کد خبر: ۲۴۷۳۵۶
زمان انتشار: ۱۳:۴۵     ۱۱ شهريور ۱۳۹۳

به گزارش پایگاه 598، جوان نوشت:

«Red rose» »و «Rose water» نام دو فيلم با عناوين مشابه است كه تيغه خصومت و كينه‌شان را همزمان بيخ گلوي ايران گذاشته‌اند اما تيزي اين تيغ ديگر از بين رفته است؛ يكي با نام «رز قرمز» به كارگرداني يك ايراني مقيم خارج از كشور و ديگري با نام «گلاب» كه محصول سينماي حرفه‌اي هاليوود و حاصل كار كارگرداني فيلم اولي به نام جان استوارت است. 

 
داستان هر دو اين فيلم‌ها درباره حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري سال 88 است و هر دو به پشتگرمي رسانه‌هاي جريان اصلي غرب به دنبال بازار و اسم و رسم مي‌گردند، هر دوي آنها در جشنواره فيلم تورنتو 2014 اكران مي‌شوند. با اين حال و به رغم آنكه هيچ يك از اين دو فيلم هنوز فرصت اكران عمومي نيافته‌اند اما واكنش آگاهانه به آنها چه از سوي مخاطبان ايراني و چه از سوي مخاطبان خارجي درخور توجه بوده است !
 
   گلاب امريكايي در ظرف ايراني
 
به گزارش «جوان»، پيشرفت فناوري‌هاي اطلاع‌رساني و خارج شدن انحصار اين فناوري‌ها از چنگ مالكان رسانه‌هاي جريان اصلي در غرب باعث شده است كه امروزه ديگر مردم جهان همچون سابق مخاطبان چشم و گوش بسته اخبار اين رسانه‌ها نباشند. امروزه پيشرفت فناوري اطلاعات و توسعه شبكه‌هاي غير انتفاعي و مستقل انتشار و تحليل اخبار، مردم دنيا را به تحليلگران واقعي وقايع و جريانات پيرامونشان بدل كرده است. در اين بين مخاطبان سينماي سياسي نيز براي تماشاي محصولي كه از تنور سياسي هاليوود بيرون مي‌آيد، دست روي دست نمي‌گذارند و براي هيپنوتيزم شدن دربست چشم‌هايشان را روي هم نمي‌بندند. مصداق اين قضيه واكنش شمار زيادي از مخاطبان ايراني و خارجي به نمايش فيلمي چون «گلاب» در «تلوريد» ‌ايالت كلورادو امريكا يا انتشار تيزر فيلم ضد اخلاقي «رز قرمز» است. 
 
از هفته جاري حمايت‌هاي جشنواره‌اي براي بر سر زبان انداختن نام فيلم ضد ايراني «گلاب» در امريكا كليد خورده است. اين فيلم كه اولين اثر سينمايي جان استوارت، كارگردان فيلم اولي آن محسوب مي‌شود با حجم وسيع حمايت‌هاي رسانه‌اي اوايل اين هفته در جشنواره فيلم «تلوريد» ايالت كلورادو اكران و بعد از اين نمايش نيز راهي جشنواره فيلم «‌تورنتو» خواهد شد. «گلاب» فيلمي بر پايه رماني از «مازيار بهاري» خبرنگار ايراني – كانادايي است كه براي پوشش حوادث پس از انتخابات سال 88 به ايران مي‌آيد. «گلاب» روايتگر بخشي از زندگي «مازيار بهاري» است كه سال 88 به عنوان يك روزنامه‌نگار و مستندساز ايراني - كانادايي به ايران سفر مي‌كند ولي در جريان شلوغي‌هاي آن سال به زندان اوين مي‌افتد و 118 روز را در آنجا سپري مي‌كند. او طي اين مدت زندانبانش را بدون آنكه ببيند از روي بوي گلابي كه مي‌داده، مي‌شناخته و به همين خاطر به او لقب «گلاب» مي‌دهد. نام پروژه در دست ساخت نيز برگرفته از لقب زندانبان اوست. 
 
بهاري در واقع خبرنگار هفته‌نامه نيوزويك امريكا بود كه گفته مي‌شود به دليل همكاري با سرويس‌هاي جاسوسي غربي دستگير شد و در دوران بازداشتش نيز به نقش خبرنگاران غربي در وقوع برخي حوادث در ايران اعتراف كرده بود. او بعد از آزادي موقت از ايران خارج شد و اقدام به نوشتن اين رمان كرد. 
 
«جان استوارت»، مجري مراسم اسكار و مجري شوي مشهور تلويزيوني «ديلي شو» است كه از قضا اين فيلم را با حمايت لابي‌هاي اسرائيلي ساخته و گائل گارسيا برنال در اين فيلم در نقش مازيار بهاري و در كنار شهره آغداشلو و گلشيفته فراهاني بازي مي‌كند. 
 
اين فيلم هم اكنون سفرش را در جشنواره‌هاي خارجي با حمايت رسانه‌هاي غربي آغاز كرده است. فرآيندي كه طبق رويه‌اي معمول براي فيلم‌هاي ضد‌ايراني اتفاق مي‌افتد؛ براي مثال روزنامه گاردين در گزارشي جديد درباره اين فيلم آن را يكي از مهمترين فيلم‌هاي فصل سينماي هاليوود معرفي كرده كه مردم در آينده درباره آن بيشتر خواهند شنيد. سايت امريكايي «ورايتي» نيز پيشتر در كنار شمار ديگري از رسانه‌هاي غربي با اغراق فراوان استوارت را به خاطر ساخت اين فيلم ستايش كرده بودند. 
   
 واكنش كاربران خارجي گاردين به توطئه گلاب
 
امروز چنين به نظر مي‌رسد كه با وجود رپرتاژ گسترده خبري درباره اين فيلم، تلاش اين رسانه‌ها همچون سابق ثمر نداشته باشد؛ دليلش هم چيزي جز اين نيست كه سطح اطلاعات و قدرت تحليل مخاطبان جهاني رسانه‌ها به سبب رشد منابع خبري - تحليلي مستقل در جهان ارتقا يافته است. يكي از مصاديق اين موضوع نظرات كاربران و خوانندگان خارجي خبري است كه روزنامه گاردين درباره «گلاب» منتشر كرده است. 
 
يكي از كاربران خارجي سايت گاردين در واكنش به فيلم «گلاب» نوشته است: «بياييد درباره كلاهبرداري‌هاي بي‌شمار اسرائيل و عربستان سعودي هم فيلم بسازيم. درباره داستان «مردخاي وانونو»، يك اسرائيلي كه اطلاعات و تصاوير محرمانه نيروگاه و كلاهك‌هاي اتمي اسرائيل را افشا كرد و به خاطرش 15 سال را در سلول انفرادي گذراند هم فيلم بسازيم. هاليوود چيزي نيست جز ماشين شست و شوي مغزي.»
 
يكي ديگر از كاربران خارجي سايت گاردين در پاسخ او نوشته است: «داستان مردخاي در قالب يك فيلم؟ داري شوخي مي‌كني؟ براي اين كار لازم است كه جان استوارت ستون فقرات خودش را داشته باشد نه اينكه به كوته‌نظرها بچسبد و به جاي آن ايراني‌ها را تخريب كند!»
 
كاربري ديگر نوشته است: «آيا در هاليوود به غير از اليور استون مي‌شود كارگردان ديگري را پيدا كرد كه ستون فقرات مستقل داشته باشد؟ آن طور كه مي‌بينم مي‌شود آن هم به شرط اينكه كارگردان قاطي اين سيستم نشود و مورد سوء‌استفاده اين سيستم قرار نگيرد. در اين صورت حاصل كارش نيز فيلمي بي‌ارزش خواهد بود كه امپرياليسم و استثناگرايي امريكايي را به مخاطبان سردرگم مي‌فروشد!»
 
