کد خبر: ۲۴۲۴۱
زمان انتشار: ۱۴:۰۸     ۰۲ آبان ۱۳۹۰
عربستان سعودی در برهه کنونی با مدلی مشابه که در صدر اسلام بر عثمان گذشت مواجه شده است و این فضا کاملا متاثر از موج بیداری اسلامی ملتهای منطقه است. مردم عربستان از سیاستهای حاکمیت و شیوه حکومتی وهابی به ستوه آمده اند و این تحرکات مردم درست در بازه ای که ولیعهد عربستان پس از 7 سال دست و پنج نرم کردن با سرطان روده، سرانجام به کام مرگ فرو رفت، تشدید شده است. . .

به گزارش 598 به نقل از بولتن نیوز، آنچه که تداوم حکومت دیکتاتورها را با چالشی فزاینده روبه رو می سازد، بحرانی است به نام مقبولیت. بحران مقبولیت پدیده ای نیست که به یکی دو قرن اخیر ختم شود، بلکه سابقه اش به درازای تاریخ  است. تولد حکومتهای جدید و انقراض سلسله حکومتهای سابق، خود نوعی صحه بر این مدعاست. حکومتهای بدون پایگاه مردمی که طی فرآیندی معلوم از تخت به زیر کشیده می شدند و تاج و تخت را به غالبین نبرد امانت می دادند تا آنها نیز این روند را در آینده دور و نزدیک تکرار کنند. هر چند که برخی پادشاهان با اعمال فشار بر مردم و یا از میان برداشتن درباریانی که از سوی آنها احساس خطر می کردند، سعی داشتند سیر این روند را آهسته تر کنند، اما این سیاستها تنها به جهت عدم محبوبیت با شکست مواجه می شد.

تزلزل این نوع حاکمیت در عصر جدید بیش از عهدهای گذشته است؛ اگر در آن زمان مردم حقی در مدل حکومتی نداشتند، در عصر جدید این مردم هستند که از بین مدلهای مختلف می توانند حکومت خود را برگزینند.

اگر چه آن زمان سبک حکومت پادشاهی بود ولی بسیاری از سرزمینها حتی از این نوع جکومت بی بهره بودند. عربستان سعودی یکی از این کشورهاست که اعراب بدوی به سبک قبیله ای در این کشور زندگی می کردند. این شیوه زندگی بعد از ظهور دین اسلام به حکومتی مبدل گشت که بر دو پایه مقبولیت و مشروعیت استوار بود. مدل حکومتی پیامبر اسلام(ص) تا پایان عمر ایشان ادامه داشت ولی پس از رحلت ایشان، نوعی انحراف در این سیستم هویدا شد و فقط به مقبولیت توجه شد. این انحراف از میانه راه سیر تحولات را متحول کرد و با انتصاب خلیفه دوم این روند تداوم یافت.خلیفه دوم در پایان زمامداری خویش توسط شورایی حکومت را به عثمان سپرد تا وی تداوم همان سیاستهای قبلی را در پیش گیرد، اما به جهت افول ارزشها و کمرنگ شدن مقبولیت و مشروع نبودن نوع حکومت،در زمانی که خلیفه در بستر بیماری افتاده بود، مردم خشمگین از سیاستهای پادشاهانه وی، به منزل خلیفه ریخته و وی را کشتند.

این گذار مردم از عثمان باعث شد تا حکومت به دست علی ابن ابی طالب(ع)  بیفتد که هم از مقبولیت مردمی برخوردار بود و هم از مشروعیت الهی و این پایان سالم بر یک دور باطل در شیوه حکومتداری بود.

اما این شیوه حکومتی پس از به شهادت رسیدن حضرت علی(ع) و حکومت چند ماهه امام حسن(ع) به مسیر منحرف خود بازگشت و این دور آنقدر ادامه یافت تا به قرن کنونی در عربستان رسید. عربستان سعودی در برهه کنونی با مدلی مشابه  که در صدر اسلام بر عثمان گذشت مواجه شده است و این فضا کاملا متاثر از موج بیداری اسلامی ملتهای منطقه است. مردم عربستان از سیاستهای حاکمیت و شیوه حکومتی وهابی به ستوه آمده اند و این تحرکات مردم درست در بازه ای که ولیعهد عربستان پس از 7 سال دست و پنج نرم کردن با سرطان روده، سرانجام به کام مرگ فرو رفت، تشدید شده است. از طرف دیگر پادشاه این کشور نیز در وضعیت نا مطلوبی از نظر سلامتی به سر می برد و این همان آتشی است که در زمان زمامداری عثمان، در باروت حکومت وی افتاد.

با توجه به وضعیت کنونی عربستان امکان تکرار تاریخ وجود خواهد داشت با این تفاوت که پس از به زیر کشیده شدن حکومت آل سعود، مردم که به امام زمانشان دسترسی ندارند،به حکومتداری با روش مردم سالاری دینی روی آورند که دارای مقبولیت و  مشروعیت است.

از اینرو حاکمیت سعودی با الهام از گذشته تاریخی خود، سعی در عدم آزمودن اشتباه برآمد تا شاید دیگر این سرزمین آنچه که در گذشته اتفاق افتاده است را به خود نبیند.اولین حربه عربستان همراهی با آمریکا برای اتهام زنی به ایران در ترور سفیر سعودی در واشنگتن بود تا بلکه از این طریق و با ایجاد دشمن فرضی، باعث ایجاد نوعی اتحاد و یکپارچگی در جامعه گسیخته عربستان شود.

سیاست دیگر آل سعود در برهه ای که سلامتی پادشاه در وضع نامطلوبی قرار دارد و همچنین ولیعهدی برای ادامه سیاستهای آل سعود وجود ندارد، انتخاب ولیعهد بود. از همین رو "شورای بیعت" عربستان سعودی که در سال 2006 میلادی تشکیل گردیده ولیعد و نخست وزیر عربستان سعودی را مشخص خواهد کرد در تلاش است تا  شاهزاده نایف بن سلطان که از افراد بسیار نزدیک به روحانیون وهابی و عامل برخورد خشن و امنیتی با مخالفین سعودی دراین کشور محسوب می شود به ولیعدی و نخست وزیری عربستان سعودی گمارده شود. این انتصاب سریع و دقیق بدین جهت است که احتمال آن می رود در صورت مرگ پادشاه جنگ قدرت بین خاندان آل سعود در این کشور اتفاق بیفتد و این جنگ قدرت می تواند حاکمیت متزلزل آل سعود را به خطر بیندازد.

سومین حربه حکومت آل سعود برای از دست ندادن قدرت در این کشور، دلجویی از مردم است. از اینروست که دولت سعودی سعی نموده با تزریق 130 میلیارد دلار به اعتقاد خود برای مردم فقیر و تحت ظلم این کشور رفاه و آبادنی بیاورد و مانع از حرکت بیداری اسلامی شود که اکنون سراسر کشورهای عربی را بخود گرفته است و در طی سالیان گذشته به سرکوب شدید نیروهای مخالف خود در کشور با سرکوب شدید آنها پرداخته است که در آخرین دور سرکوبهای سیاسی در این کشور در ماه گذشته بیش از 20 تن از مخالفین را کشته و زخمی نموده است.

اما با توجه به موج بیداری اسلامی و به هلاکت رسیدن اولین دیکتاتور منطقه، آینده روشنی پیش روی حکومت آل سعود -که نه از مقبولیت و نه از مشروعیت برخوردار است-نخواهد بود و سیاستهای تبعیض گونه وهابیت در این کشور به درازا نخواهد کشید.
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها