به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، سیدحسن نصرالله دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان در مصاحبه طولانی که تحت
عنوان «در محضر سید» بخش اول آن روز گذشته و بخش دوم آن امروز(جمعه)منتشر
شد با تاکید بر این واقعیت که رژیم صهیونیستی «غده سرطانی» است، در پاسخ به
اینکه «ارتباط ما [امت مسلمان] با مسئله فلسطین چیست و چرا باید قدس را
آزاد کنیم»، گفت: یکی از مهمترین مشکلاتی که اکنون در لبنان و دنیای عرب
وجود دارد این است که به جایی برسیم که در نظر مردم منطقه موجودیت اسرائیل
[در منطقه] طبیعی جلوه کند و احساس کنند که اسرائیل تهدیدی برای منطقه و
ملتهای آن نیست و اگر هم هست، مشکل فلسطین است نه ملتهای منطقه. [باید
دانست] که اسرائیل اولا رژیم نامشروع است و تهدیدی همیشگی برای منطقه است و
نمیتوان با این تهدید زندگی کرد. برای همین باید جدای از همه مشکلات و
حساسیتها، هدف نهایی این امت باید محو کردن آن از صحنه وجود باشد. وجود
همه منازعات و حساسیتها و اختلافات و کشمکشها نباید این فرهنگ را از نظر
ما دور کند که اسرائیل غدهای سرطانی و شر مطلق و خطری برای همه ملتها و
دولتهای منطقه و کرامت و مقدسات آن است و در نتیجه هدف نهایی باید محو
کردن آن از صحنه وجود باشد.
دبیرکل جنبش مقاومت اسلامی حزب الله لبنان در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا وارد قدس خواهیم شد، گفت: من به این یقین دارم.
جنگ غزه/مقاومت دنبال دستاوردی حقیقی و شکست حصر است
دبیر
کل حزبالله لبنان در خصوص جنگ غزه، از مقاومت فلسطین تمجید کرد و گفت:
مقاومت فلسطین امروز دنبال پیروزی معنوی یا راه خروجی نیست که آبرویش را
حفظ کند بلکه دنبال دستاوردی حقیقی است و آن شکست محاصره غزه است حتی اگر
با هزینه گران باشد. این نقطه قوت مقاومت است که اولا این مسئله اراده همه
گروههای مقاومت است و دوما ارادهای مردمی حقیقی برای شکستن محاصره وجود
دارد.
وی افزود: اسرائیل در غزه درمانده است و هیچ هدف معینی در آن
ندارد. گمان کرد میتواند از تجربه و درسهای جنگ تموز [جنگ 33 روزه]
استفاده کند. این جنگ [عبرتهای 33 روزه] در رسانههای اسرائیلی از زمان
آغاز جنگ غزه حاضر بود... اسرائیل اکنون در تنگناست و شاید برآوردشان این
بود که مقاومت توان استقامت ندارد و مردم هم این حجم خرابی را تحمل نخواهند
کرد همچنانکه فکر میکردند که انبار موشکهای مقاومت تمام خواهد شد و آن
هنگام میتوانند بگویند که شلیک موشکها را متوقف کردیم بدون اینکه
فلسطینیها دستاوردی داشته باشند.
سید حسن نصرالله درخواست مستقیم
گروههای فلسطینی از حزبالله برای ورود مستقیم حزب الله به جنگ غزه را
تکذیب کرد و با اشاره به درخواست موسی ابومرزوق [از سران حماس] برای این
مسئله گفت که این موضوعی جدی است که باید در جلساتی پشت درهای بسته بررسی
شود نه در رسانهها. وی گفت که طرح این موضوع در رسانهها مناسب نبود و
سوالبرانگیز بود... این درخواست جدی نبود.
تماس حزبالله با حماس هیچگاه قطع نشد
نصرالله
قطع ارتباط با حماس را نیز تکذیب کرد و گفت: با حماس درباره اتفاقات سوریه
اختلافنظرهایی داشتیم اما هیچوقت تماسهایمان قطع نشد و تماسها و
ارتباط باقی است.. و همه چیز طبیعی باقی ماند.. ارتباط حزبالله با جنگ
علیه دشمن و با اتفاقات میدانی در درون فلسطینی چیزی نیست که قابل چانهزدن
باشد.
