگی نائل شده ایم، پس حال مدیران جدید چه روندی را
در پیش گرفته اند که در این برهه حساس به این شعار (که بهتر است بگوییم
اصل )پشت کرده اند و در صدد هدر دادن سرمایه انسانی کشور بر آمده اند؟ نکته
جالب توجه و تاسف بار این جاست که در بین مسئولین، کسانی که در گذشته این
استخدام ها را بسیار ارزشمند عنوان کرده بودند امروز با تغییر رویه وزارت
نفت از منتقدین اصلی این استخدام ها شده اند!!.
توجیه مدیران در
پاسخ به این سوالات هر چه که باشد، یکی از نتایج آن بی انگیزه کردن جوانانی
است که با توسعه این میدان سعی در مشارکت پشرفت کشورشان داشتند. با وجود
شرایط موجود و این تغییر رویه مدیریت موجی از نا امیدی و سردرگمی در بین
مهندسین به راه افتاده است که شاید بازگرداندن بسیاری از آنها به صنعت و
کار به آسانی امکان پذیر نباشد که مهاجرت به کشورهای دیگر از عوامل مهم این
عملکرد سیاست زده مسئولین می باشد.
با نگاهی فنی مهندسی و به دور
از سیاست زدگی و تسویه حساب سیاسی میتوان دریافت که حضور جوانان در این سه
سال توفیقات زیادی برای شرکت و به تبع آن برای کشور داشته است. تنها با
گفتگویی اجمالی با برخی از این جوانان میتوان موارد حائز اهمیتی که نتیجه
عملکرد آنهاست را اینگونه برشمرد:
- پرده برداري از کپی برداری
عینی و تمام و کمال از مطالعه میدانی انجام شده شرکت پیمانکاری در یکی از
فازها توسط شرکت پیمانکار دیگر در فازی دیگر که با بی دقتی شرکت ناظر نفت و
گاز پارس بدلیل عدم وجود متخصصین در این زمینه هزینه زیادی پرداخت شده که
در ادامه روند کار با حضور همین جوانان تا حدودی از ضرر بیشتر ممانعت به
عمل آمده است.
- پي بردن به مسئله انتخاب اشتباه مکان سکو در یکی
از فازها به دلیل عدم بررسی دقیق توسط شرکت ناظر با توجه به عدم وجود
متخصصین فنی لازم که با وجود هزینه های فراوان چندین میلیون دلاری با عدم
تولید مواجه شده است که مطالعه خواص مخزنی ساده توسط این جوانان نسبت به
مفید فایده نبودن مکان در نظر گرفته شده تذکرات لازم داده شده است تا از
ضرر بیشتر و بی دقتی در انتخاب مکان سکوها ممانعت به عمل آورده شود.
-
واقعیت تلخ عدم نظارت دقیق بر روی تست ها و فرایندهای پرهزینه بر روی چاه
ها به دلیل عدم وجود کارشناسان آگاه و دلسوز با مشکلات فراوانی مانند عدم
وجود داده کافی و لازم برای تحلیل های لازم ، عدم بررسی صحت تستهای انجام
شده و... که با حضور این جوانان تا حدودی برطرف شده است.
- متاسفانه
در ساخت فازهای خشکی تعدادی از پیمانکاران بدون توجه به استانداردهای بین
المللی اقدام به ساخت پالایشگاه ها کرده اند که با جذب همین نیروای جوان و
نظارت بر عملکرد پیمانکاران ،از این هرج و مرج جلوگیری شده است که با
تعدیل این نیروها این پرسش پیش خواهد آمد که روند ساخت این پالایشگاه ها
چگونه پیش خواهد رفت؟و سهل انگاری پیمانکاران چگونه جبران خواهد شد؟ دغدغه
ای که این نیروها به رغم تعدیل شدن،دارند.
حال با توجه به مطالب
مطروحه لازم به تذكر است كه يكي از نكاتي كه جناب اقاي مهندس زنگنه وزير
محترم نفت در ابتداي صدارت خود بر وزارت نفت بر آن تاكيد داشتند اين نكته
بود كه مشكل پارس جنوبي نه مشكل سرمايه گذاري كه مشكل مديريت است. با توجه
به مشاهدات موجود در پارس جنوبي هيچ تغيير مديريت مشهود و يا تغيير در رويه
هاي مديريتي مشهودي در اين پروژه عظيم مشاهده نمي شود.
حتي اگر
وزارت نفت دولت يازدهم هنوز هم چشم انتظار برگشتن شركت هاي بزرگ نفتي است
كه تا به حال اين امر محقق نشده است، يكي از اصولي كه بايستي در وضعيت فعلي
كشور و در جهت تحكيم و پيشبرد هر چه بيشتر استقلال صنعتي كشور و اقتصاد
مقاومتي در نظر داشت، اين است كه اگر نيروهاي متخصص داخلي در جهت نظارت و
همكاري با شركت هاي بزرگ نفتي وجود نداشته باشند و در اقدامي شتاب زده حذف
نيروهاي متخصص جوان را در دستور كار قرار گيرد، چگونه و با چه مكانيزمي
قرار است انتقال تكنولوژي و دانش در اين عرصه صورت بپذيرد؟