به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر و با درود فراوان به روان پاک و مطهر
پیامبر رحمة للعالمین حضرت محمد مصطفی (ص) و سرور اوصیا حضرت امیرالمومنین
علی مرتضی (ع) و امامان راستین از نسل او .
اما بعد،سلام مخصوص من به
پیشگاه منور و مقدس شما هشتمین ستاره آسمان ولایت، حضرت امام رضا(ع)،
امام رئوف و مهربان، هم او که نماینده و خلیفه بزرگوار خداوند تبارک و
تعالی بر بندگانش در زمین و زمان است .
حتما مرا می شناسید و به
احوالات این کمترین آگاهید. من شیعه شما «سید مرتضی میرسراجی» از عراق
عجم و در بلاد جبل هستم . نیک می دانید که ایرانی ام و در طلب و آرزوی
زیارت شما مدتهاست که ثانیه شماری می کنم .
آری ایرانی ام ، از نسل
همانهایی که 120000 نفرشان در اقدامی کم نظیر در شهر « نیشابور» به
شوق وصل و زیارت شما و استماع حدیث نورانی از شما ، یکدل و یک رنگ جمع
شدند و پیام الهیتان را به گوش جان شنیدند و با قلم دل نوشتند و به نسل
های آینده انتقال دادند!
از نسل همانهایی هستم که قدمگاه های شما را
تبدیل به مکانهای زیارتی و مسجد کردند و خاک ره شما را توتیای چشمانشان
نمودند و هنوز هم بعد از گذشتن سالیان و قرنها، آنها را عاشقانه حفظ و
صیانت کرده اند و در آن مکانها خود را به خداوند نزدیک می بینند و ازحضرتش
طلب برکت می کنند!
من از نسل و تبار همانهایی هستم که بر پیکر مطهرتان
به جای آن که تیر و نیزه پرتاب کنند آن قدر گل ریختند که قامت نازنینتان
در میان گلها ناپدید شد !
من از تبار زنانی هستم که در محله« نوغان»
بودند و مهریه هایشان را به شوهرانشان بخشیدند تا در مراسم دفن و تشییع
شما، خواهرانه شرکت کنند تا شما غریب نباشید و مامون که لعنت خدا بر او
باد هیچگاه خیال نکند که امام ما بی رهرو و بی یاور است !
من از نسل و
تبار شیخ کلینی ام از تبار شیخ صدوقم ، از نسل و تبارعلامه مجلسی ام که
نگذاشتند کلام شما و کلام پدران شما در آثار مکتوب و رو به زوال حدیثی ،
در بین فتنه انگیزی ها و جفاکاری های دشمنان تا بن دندان مسلح اهلبیت(ع)
گم و مفقود شود!
از دودمان همان اشعریانی هستم که وقتی شنیدند خواهر شما
، حضرت فاطمه معصومه (س) به زودی به قم تشریف فرما می شوند ، سر از پا
نشناختند و ایشان را بسیار تکریم و احترام نمودند ... !
من از تیره و
تبار همانهایی هستم که در شهرهای مختلف ایران به جرم تشیع شکنجه و آزار
شدند ، به قتل رسیدند ولی هیچگاه دست از محبت خاندان شما و پدرانتان بر
نداشتند .
از تبار همانهایی هستم که موقوفات فراوان بر آستان مقدس شما
در نظر گرفتند که از حد و شمار خارج است. همانهایی که وقف کردند تا کفش
زائران شما واکس زده شود یا اگر زائری کفشش گم شده برایش تهیه کنند ،
همانهایی که حتی برای کوک کردن ساعت بارگاه ملکوتی شما نیز موقوفه در نظر
گرفتند .
از نسل همانهایی هستم که هر سختی و مرارتی رابه جان می
خریدند و به شوق عتبه بوسی و زیارت بارگاه ملکوتی شما از راه های دور و
طاقت فرسا خود را به مشهد مقدستان می رساندند و مشهدی شدن برایشان افتخاری
عظیم بود و « مشهدی» همواره بر نامشان متقدم بود.
من ازسلاله
همانهایی هستم که منتظر فرزند برومند شما حضرت مهدی ، قائم ال محمد (ص)
بودند قائمی که انتظار برای او را و ادب به محضر او را از شما آموختند آنجا
که به هنگام شنیدن نام مبارکش به جهت احترام دست بر سر خود می گذاشتید و
در دفاع از حریم مطهرش سخت می کوشیدید !
پس ای امام غریب و ای عالم آل
محمد (ص) و ای بزرگواری که امام بر هرجن و انس هستید و ای نازنینی که بر
هر شخص امام و مولا می باشید چه در حال حیات باشید و چه در حال ممات، اکنون
ظلم و ستم به نهایت خود رسیده و علائم آخرالزمان بر ما آشکار شده است .
پس با نفس قدسی و مسیحایی خود از خداوند بخواهید تا آن منتَظَری را که
خود منتظِرش بودید و اوصافش را برای ما می گفتید ظهور کنند و این دنیای پر
از جور و این دنیای پر از درد و جنگ را به گلستان عدل و نور مبدل سازند .
والسلام