روز گذشته رییس جمهور از سه تن از وزرای دولت تدبیر و امید تقدیر کرد؛ حسن قاضی زاده هاشمی، جواد ظریف و بیژن زنگنه.
در این باره شاید هیچ کس از تقدیر از وزیر بهداشت گلایه ای نداشت زیرا بدون تردید وی یکی از پرتلاش ترین وزرای دولت یازدهم بوده است؛ تقدیر از رییس جمهور از جواد ظریف نیز اگرچه منتقدان زیادی می تواند داشته باشد اما در چارچوب گفتمانی دولت یازدهم «قابل فهم» است چرا که ظریف در راستای مسیر تعیین شده توسط رییس جمهور، در یک سال گذشته وزیر پر جنب و جوشی بوده و عمده انتقادات به وی نیز متوجه مسیر حرکت اوست که در واقع همسو با رییس جمهور و مشی دولت یازدهم در عرصه دیپلماسی عمل می کند اما در این میان به نظر می رسد تقدیر روحانی از وزیر نفت، بیش از آنکه ریشه در عملکرد وی داشته باشد، حامل پیامی برای نمایندگان مجلس و افکار عمومی بود.
به بیان دیگر، این روزها که بر اساس اخبار منتشر شده در رسانه ها، محکومیت ایران در دادگاه لاهه بواسطه قرارداد کرسنت در دوره مدیریت زنگنه در دولت خاتمی قطعی شده و اخباری مبنی بر خسارت حدود 18 هزار میلیاردی ایران به گوش می رسد و بر این اساس ایران باید چند برابر پولهای دریافتی در قبال توافق ژنو را یکجا به امارات بدهد و تا 20 سال گاز کشور را به قیمت یک پنجم منطقه، به امارات بفروشد؛ به نظر می رسد این اقدام رییس جمهور تلاشی برای تغییر فضای افکار عمومی نسبت به این موضوع بوده و درواقع بیژن زنگنه بیش از آنکه به خاطر عملکردش در یک سال گذشته مورد تقدیر رییس جمهور قرار بگیرد، به خاطر برخی ملاحظات کاملا سیاسی مورد تجلیل قرار گرفت تا شاید بخشی از افکار عمومی نسبت به ماجرای کرسنت دچار «فراموشی» شود.
از سوی دیگر، این رفتار رییس جمهور را برای مجلس شورای اسلامی نیز می توان حاوی پیام های متعددی دانست، از جمله نمایندگانی که این روزها بیش از همیشه با تمرکز بر نقش زنگنه در قرارداد جنجالی کرسنت، در پی سوال از وی هستند و حتی عده ای نیز استیضاح وی را چندان دور از امکان نمی دانند.
در هر صورت باید منتظر گذشت زمان بود و دید آیا اقدام رییس جمهور تاثیری در این باره خواهد داشت یا خیر؟ و در نهایت واکنش دولت درباره محکومیت ایران در پرونده جنجالی کرسنت چه خواهد بود؟ آیا آن موقع نیز می توان همچنان از بیژن زنگنه تقدیر کرد یا اتفاقات دیگری رقم خواهد خورد؟