جنگ غزه هر جنگ احتمالی علیه لبنان را به تأخیر انداخت
دبیر
کل حزبالله لبنان ابراز عقیده کرد که «جنگ غزه، هر جنگ احتمالی علیه
لبنان را به تاخیر انداخت و روشن نیست اسرائیل در چارچوب چه شرایط و
اطلاعاتی تصمیم به جنگ بگیرد اگر بخواهد جنگی آغاز کند» و گفت: نمیتوانم
بگویم خیلی یا کم [به تاخیر انداخت].. البته در نظر اسرائیلیها جنگ آینده
بسیار دشوارتر خواهد بود چه از لحاظ مقاومت و امکاناتش چه از لحاظ دشمن که
تحمل جنگ فرسایشی را ندارد..
وی افزود: زمانیکه دشمن در رویارویی
غزهای که محاصره شده است، شکست میخورد، حساب و کتابهایش به هم میریزد.
اکنون مرحله پس از جنگ غزه، کاملا با قبل آن متفاوت خواهد بود.. دشمن سعی
کرد که از جنگ تموز [33 روزه] درس بگیرد و آن را در غزه اجرا کند، اما شکست
خورد.
جنگ 33 روزه/ نصرالله: اجرای عملیات به اسارت گرفتن نظامیان اسرائیلی چند ماه زمان برد
سید
حسن نصرالله در بخشی دیگر از گفتوگوی خود به سالروز جنگ 33 روزه و عملیات
به اسارت گیری نظامیان اسرائیلی اشاره کرد و گفت: تصمیم عملیات به
اسارتگیری در شورای حزبالله و چندماه قبل از اجرای عملیات اتخاذ شد...
این مسئله در شورا از چند جهت بررسی شد مثل مکان مناسب عملیات، زمان،
تاکتیک، برنامه عملیات و نفرات شرکتکننده و اداره عملیات و واکنشهای
احتمالی و احتیاطات لازم.. نیرو وارد منطقه شد و حتی چندین بار وارد خاک
فلسطین اشغالی شد. کمین میکردند و سپس خارج میشدند سپس برمیگشتند و
منتظر فرصت مناسب میشدند. گاهی اهداف مد نظر موجود بود اما روشن نبود که
نظامی است یا غیرنظامی. ما تاکید کرده بودیم که ضرورت دارد، اسیر، نظامی
باشد نه از شهرکنشینان که بعدا نگویند که غیرنظامیان را ربودهایم.
نصرالله
افزود: در لحظه عملیات، مطلع بودیم. تدابیر را اندیشیده و اقدامات احتیاطی
را برنامهریزی کرده بودیم. فرماندهی عملیات به مکانی که باید در دقایق
اولیه در آنجا حضور میداشت، به مکان، منتقل شد. در ساعات اولیه پیامدها
بزرگ و مهم نبود. هر چه برای روز اول انتظارش میرفت، برایش بخوبی
برنامهریزی شد چون ما خوب برای این رویارویی آماده شده بودیم.
حزب الله قدرت زدن تلآویو در جنگ 33 روزه را داشت
نصرالله
در خصوص جنگ 33 روزه افزود: حزبالله در جنگ 33 روزه قدرت این را داشت تا
تلآویو را بزند. اسرائیلیها هم این را میدانند ولی درنتیجه بررسیها
معائله تلآویو-بیروت ثابت شد.. [خب] اگر ما میتوانستیم با این معادله
بیروت را حفظ کنیم پس بهتر بود این کار انجام شود... حزبالله تهدیدی
نمیکند یا از معادلهای حرف نمیزند که قادر نباشد انجامش دهد.
دبیر
کل حزبالله لبنان، شایعه زخمی شدنش در طول جنگ 33 روزه را تکذیب کرد و
گفت که در مکانهایی که بوده است، هیچ کدام مورد حمله قرار نگرفته و حتی در
نزدیکی آن هم موشکی نخورده است... وی گفت که بیشترین چیزی که در طول جنگ
او را آزاد داده است، کشتار غیرنظامیان توسط اسرائیل بوده است.
