بعد از چند روز كشمكش و گمانهزني، سرانجام حكم كميته اخلاق فدراسيون فوتبال در مورد پرونده قلعهنويي و چند بازيكني كه به او اتهام زده بودند صادر شد. به اين ترتيب ادعاهاي مهدي رحمتي، ايمان موسوي و حسين كعبي عليه سرمربي استقلال رد شد و كميته اخلاق براي اين بازيكنان جريمه در نظر گرفت. مطابق اعلام محمدزاده، موسوي و حسين كعبي هر كدام 450 هزار تومان جريمه و دو بازي محروم شدند. اين در شرايطي است كه حسين كعبي در حال حاضر در هيچ تيمي عضويت ندارد و اين محروميت دو جلسهاي ميتواند مانعي جديد در مسير پيوستن او به يك باشگاه ليگ يكي محسوب شود.
سند براي تخلف غيرمستند!
اين حكم كميته اخلاق فدراسيون از زواياي مختلفي قابل نقد است. مثلا ميتوان پرسيد وقتي جنس اتهامات وارده طوري بوده كه اصولا قابليت مستند شدن نداشته است، مدعيان از كجا بايد براي حرفهايشان سند و مدرك بياورند؟ به طور مثال وقتي يك نفر درمورد تخلفات يكي از اطرافيان قلعهنويي حرف ميزند، سندش را از كجا بايد بياورد؟ پيش از اين در ماجراي اتهامزني زرينچه و نوازي به قلعهنويي هم همين مساله تكرار شده بود. وقتي اين دو پيشكسوت استقلال قلعهنويي را متهم كردند به اينكه در ليگ دوم حرفهاي از آنها خواسته در برابر استقلال اهواز كمي شل بازي كنند و اين تقاضا در زمين مسابقه اجابت شده است، ديگر چه مدركي بايد ارايه شود؟ مسلما هيچكس حاضر نميشود چنين درخواستي را به صورت كتبي(!) ارايه كند و از خودش سند به جا بگذارد. در اين ميان طبيعي است كه طرف مدعي هم بعد از فروكش كردن احساسات اوليه، در فدراسيون فوتبال اظهار پشيماني كند و مختصر جريمه مالي را به جان بخرد. آيا با اين رويه فوتبال ايران پاك ميشود؟ آيا اين پاك كردن صورت مساله نيست؟
جمله عجيب در حكم
كميته اخلاق سرمربي استقلال را از اتهامات وارده مبرا دانسته است، اما در عين حال در مورد او نوشته: «امیر قلعهنویی را درخصوص ادعاها و اظهارات این افراد مبرا تشخیص داده و در این رابطه صرفا ایشان را به پرهیز از مراوده با افراد غیرحرفهای خارج از حوزه فوتبال توصیه میکنیم.» خب اين الان يعني چه؟ كل حرف مدعيان محكوم شده اين پرونده هم همين بوده كه قلعهنويي با بعضي از اطرافيانش روابط خارج از عرف دارد؛ حالا چطور ممكن است كميته اخلاق هم امير را تبرئه كند و هم از وي بخواهد برخي مراوداتش را كنار بگذارد؟ راستي اگر سرمربي استقلال مشكلي ندارد، پس چرا بايد روابطش را با ديگران محدود كند؟
پس جواد نكونام چه شد؟
مسلما يكي ديگر از ابعاد عجيب صدور اين حكم، معاف شدن جواد نكونام است. امثال موسوي و كعبي در حالي توسط فدراسيون مجازات شدهاند كه تنها به تاييد سخنان نكونام پرداختهاند، اما خبري از تنبيه خود كاپيتان تيم ملي نيست؛ كسي كه حملاتي به مراتب تندتر را عليه قلعهنويي انجام داد و هيچ اتفاقي برايش رخ نداد. راستي حالا كه دوستان كاري به لژيونرها ندارند، مثلا مسعود شجاعي و كريم انصاريفرهم ميتوانند بدون ترس از محروميت و جريمه مالي هرچه دوست داشتند عليه آدمهاي داخل فوتبال ايران به زبان بياورند؟ غير از اين، تبرئه قلعهنويي بدون شنيدن توضيحات نكونام چطور ممكن شده است؟
كاپيتولاسيون به سبك آقاي كاپيتان!
ديده نشدن جواد نكونام در حكم كميته اخلاق، يك بار ديگر به شائبههاي مربوط به جايگاه مستحكم جواد در فدراسيون فوتبال دامن زد. هنوز فراموش نكردهايم كه مجادله آقاي شماره شش با قلعهنويي باعث افشاي يك راز عجيب شد؛ اينكه علي كفاشيان براي حضور نكونام در استقلال با امير تماس گرفته و حتي به روايت يكي از مديران ارشد اين باشگاه در آن زمان، بخشي از رقم قرارداد وي را هم فدراسيون فوتبال پرداخته است! آيا كنار هم قرار دادن اين اتفاقات، مخاطب را به اين باور نميرساند كه جواد نكونام پديدهاي فراتر از يك بازيكن معمولي است؟
بانک ورزش- بهروز رسایلی