وسوسههای ولما به سرقت
فقر و حقارت او در برابر دیگر همکلاسیهایش باعث شد وی دست به سرقت بزند.
او با سرقت سکه از پدرش آغاز کرد سپس به خانه همسایگان سالمندشان رفته و از
آنها دزدیهای کوچکی میکرد. او موظف بود از خواهران و برادران کوچکتر
خانوادهاش نیز مراقبت کند.
در سن 10 سالگی آموخت که چگونه میتواند پدرش را گول زده و با او کمی کنار
بیاید. وی پس از دستگیری بارها ادعا کرد پدرش وی را مورد تعرض قرار داده و
شکنجه کرده بود اما اعضای خانوادهاش اتهامات وارده علیه پدرش را رد
کردند.
آشنایی با «توماس برک»
هنگامی که ولما وارد دبیرستان شده بود پدرش در کارخانه نساجی مشغول به کار
شد. او نمرات تحصیلی بدی داشت اما در بسکتبال بازیکنی موفق بود. در این
زمان او با توماس برک آشنا شد و با وجود سختگیریهای پدر ولما، آنها تصمیم
به ازدواج با یکدیگر گرفتند و در دسامبر سال 1951 پسر آنها «رونالد
توماس» به دنیا آمد. در سال 1953 میلادی فرزند دوم آنها دختری به نام
«کیم» به دنیا آمد.
در حالی که او با فرزندانش در خانه به سر میبرد شوهرش کارهای مختلفی برای
خود انتخاب میکرد و شغلش را تغییر میداد. ولما سعی داشت فرزندان خوبی را
تحت تعالیم مذهبی پرورش دهد. ولما کمکم تصمیم گرفت برای خود شغلی دست و
پا کند تا درآمد بیشتری داشته باشد و زندگی بهتری برای خانوادهاش فراهم
کند.
آغاز بیماری و درگیریهای خانوادگی
در سال 1963، ولما به بیماری «هیستر کتومی» مبتلا شد و تحت عمل جراحی قرار
گرفت و پزشکان به او اعلام کردند دیگر نمیتواند بچهدار شود، در همین
زمان وی دچار بدخلقی شدید شد، در همان موقع وی کشف کرد شوهرش پس از کار با
دوستان خود تفریح و خوشگذرانی میکند.
الکل و موادمخدر
در سال1965 میلادی توماس -شوهر ولما- تحت تأثیر الکل تصادف کرد و به خاطر
ضربه مغزی دچار سردردهای شدید شد. وی چند ماه پس از بدخلقیهایش در سال
1966 مرد. ولما بار دیگر با فرد دیگری به نام «جنینگ بارفیلد» آشنا شد و
ازدواج کرد اما بارفیلد نیز پس از مدت کوتاهی از نارسایی قلبی جان سپرد. دو
ازدواج و دو شکست پیاپی روحیه این زن را دگرگون کرد.
آغاز قتلها
ولما در سال 1976 مراقبت از سالمندان را برعهده گرفت که بیشترشان متعلق به
منطقه مونتگمری بودند و تمامی بیماران او با علائمی مشابه یکی پس از دیگری
در مدت زمان کوتاهی میمردند.
مرگها همگی با تزریق آرسنیک به چای یا نوشیدنی قربانیها صورت میگرفت.
او طوری وانمود میکرد که پرستاری نمونه است که وضعیت بیمارانش بسیار او را
نگران میکند. هنگامی که پلیس به وی مشکوک شد بازپرس دستور دستگیری وی و
نبش قبر شوهر دوم او -جنینگ بارفیلد- را صادر کرد و با وجودی که اثر سم
آرسنیک در بدن وی دیده شده بود اما ولما تمامی اتهامات را انکار کرد.
زندان و اعدام
پس از روشن شدن جنایات این زن بیمار روانی او در زندان مرکزی کارولینای
شمالی دوران محکومیت خود را آغاز کرد. وی تنها زن و نخستین زن امریکایی بود
که برایش حکم اعدام با تزریق ماده کشنده صادر شد.
وی سعی داشت در زندان رفتاری خوب از خود نشان دهد تا در مورد حکمش تخفیف
حاصل شود اما هنگامی که پروفسور لوئیس اوتنو از دانشکده پزشکی دانشگاه
نیویورک اعلام کرد رفتار وی خشونتآمیز بوده و دارای اختلال چندگانه
شخصیتی است، درخواست تجدیدنظر در حکم اعدامش نیز رد شد.
دوم نوامبر 1984 میلادی ولما در زندان مرکزی کارولینا اعدام شد. او قبل از
مرگ از خانواده قربانیان خود عذرخواهی و اظهار تأسف کرد. او برای آخرین
وعده غذاییاش نوعی چیپس درخواست کرد. وی در گورستان روستایی کوچک در
کارولینا کنار قبر همسر اول خود -توماس- دفن شد.