نصرالله
افزود که در طول جنگ 33 روزه انتقال سلاح از سوریه به لبنان همچنان ادامه
داشت. وی گفت که اسرائیلیها سرتیپ سوری محمد سلیمان را کشتند چون او در
این جنگ و در خلال آن از طرف بشار اسد رئیس جمهوری سوریه ماموریت پیدا کرد
که جنگ را دنبال کند و پرونده انتقال سلاح را بر عهده داشته باشد که نقشش
واقعا ممتاز و مثبت بود. این امکان وجود داشت که در جنگ دامنه آن به سوریه
کشیده شود زیرا اسرائیل مسئولیت پایداری مقاومت را بر عهده سوریه نیز
میدانست همچنین مسئول انتقال سلاح که در روند جنگ تاثیرگذار بود.
پرونده انتقام شهید مغنیه/ انتقام خون حاج عماد به قوت خود باقی است
نصرالله
در پاسخ به این سؤال که «بسیاری میگویند که حاج عماد مغنیه، رهبر
پیروزمندان بود، این سخن چه معنی دارد؟» گفت: شاکله حزب در اواخر دهه نود
بر این استوار بود که اداره عملیات اجرائیای تحت امر حاج عماد بود و همین
روش تا زمان شهادت وی ادامه داشت. بنابراین در زمان جنگ 2000 و بیرون رفتن
اسرائیل از لبنان و همچنین در جنگ تموز 2006 [جنگ 33 روزه] حاج عماد رحمة
الله علیه، مسئول عملیات جهادی بود. ما متکی به فرد نیستیم. نمیتوانیم که
بگوییم فلان شخص یا آن فرد، باعث پیروزی ما در جنگ تموز شد، چرا که پیروزی
مقاومت حاصل یک کار جمعی بود. اما حاج عماد نقش اساسی و مرکزی در این دو
پیروزی داشت.
نصرالله در پاسخ به سوال «وعده انتقام حاج عماد مغنیه
که داده بودید، چه شد؟»، گفت: این پرونده هنوز باز است. برخی میگویند که
با مورد هدف قرار دادن فلان اشخاص یا فلان مسافران شهرک اسرائیلی، انتقام
حاج عماد گرفته میشود، اما چنین نیست، ما چنین نمیاندیشیم. ما میگوییم
دو نوع انتقام برای خون حاج عماد، وجود دارد. یک، تقویت مقاومت و آمادگی
بیش از پیش و دوم اینکه آنها فکر میکنند که ما دنبال شخصی یا هدفی نزدیک
به او هستیم. در حقیقت در میان آنها [اسرائیلیها] کسی نیست که هموزن حاج
عماد باشد یا از حیث اعتبار سیاسی و معنوی نزدیک به حاج عماد باشد. یعنی
بانکی از اشخاص یا فرماندهان [سران] یا بانکی از تصمیمهای مختلف. بله.
اسرائیلیها اینطور گمان میکنند که هدف [ما] در چنین سطحی است. برای همین
تدابیر امنیتی را پیرامون نخستوزیر، وزرای جنگ و رؤسای ستاد مشترک کنونی و
سابق و سران دستگاههای امنیتی کنونی و سابق را تشدید کردهاند. آنها فکر
میکنند که هر چقدر هم که زمان انتقام طولانی شود، این انتقام خون شهید
عماد مغنیه، نمیتواند در سطحی کمتر از این باشد.
بانک اهدافی در اسرائیل برای انتقام خون مغنیه آماده کردهایم
نصرالله
در پاسخ به سوالی دیگر، درباره اینکه آیا ترور حاج حسان اللقیس در همان
سیاق ترور حاج رضوان بوده است و آیا این ترور ترسیم خط قرمزی جدید برای
حزبالله است گفت: معتقدم این بخشی از جنگ امنیتی باز ما با دشمن است.
موضوع، موضوع خط قرمزها نیست. ما میدانیم برخی افراد در حزبالله هستند که
اگر اسرائیل دستش به آنان برسد، [در ترور کردن آنان] درنگ نمیکند و منتظر
خطوط قرمز نمیشود. دقیقا مثل ما که اکنون در خصوص [ترور و انتقام خون]
حاج عماد رحمة الله علیه صحبت میکنیم. ما هم بانک اهدافی [در اسرائیل] در
خصوص پرونده حاج عماد مغنیه آماده کردهایم و این بخشی از جنگ امنیتی جاری
میان ما اسرائیل است.
سید حسن نصرالله در بخش دوم گفتوگوی
تفصیلیاش با الاخبار لبنان با اشاره به اینکه نیروهایی که به جنگ در سوریه
رفتند در درجه اول از لبنان و مقاومت در لبنان و کل لبنانیها بدون استثنا
دفاع کردند، گفت: حوادث اخیر در عرسال تاکیدی بر این نقطه نظر بود.
وی
در ادامه با اشاره به اینکه تروریستها در سوریه دهها کیلومتری از
بلندیهای عرسال(در مرز میان سوریه و لبنان) را از ابتدای بحران سوریه به
اشغال خود درآوردهاند، تصریح کرد که تا قبل از ورود نیروهای حزب الله به
جنگ سوریه افراد مسلح در بلندیها عرسال و منطقه بقاع پایگاههای نظامی
برای آموزش، اتاقهای عملیات و بیمارستانهای میدانی ایجاد کردند و به داخل
خاک لبنان آمدند.
حزب الله و بحران سوریه/ما سه سال قبل از خطری صحبت کردیم که امروز همه از آن صحبت میکنند
دبیر
کل حزب الله با اشاره به اینکه حزب الله وارد جنگ پیش دستانه نشد، تاکید
کرد که تروریستها پس از نبرد القصیر به منطقه الهرمل و بقاع شمالی در داخل
خاک لبنان وارد میشدند.
وی با بیان اینکه بحث مهم این است که خطری
همه ما را هدف قرار داده، اظهار داشت: ما سه سال قبل از خطری صحبت کردیم
که امروز همه از آن صحبت میکنند، آنچه امروز در منطقه در جریان است
نظامهای سیاسی، کشورها، جوامع، ملتها و منطقه و منافع کشورهای بزرگ را
تهدید میکند.
دبیرکل حزب الله لبنان با اشاره به اینکه واجب است
هرکسی که میتواند باید بخشی از این جنگ برای دفاع از لبنان، سوریه، عراق،
فلسطین، کل منطقه، مسلمان، مسیحی و دیگر اقلیتهای دینی باشد، گفت: ما از
خطری بزرگ که در حال پیشروی است و جنایات هولناکی را مرتکب شده سخن
میگوئیم که هیچ قانونی، هیچ محدودیت و مرزی فکری، اخلاقی، دینی و انسانی
ندارد.
وی با اشاره به اینکه اکنون این هیولا (داعش) در حال رشد
است، افزود: اگر کسی برای مبارزه با این نیروهای وحشی به جنگ بپردازد و
مانع از تسلط آنها بر ملتهای منطقه، کشورها و نظامیهای سیاسی باید از آن
تشکر کرد یا باید آنرا محکوم کرد؟
گروه داعش از نیروها، امکانات و تجیهزات قابل توجهی برخوردار است
سید
حسن نصر الله در ادامه با اشاره به اینکه اکنون نگاه مردمی دچار تغییر شده
و باید شخصیتهای سیاسی هم نگاه خود را تغییر دهند، اظهار داشت که داعش
شیعه، سنی، مسلمان، مسیحی، دروزی،ایزدی، عرب یا کرد نمیشناسد و این
گروههای وحشی رشد میکنند و بزرگتر میشوند.
وی با اشاره به اینکه
گروه داعش از نیروها، امکانات و تجیهزات قابل توجهی در اختیار دارند تصریح
کرد که این مسئله میتواند برای همه نگران کننده است.