به نوشته يكي از كاربران امريكايي زماني جان استوارت به درستي، «هري ترومن» را به خاطر استفاده از بمب اتمي در جنگ هيروشيما جنايتكار جنگي ناميد اما وقتي با غوغاي رسانه‌هاي جريان اصلي مواجه شد، سريع عذرخواهي كرد و نظرش را درباره ترومن پس گرفت. اين كاربر نوشته است: «همانجا استوارت احترامش را نزد من از دست داد.» كاربري ديگر نيز به طعنه نوشته است: «‌پس ايران هم نسخه خود را از زندان گوآنتانامو دارد.»
يك كاربر نيز از ساخت اين فيلم به عنوان توطئه‌اي اسرائيلي – امريكايي ياد كرده و نوشته با وجود آنكه از طرفداران جان استوارت است نمي‌تواند باور كند كه نيت استوارت از ساخت اين فيلم فقط براي حمايت از بهاري و به تصوير كشيدن بازجويي‌هاي تلخ و طنز آميز از او بوده باشد. 
 
   فيلم سرگردان يك كارگردان ايراني - فرانسوي
در عين حال در كنار فيلم «گلاب» كه اثري تعريف شده براي مخاطبان جهاني است، فيلمي به شدت غير اخلاقي و ضد ايراني نيز در بازار فيلم مانور كم سو و كم فروغي دارد، آن هم به اين اميد كه ديده شود اما فيلم ضد ايراني «رز قرمز» ضعيف‌تر از آن است كه در مركز توجه قرار بگيرد. اين فيلم اثر كارگرداني ايراني – فرانسوي به نام سپيده فارسي است كه از قضا قرار است همچون «‌گلاب» در جشنواره بين‌المللي فيلم تورنتو 2014 كه در آينده نزديك برگزار مي‌شود به نمايش در آيد اما اين فيلم در بخش فرعي «‌سينماي دنياي معاصر»‌جشنواره اكران مي‌شود. از اين حيث مي‌توان جشنواره فيلم تورنتو را محفل و جشن فيلم‌هاي ضد ايراني خواند. 
 
البته دو فيلم با يكديگر تفاوت‌هاي عمده‌اي دارند؛ گلاب اثري است كه براي مخاطب خارجي تعريف شده و گلايه‌هاي معمول مخاطبان ايراني از ساخته شدن اين قبيل فيلم‌هاي ضدايراني و استقبال نكردن از آنها براي سازندگان اين آثار اهميت چنداني ندارد. فيلم‌هايي چون «گلاب» كه دستپخت كارگردانان خارجي هستند، بازار خود را در خارج از ايران دارند اما براي فيلمي چون «‌رز قرمز» چنين شرايطي فراهم نيست. در «رز قرمز» از بازيگران ناشناخته ايراني بهره گرفته شده و اين فيلم داراي صحنه‌هاي به شدت غيراخلاقي است.
 
 داستان آن درباره عشقي است كه در داخل يك آپارتمان و در جريان حوادث پس از انتخابات شكل مي‌گيرد. بدون شك اين فيلم مخاطب خارجي نخواهد داشت و جالب آنجا است كه حتي كاربران ايراني نيز به آن روي خوشي نشان نداده‌اند و بعد از تماشاي تيزر «رز قرمز» انتقادات تند و تيز خود را نثار آن كرده‌اند. 
 
دو فيلم «رز قرمز» و «گلاب» با آنكه درست در موسم معرفي فيلم به اسكار وارد چرخه اكران جشنواره‌اي مي‌شوند اما بعيد به نظر مي‌رسد از شانسي براي رسيدن به اسكار برخوردار باشند؛ چراكه هنوز اكران عمومي نشده‌اند. بدون شك آنها حمايت قوي رسانه‌هاي جريان اصلي را با خود به همراه خواهند داشت، ولي به خاطر لوث شدن فوت و فن قديمي هاليوود در تخريب دوره‌اي برخي كشورها به نظر مي‌رسد كه ديگر كارايي ترس‌آور جادوي اين گلاب و رز قرمز قلابي هاليوودي و فيلم‌هاي نظير آن از بين رفته باشد.
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها