پولادی رفت، خطر جدی شد

سرانجام بعد از رديف شدن اسامي تيم هاي متعدد اروپايي به عنوان مشتريان مهرداد پولادي، اين بازيکن راهي باشگاه الشحانيه شد؛ تيمي تازه صعود کرده به ليگ ستارگان قطر که حالابهترين بازيکن تيم ملي ايران در جام جهاني را به خدمت گرفته است. اگرچه پرسپوليسي ها کماکان اعتقاد دارند اين بازيکن تحت قرارداد آنها است و حق امضاي قرارداد با تيمي ديگر را ندارد، اما اگر مشکلي بر سر راه انتقال پولادي به قطر پيش نيايد، او هم تبديل به يکي ديگر از ستارگان تيم ملي کشورمان خواهد شد که راهي اين کشور مي شود. اين يک خطر جدي است که گويا کسي در فوتبال ايران متوجه آن نشده؛ تهديدي بزرگ که به وضوح آينده فوتبال ملي ما را نشانه رفته است.

ايران و قطر؛ يک سوءتفاهم ابدی

رابطه فوتبال ايران با قطر هم مثل خيلي از ديگر کشورهاي عربي تا حدود زيادي متشنج و بحث برانگيز بوده است. آنها يکي از رقباي سنتي ما در منطقه به حساب مي آيند؛ کشوري که چالش هاي فراواني را با آن تجربه کرده ايم. حتما يادتان هست که همين سال گذشته رقابت ما با قطر در مرحله مقدماتي جام جهاني به شدت جنجالي شد. بعد از دو شکست تيم ملي کشورمان برابر لبنان و ازبکستان، وقتي صعود ايران به جام جهاني در خطر افتاد، برخي از تحليلگران تلويحا مدعي شدند کارلوس کي روش در خدمت فوتبال قطر است و مقدمات صعود اين تيم را فراهم مي کند! اين شائبه به ويژه از آنجا تقويت مي شد که قطري ها به لطف تساوي عجيب روز آخر در تهران به جاي بحرين راهي مرحله دوم مقدماتي شده بودند. با اين حال کي روش که در معرض اتهام «تباني» قرار گرفته بود، به شدت خشمگين شد و گفت: «من نه، اما عده اي در ايران با قطر همکاري مي کنند که من بعد از صعود اسم آنها را خواهم گفت.» گرچه در شادي ناشي از رسيدن ايران به جام جهاني هيچ کس ياد وعده سينيور نيفتاد، اما سوءتفاهم ما با قطر همچنان به قوت خودش باقي ماند. حالااين بدگماني وارد فاز تازه اي شده است؛ اينک که مهم ترين ملي پوشان ايراني يک به يک سر از ليگ اين کشور درمي آورند!   

در خاک دشمن

هيچ ترديدي وجود ندارد که فوتبال ملي قطر از ناحيه حضور ستارگان ايراني در اين کشور سود خواهد برد. ما دائما در مسابقاتي مثل مقدماتي جام جهاني و بازي هاي قاره اي با اين کشور رقابت داريم و اصلابه همين زودي ها بايد در مرحله گروهي جام ملت هاي آسيا به مصاف قطر برويم. در اين شرايط طبعا حضور اسکلت اصلي تيم ملي کشورمان در ليگ ستارگان، مي تواند بازيکنان قطري را با جنس فوتبال آنها آشنا کند و ترس رويارويي با اين مهره ها را از ذهن حريف بيرون ببرد. حالاپژمان منتظري و سيدجلال حسيني به عنوان زوج قلب خط دفاعي ايران آنجا هستند و مهاجمان قطري عبور از آنان را تمرين مي کنند؛ چنان که مدافعان آن کشور ياد مي گيرند چطور اشکان دژاگه را متوقف کنند و يا رودرروي مهرداد پولادي بايستند. هميشه تضعيف دشمن يکي از استراتژي هاي مهم براي دستيابي به موفقيت در فوتبال است و حالابه نظر مي رسد قطري ها در حال اجراي همين سناريو در قبال تيم ملي ايران هستند.   

دايي جان ناپلئوني در کار نيست

شايد چنين نگاهي به روند انتقال بازيکنان ايراني به قطر، تا حدودي بدبينانه به نظر برسد، اما اين پازل قطعات ديگري هم دارد که چيدن آنها کنار هم نشان مي دهد دايي جان ناپلئوني در کار نيست. مثلابايد به اين نکته توجه کرد که طبق قوانين منحصربه فرد فوتبال قطر، باشگاه ها براي جذب هر بازيکن خارجي بايد ابتدا مجوز کميته المپيک اين کشور را درمورد تمام جزئيات به دست بياورند. اينکه يک نهاد ملي در آن کشور به صورت پيوسته ترتيب جذب بازيکنان ملي پوش ايراني با مبالغ هنگفت را مي دهد، چه معنايي مي تواند داشته باشد؟ آيا آن قدر که آنها به «تک» زدن فکر مي کنند، کسي در فوتبال ايران به فکر «پاتک» هست؟