سید حسن
نصرالله در ادامه با تاکید براینکه برخی کشورها بیش از دیگران خطر داعش را
تشخیص میدهند چرا که می دانستند چه امکاناتی در اختیار آنهاست، تاکید کرد
که وحشتی حقیقی در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس و عربستان وجود دارد چرا
که این فکر را سالها در میان مردم، در مدارس و اسلوبهای آموزشی تدریس
کردند و حالا از اینکه خطر با آنها به مقابله بپردازد و آنها را شکست دهد.
دبیرکل
حزب الله لبنان در ادامه اظهار داشت که ما در القصیر و القلمون با «ارتش
آزاد» و کسانی که دارای تفکرات لیبرال و لائیک بودند نمیجنگیدیم بلکه با
این تفکر جنگدیم و شکستشان دادیم و مردم باید در این زمینه دارای آگاهی
باشد.
دبیر کل حزب الله لبنان با بیان اینکه بازگشت رئیس جریان
المستقبل به بیروت میتواند آغاز احساس عربستان سعودی مبنی بر لزوم حل و
فصل اوضاع در لبنان و روی کار آمدن رهبران جریان میانهرو در مقابل تروریسم
باشد، افزود: هر کجا پیروان فکر تکفیری حضور داشته باشند، زمینه حضور
«داعش» نیز وجود دارد و این امر در اردن، عربستان، کویت و کشورهای عربی
حاشیه خلیج فارس وجود دارد. چنانچه کشوری معتقد به حمایت از این جماعت
باشد، وقتی نوبتش برسد، داعش به آن کشور رحم نخواهد کرد.
داعش به کشورهایی که حامیش است هم رحم نخواهد کرد
وی
افزود: هر گاه حزب الله در عرصهای از عرصهها اقدام به ارائه مساعدت کند،
این کار را با انگیزه مذهبی انجام نمیدهد بلکه چنین گامی را بر اساس
«نبرد امت، طرح امت و منافع وطنها و ملتها» بر میدارد.
سید نصر الله که نامگذاری مقاومت لبنان به «مقاومت شیعی» را رد کرد، گفت: این مقاومت یک مقاومت لبنانی، ملی و برای همه لبنانیهاست.
دبیر
کل مقاومت اسلامی لبنان به هنگام پرداختن به تحولات سوریه گفت: ما از همان
ابتدا، تاکید داشتیم که حضور ما در سوریه بر اساس انگیزههای مذهبی نیست.
ما بر اساس انگیزههای غیر مذهبی به مقاومت عراق نیز کمک کردیم. ما به
جنبشهای حماس و جهاد اسلامی فلسطین و سایر گردانهای مقاومت که سنی هستند،
کمک کردیم.
وی با اشاره به برخی تلاشها که به دنبال مذهبی جلوه
دادن رویکرد حزب الله در قبال آرمان فلسطین هستند، افزود: ما میگوییم که
هر جا (بحث) دفاع از فلسطین و دفاع از محور مقاومت و دفاع از مردم باشد و
هر جا بتوانیم که حضور داشته باشیم و کمک کنیم، این کار را میکنیم. اگر
حزب الله اراده دفاع از ملت و قضیه امتش را داشته باشد، چنین امری جنایت و
یا گناه نیست. حزب الله آماده است که چنین کاری را بکند.
سید نصر
الله افزود: اگر حزب الله در «القصیر» و «القلمون» نمیجنگید، تحولات اخیر
لبنان به «عرسال» محدود نمیشد بلکه (افراد مسلح) «البقاع» را تسخیر
میکردند و به کوه و عکار و سواحل (دریای مدیترانه) میرسیدند و نبرد اصلی
در بیروت و مناطق جنوبی لبنان رخ میداد.
