وی ادامه داد: متهم برای اینکه جسد مقتول شناسایی نشود سر وی را در پشت بام خانه اش سوزانده بود. معصومه پس از 21 ماه از بازداشتش لب به اعتراف گشود و راز این جنایت را فاش کرد. با توجه به محتویات پرونده و اعترافات معصومه برای وی تقاضای مجازات قانونی را دارم.
در ادامه اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شده و برای قاتل تقاضای قصاص کردند. قاضی عبداللهی با تفهیم اتهام به معصومه از او خواست به دفاع از خود بپردازد که زن میانسال با قبول اتهاماتش گفت: من از سال 83 با مقتول آشنا شدم و او در شرکت من کار می کرد. مقتول خودش را مجرد معرفی کرده بود و من نمی دانستم که زن و بچه دارد. پس از مدتی او به من ابراز علاقه کرد و هر روز این موضوع را تکرار می کرد. شب حادثه از او خواستم به خانه ام بیاید تا درباره درخواستش صحبت کنیم. حدود ساعت 12 شب علی به خانه من آمد و از او خواستم اگر می خواهد با من باشد باید ازدواجمان را به صورت رسمی ثبت کنم اما او ناگهان به طرفم حمله کرد که من یک چکش برداشته و در دفاع از خود پنج ضربه به سر او زدم.
رئیس دادگاه: پس از قتل چه کردی؟
متهم به قتل: سیگار کشیدم و به این فکر می کردم که چگونه جسد را از خانه به بیرون انتقال دهم.
رئیس دادگاه: درباره مثله کردن جسد توضیح بده.
متهم به قتل: جسد را با چاقو به پنج تکه تقسیم کردم و برای اینکه مقتول شناسایی نشود صورت او را در کباب پز سوزاندم بعد هم جسد را در چند نقطه تهران رها کردم.
رئیس دادگاه: سابقه کیفری دارید.
متهم به قتل: بله، سال 59 به اتهام عضویت در گروهک منافقین دستگیر شده و پنج سال در زندان بودم.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای تصمیم گیری وارد شور شدند.