به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، بیمقدمه سر اصل ماجرا برویم. وزارت
علوم در اختیار فتنه است. همان زمانی که دولت اعتدال دانشگاه را به فتنه
داد؛ ارزیابیهای امنیتی از چینش کابینه آلارم هشدار میداد. در واقع
دانشگاه سهم حمایت فتنه در انتخابات نبود بلکه دانشگاه عرصه نقشآفرینی
جدید فتنه در معادلات سیاسی کشور شد. به مرور مشخص شد این ارزیابی امنیتی
بیشتر از سایر تحلیلها قریب به واقعیت است. طی یک سال اخیر مشخص شد مدیریت
دانشگاهها یک مدیریت علمی نبوده است. محیط دانشگاه در اختیار افرادی قرار
داده شد که بیشتر از آنکه به دنبال ارتقای مکانیسمهای علمی باشند؛
جدیدترین متد عملیات روانی در عرصه سیاسی را به منصه ظهور میگذاشتند.
موضوع فرجیدانا نیست. ماجرا طراحیهای خطرناک برای دانشگاه است. ماجرا آن
است که مدیریت وزارت علوم بهجای دغدغه علم دغدغه سیاست دارد. شاهد آن رکود
و توقف ایران در نمودار تولید علم در دنیا طی یک سال اخیر است. ماجرا
بازگشت محیط دانشگاه به شرایط دوران اصلاحات است، دورانی که در نمودار
جهانی تولید علم، ایران حرفی برای گفتن نداشت اما خیابانها با یک اشاره پر
میشد! ماجرا ناامنسازی محیط علمی است. ماجرا تغییر ماهیت دانشگاه است.
ماجرا فتنه است.
باز هم بیمقدمه سر اصل ماجرا برویم. آقایانی که تا دیروز در مذمت افشاگری
یا اصطلاحا «بگم بگم» میگفتند و مینوشتند؛ این روزها مجلس را به افشاگری
تهدید میکنند. معاون پارلمانی رئیسجمهور مجلس را تهدید میکند که در
صورت رأی مجلس به برکناری وزیر، در وزارتخانه بر همان پاشنه فتنه خواهد
چرخید. مشاور فرهنگی رئیسجمهور هم صراحتا مجلس را تهدید به افشاگری در روز
استیضاح کرده است. این رویه جدید دولت است. استراتژی جدید این است: «حمله،
بهترین دفاع است». با چنین هوچیگریهایی چه باید کرد؟ تمام شعارهای شیک و
ملوس خود را فراموش کردهاند. میخواهند دست به یقه شوند. آقایان تهدید به
افشاگری در روز استیضاح میکنند. با اینها چه باید کرد؟ تنها یک کار
میتوان کرد. بسمالله! این گوی و این میدان. آنهایی که ادعای شیردلی دارند
به میدان بیایند. افشاگری کنید. از بورسیههای تحصیلی غیرقانونی تا رانت
و... هرچه دارید به میدان بیاورید. قطعا نمایندگان مجلس استقبال میکنند.
بگذارید صریح باشیم. پشتپرده ماجرای افشاگری فتنه در مجلس را همه
میدانیم. استراتژی التهابآفرینی در جامعه به قصد انحراف افکار عمومی از
«فاجعه اصلی» را همه میدانیم. همه میدانیم چه کسانی با چه اهدافی به
دنبال شلوغکاری در جامعه هستند و استیضاح را فرصت مناسبی برای کلید زدن
این جنجالآفرینی یافتهاند. خب! چه باید کرد؟ آیا باید از بازی در میدان
آنها اجتناب کرد؟ آیا باید آبروریزی تاریخی کرسنت را فاش کرد یا پشتپرده
هستهای را؟
نه! افشاگری بازی خوبی است اما این بازی یک بازی 2 لبه است. پس باید
درباره لبه دوم فکر کرد. ماجرا، ماجرای «بزن در رو» نیست. بگذارید روز
استیضاح کارشان را بکنند. راست و دروغ، هرچه دارند بگویند اما هنگامی که
پرده از ادعای اخلاق و اعتدال افتاد؛ هنگام اقدام است. باید به عصب زد. در
میان نمایندگان استیضاحکننده هستند برخی نمایندگانی که جزو
استیضاحکنندگان کردان مرحوم هم هستند. هستند در میان مجلسیان کسانی که در
جریان تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد، اطلاعات ذیقیمتی از مدارک فاقد ارزش
برخی آقایان را در اختیار دارند. راستی یک وزیر علوم اسبق هم در مجلس حضور
دارد که به هر حال ماجراهایی از مدارک تزئینی را میداند اما گل سرسبدی در
این میان هست که اگر اشارهای ولو مختصر به آن شود؛ همه جلسه استیضاح و
بورسیهها و پروژه به انحراف کشاندن افکار عمومی را به حاشیه میبرد. این
همان برگ برنده ماست. این همان فرصت طلایی است که این استیضاح برای ما
ایجاد میکند. این همان فرصتی است که «بزدل» و «شیردل» واقعی را مشخص
میکند و حداقل پاسخ محکمی است به گوشهایی که مدتی است نمیشنوند. استیضاح
فرجیدانا استیضاح پرهزینهای است.
آقای حسامالدین آشنا که نمایندگان را از میراث 8 سال گذشته میترساند؛
آیا از هزینههای بزرگ این استیضاح باخبر است؟ چهارشنبه بهارستان دیدنی
است. شاید این بار خزان «بهار آشنا» در بهارستان باشد.