اگر حزب الله در «القصیر» و «القلمون» نمیجنگید، داعش به سواحل مدیترانه میرسید
وی
با بیان اینکه حمایتهای مالی و تسلیحاتی برخی لبنانیها از برخی
گروهکهای مسلح فعال در برخی از مناطق سوریه همچنان به دور از رسانهها در
جریان است، افزود: چنین وضعیتی ادامه دارد و تغییری در روند سابق رخ نداده
است... آنچه امروزه مطلوب است، یک تصمیم سیاسی برای پایان دادن به بکارگیری
آوارگان سوری (در ایجاد نا امنی) و در نتیجه باز کردن راه همکاری با دولت
سوریه به منظور باز گرداندن آنها به کشورشان است.
سید نصر الله
دبیر کل حزب الله لبنان درباره دخالت این حزب در جنگ سوریه گفت:
فداکاریهایی که حزب الله از آغاز مداخله خود تا امروز انجام داده است،
بسیار کمتر از قربانیان و هزینههای احتمالی است که در صورت عدم مشارکت در
این جنگ، حزب الله و مردم لبنان آن را متحمل میشدند.
وی در پاسخ به
سئوال دیگری با تاکید بر اینکه آنچه برای (رویارویی با) رژیم صهیونیستی
آماده شده است، طبیعتا با جنگ حزب الله علیه گروههای مسلح در سوریه تفاوت
دارد، خاطر نشان کرد: چیزی وجود ندارد که حزب الله در مقابله با رژیم
صهیونیستی بخواهد آن را مخفی یا پنهان کند.
دبیر کل حزب الله لبنان
با بیان اینکه این جنگ، تجربه، شناخت و افقهای گستردهای را به ما میدهد
که میتوان در هر گونه مقابله با دشمن در آینده به صورت بهتر آن را به کار
بست، این مسئله که حزب الله مستقیما در سوریه با صهیونیستها جنگیده است،
را تکذیب کرد.
سید نصر الله ضمن اشاره به عملیات تشکلهای مردمی
بلندیهای جولان سوریه علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی، تاکید کرد که در
سخنرانیهای خود از ضوابط خارج نمیشود؛ به ویژه در سخنرانیهای حساسی که
در آن موضعگیری صورت می گیرد.
وی با بیان اینکه دبیر کل، رهبر و
تصمیم گیرنده حزب الله نیست، تاکید کرد که اساسا تصمیم سیاسی، مواضع و
تصمیمهای اصلی در شورای تصمیم گیری اتخاذ میشود و دبیر کل نیز شریک موثری
در تصمیم گیری است و نه کسی که به تنهایی تصمیم میگیرد.
دبیر کل
حزب الله لبنان درباره بالا و پایین بردن صدای خود در سخنرانیهایش گفت:
این مسئله آگاهانه است و به نوع مناسبت و مخاطبان خود مربوط است زیرا هر جا
که باید صدا بالا رود، نمی توان آن را با صدای پایین بیان کرد.
سید
نصر الله این مسئله که سخنرانیهای علنی وی که محدود به 20 دقیقه است با
زمانی که نیروی هوایی رژیم صهیونیستی برای رسیدن به آن محل ارتباط دارد، را
تکذیب کرد...هدف از این کار تا حد امکان خلاصه کردن سخن است. همچنین
صهیونیستها به زمانی بیش از 15 دقیقه نیاز ندارند.
از زندگی شخصی سید حسن نصرالله/ در بازی فینال طرفدار آرژانتین بودم
همچنین
سید حسن نصرالله در بخش دیگری از این گفتوگو به سوالاتی درباره زندگی
شخصی خود پاسخ داد در بخشی از گفتوگوی خودپرداخت وی در پاسخ به اینکه «آیا
فوتبال دوست دارید؟» گفت: بله فوتبال دوست دارم و چه قبل از پوشیدت لباس
روحانیت و چه بعد از آن با دوستان بازی میکنم. قبلا برای سرگرمی و تغییر
فضا، برزیل یا آرژانتین را تشویق میکردم به ویژه زمانیکه «مارادونا» بازی
میکرد. بازی او را بسیار میپسندیدم.
وی در پاسخ به سوالی درباره
اینکه در جام جهانی طرفدار کدام تیم بودید هم اظهار داشت: میگویند که من
طرفدار برزیل هستم اما در واقع من با هیچ کس نیستم. جو حزبالله بیشتر
طرفدار برزیل است و این موضوع به قدیم بازمیگردد و به خاطر بازی خوب و
تاکتیکی این تیم است با این وجود برخی میگویند این طرفداری به پرچم برزیل
که به دو رنگ زرد و سبز است بازمیگردد دو رنگی که نزد شیعه رنگهایی متمایز
هستند (پرچم زرد حزبالله) در جام جهانی امسال در حقیقت مسائل امسال، روحیه
دنبال کردن را نگذاشته بود؛ مسائل سوریه و لبنان و پس از آن، آنچه در غزه و
عراق اتفاق افتاد.
بخشی از مسابقه فینال را. به خاطر پسرم، نه به
خاطر خود مسابقه. پسرم طرفدار آلمان بود و برای اینکه فضایی رقابتی و
تشویقی ایجاد کنیم من طرف آرژانتین را گرفتم.
دبری کل حزب الله در
پاسخ به سوالی درباره زندگی شخصی اش و ضرورت حفظ پوششهای امنیتی و دشوار
بودن جابجایی مستمر هم گفت: این درست است اما زمانیکه تغییر و جابهجائی
بخشی از زندگی انسان بشود برایش تبدیل به عادت میشود. این امور برای من
طبیعی شده است. بویژه از سال 2006 به بعد.
از سال 1986 تاکنون دیگر رانندگی نکردهام/سریال «یوسف نبی(ع)» را تماشا میکنم
وی
در مورد غذای مورد علاقه خود هم اظهار داشت که در گذشته غذاهایی بود که به
آنها بیشتر علاقه داشتم اما امروز هیچ تفاوتی برایم ندارد حتی زمانی که
از من پرسیده میشود چه چیزی دوست داری بخوری جواب میدهم فرقی نمیکند.
اخیرا اینگونه شدهام که کمی از هر چه در دسترس باشد میخورم مانند یک
نظامی در جبهه که گزینه سفارش غذای مورد علاقهاش را ندارد. بله! من در
گذشته غذاهایی مانند ماهی را دوست داشتم.
وی با اشاره به اینکه از
سال 1986 تاکنون دیگر رانندگی نکرده است، ابراز داشت که من از ضاحیه به
دور نیستم و جزئیاتش را میدانم. «اسرائیل» با کمک برخی رسانههای عربی
اینگونه تبلیغ میکند که من در یک پناهگاه و به دور از مردم هستم، [و
تبلیغ میکند] نه آنها را میبینم نه با آنها در ارتباطم. من در پناهگاه
نیستم و سری بودن امور مانع رفت و آمد من نمیشود. مشکل در این است که
دیگران مرا ببینند. من بر ضاحیه، اماکن جدید و قدیم آن و اتفاقات و به ویژه
«بقاع» کاملا آگاهم.
شرایط زندگی انسان باعث میشود که عاطفه انسان
در مورد قضایای مطرح شده به یک اندازه باشد، من در مرحله شکلگیری شخصیتم
در بقاع زندگی کردم، سالها گذشت و من قبل از سال 2000 یا حتی پس از آن گفتم
که قصد دارم استراحت کنم و به بعلبک رفتم زیرا دوستانم در آنجا بودند. در
واقع، احساس شما به طرف کسانی گرایش پیدا میکند که آنها را دوست داری و
آنها نیز تو را دوست دارند و نمیتوانی بگویی این منطقه را بیشتر از آن
منطقه دوست داری یا این گروه را بیشتر از آن دوست داری، احساست طوری میشود
که همه را دوست داری تو با همه هستی و دوست داری همه با تو باشند زمانی که
به قلبم رجوع میکنم تا ببینم کدام منطقه، روستا یا محله را بیشتر دوست
دارم، جوابی پیدا نمیکنم.
سید حسن در ادامه اظهار داشت که اگر وقت
داشته باشم، سریالهایی مانند «حجاج بن یوسف»، «یوسف [نبی] علیهالسلام» و
«التغریبیه الفلسطینیه» را تماشا میکنم، رمانهای بسیاری قبلا خواندهام
اما پنج سال است که دیگر در این زمینه مطالعه نداشتهام، یک کتاب تحت عنوان
«عین الجوزه» چندی پیش به عنوان هدیه به من داده شد که آن را خواندم. در
زمان مسئولیت همه اینها متوقف میشود و اولویت با مطالعات تحولات کنونی است
مثلا الان در موضوعات فرهنگی کتابهایی در مورد «تکفیر» تاریخ و اسباب آن
مطالعه میکنم. دراین زمینه کتابهای شیعی و سنی ممتازی وجود دارد زیرا این
موضوع یک بلای حقیقی است. قبل از سال 2006 مطالعاتم بر موضوعات اسرائیلی
مانند خاطرات ژنرالها، سیاستمداران و رهبران احزاب متمرکز بود زیرا این
نبرد ماست و باید در این زمینه آگاه باشیم.
«المیادین»، «الجزیره» و «العربیه» را میبینم
وی
با بیان اینکه روزنامه الاخبار را میخواند ابراز داشت که با روزنامههای
دیگر نیز در ارتباط بودهام و اخیرا برگزیدهای که مرکز مشاوره آن را آماده
میکند و گلچین بیشتر روزنامههاست را میخوانم.در مورد کانالهای
تلویزیونی من دائما در حال عوض کردن کانالها هستم. من اساسا با نظریهای که
میگوید یک کانال از محبوبیت مردمی معینی برخوردار است و سپس نظرسنجی برای
آن ارائه میشود مخالفم و به نظرم این نظرسنجیها دقیق نیستند و کانال
تلویزیونی وجود ندارد که طرفداران ثابت و دائمی داشته باشد. من زمانیکه
کنترل تلویزیون در دستم است مدام شبکه عوض میکنم و به نظرم دیگران هم
مانند من هستند، هر وقت ببینم یک شبکه در موضوعی مفید بحث میکند روی همان
کانال نگه میدارم و کاری به اسم آن ندارم. اما در مورد پخش اخبار، من اخبار
تمام شبکهها را دنبال میکنم و به یک کانال تکیه نمیکنم. از شبکههای
ماهوارهای، شبکههای «المیادین»، «الجزیره» و «العربیه» را میبینم و
البته المیادین را بیشتر دنبال میکنم اما من العربیه و الجزیره را نیز
میبینم تا صرف نظر از موضع آنها بدانم به ویژه در اخبار از چه و چگونه
صحبت میکنند. در مورد شبکههای لبنانی من دائما آنها را عوض میکنم تا
بدانم چه میگویند و علاوه بر این خلاصههایی که روابط عمومی رسانه از
مجموعه برنامههای رادیو، تلویزیون و شبکههای اینترنتی آماده میکند
میخوانم.
سید حسن با اشاره به اینکه کسانی هستند که علاقه دارد
مقالههایشان را دنبال کند که حتی دارای نگاه سیاسی متفاوتی با وی هستند،
تصریح کرد که کسانی هستند که با ما هستند و کسانی هم هستند که در جبهه
مخالف ما قرار دارند. اینکه فقط نوشتههای طرفداران خودت را بخوانی کفایت
نمیکند بلکه باید نوشتههای هر دو جبهه را بخوانی تا دیدگاهها را بشناسی.
دبیرکل
حزب الله درباره اینکه به چه زبانهایی تسلط دارد هم گفت: پیشتر به زبان
انگلیسی مسلط بودم اما به دلیل عدم ممارست در آن ضعیف شدهام و فقط کمی با
آن صحبت میکنم و بیشتر متوجه میشوم. اخبار انگلیسی را گوش میدهم و
میفهمم. زمانیکه سفرای انگلیسیزبان و یا رسانههای بیگانه در مورد موضوعی
خاص بحث میکنند میفهمم چه میگویند اما در مورد زبان فارسی من کاملا خوب
به آن مسلطم با وجود اینکه رابطه من با این زبان در درجه اول با سیاست
شروع شد اما با گذشت زمان مشخص شد از بخشی از فرهنگ اسلامی عرب محروم
شدهایم زیرا به زبان فارسی است.