کد خبر: ۲۴۰۹۶۱
زمان انتشار: ۱۱:۱۶     ۱۶ مرداد ۱۳۹۳
حالا که این جریان‌سازی رانده شدگان از استقلال را می‌بینیم، تصمیم قلعه‌نویی درباره آنها چقدر منطقی به نظر می‌رسد.
اگر منتقدش هستید، فرصت را از دست ندهید. مربی خطرناکی است، کارکشته و برنده، غافلگیرتان می‌کند و قهرمان می‌شود، قهرمانی چند باره‌اش قابل پیشگویی است، تیم خوش سلیقه‌ای بسته و در نقل و انتقالات 12-10 میلیارد کمتر از فصل پیش هزینه تراشیده.

 

این بار اگر جام ببرد، کار منتقدانش را از همیشه سخت‌تر می‌کند، بدیهی است که منتقدانش فرصت را از دست ندهند. حمله به او را از همین اول ماجرا باید شروع کرد. بهانه هم که همیشه هست. اتهام هم که مالیات ندارد.

 

او امیر قلعه‌نویی است که این روزها به سویش سنگ پرتاب می‌کنند. ساده لوحانه است اگر این سنگ اندازی‌ها را سازماندهی شده تلقی نکنید. جواد نکونام از یک سو، مهدی رحمتی و احمد جمشیدیان از سوی دیگر. این یکی شاهد می‌آورد، آن یکی از مدارک و مستنداتش می‌گوید. هر کس ساز خود را می‌زند اما این سازها شاید یک جا کوک می‌شوند.

 

از امیر قلعه‌نویی هیولایی ساخته‌اند که انگار در زیرزمینی مخوف نقشه‌های مافیایی می‌کشد. تصویری اغراق شده از یک مربی که بعد از این همه جام و کامیابی، مخدوش کردن چهره حرفه‌ای‌اش البته به این همه حمله رسانه‌ای نیاز دارد، همان کاری که نکونام، رحمتی، جمشیدیان و... یک دم از آن دست نشسته‌اند و دیگران نیز برای تحریک آنها کم دچار زحمت ملاقات و جلسه نشده‌اند.

 

حالا که این جریان‌سازی رانده شدگان از استقلال را می‌بینیم، تصمیم قلعه‌نویی درباره آنها چقدر منطقی به نظر می‌رسد. بازیکنانی با این ذهنیت‌ها و با این همه بدبینی و کینه چرا باید همراهان قلعه‌نویی در این فصل می‌شدند؟

 

جواد نکونام در حالی از استقلال بیرون ماند که انتخاب‌های قلعه‌نویی آندرانیک تیموریان و امید ابراهیمی بودند، دو انتخاب فوق‌العاده که ترجیح آنها به نکونام منطقی است.

 

نکونام اما با سابقه یک و نیم‌ فصل بازی در استقلال خود را صاحب خانه می‌داند و اظهارنظرهایش همچون پیشکسوتی دیرپاست. نکونام با ادبیاتی درباره استقلال اظهارنظر می‌کند که اگر مثلا از پورحیدری بشنوید متعجب نمی‌شوید.

 

افشاگری‌های او درباره مسائلی است که همه از آن خبر دارند و حرف تازه‌ای نیست و برای جنگیدن با قلعه‌نویی دیگران نیز همین روش‌ها را انتخاب کرده‌اند و به نتیجه‌ای هم نرسیده‌اند.

 

برای نکونام اما بیرون ماندن از استقلال گران تمام شده. او می‌خواست در فوتبال ایران پایگاهی همیشگی به نام استقلال داشته باشد، پایگاهی که به او اعتبار و محبوبیت می‌داد و آینده حرفه‌ای‌اش را در فوتبال ایران می‌ساخت.

 

نکونام اما برای رسیدن به جایگاهی آنچنانی در استقلال عجول بود، بازوبند کاپیتانی که هرگز استحقاقش را نداشت طلب کرد.

 

او می‌خواست چند فصل آخر فوتبالش را در تیمی بگذراند که هم بیش از اوساسونا به او پول می‌پرداخت و هم پایگاهی همیشگی برای آینده‌اش بود اما قلعه‌نویی باید طبق نقشه نکونام پیش می‌رفت یا تیمش را طبق سلیقه‌اش می‌ساخت؟

 

یکی از بهترین خرید‌های استقلال امید ابراهیمی بود و چه دلیلی داشت که قلعه‌نویی نکونام را به هافبکی جوان ترجیح بدهد؟

 

نکونام می‌خواست آینده خودش را در استقلال بسازد و ابراهیمی آینده استقلال را می‌ساخت. تصمیم یک مربی در این میان چه باید باشد؟ بی تردید همین تصمیم که قلعه‌نویی گرفته است.

 

وقتی کارلوس کی روش درباره مهدی رحمتی آن تصمیم کلیدی را گرفت، بهترین تصمیم برای تیمش بود. او می‌دانست چرا نباید دروازه‌اش را به رحمتی بسپارد و دلیلی هم نداشت که دلایلش را با همه در میان بگذارد.

 

قلعه‌نویی هم تصمیمی مشابه گرفت. اگر او مربی است، در حوزه اختیاراتش نباید قدم گذاشت. انتخاب با او است، حق نقد هم برای دیگران محفوظ است. حق حمله و تهمت و جریان‌سازی رسانه‌ای اما برای دیگران محفوظ نیست.

 

در اینکه رحمتی دروازه‌بان فوق‌العاده‌ای است، هیچ کس تردید ندارد اما اعتماد و حس همراهی برای مربیان از دایو و سیو مهم‌تر است، همان چیزی که برای کی روش و قلعه‌نویی کلیدی بود و در تصمیم شان نقش داشت.

 

قلعه‌نویی اگر چه بهتر بود که احمد جمشیدیان را زودتر از لیست استقلال خارج می‌کرد اما روز آخر نقل و انتقالات این تصمیم را گرفت، تصمیمی دیرهنگام که البته استقلال می‌خواست با پرداخت نیمی از قرارداد جمشیدیان این اتفاق را برایش جبران کند.

 

همه می‌دانند که جمشیدیان دچار مصدومیت است و اگر در استقلال می‌ماند، فصل خوبی در انتظارش نبود. در فوتبال اتفاقی شبیه این برای بازیکنان دیگری هم رخ می‌دهد اما آشوبی که جمشیدیان راه انداخته و معرکه‌ای که او گرفته، راه نمی‌افتد.

 

مثال دیگر امین متوسل زاده است. او فصل فوق‌العاده‌ای را با داماش پشت سر گذاشته بود و در نقل و انتقالات صبا را انتخاب کرد اما در روز آخر نقل و انتقالات صمد مرفاوی می‌خواست نام امین یا بازیکن دیگری را از لیست بیرون بکشد. واکنش امین این بود که پیش از آنکه باشگاه تصمیمش را به متوسل زاده اعلام کند، امین از اردو رفت و هیچ نگفت.

 

متوسل زاده البته دلخور بود اما نه مرفاوی را مافیای فوتبال لقب داد و نه مصاحبه‌ای کرد و اعتراضی. رفت و پشت سرش را نگاه نکرد. شخصیتش به او اجازه جدل نداد.

 

عملکرد فنی متوسل زاده در فصل گذشته قابل مقایسه با جمشیدیان نبود، 8 گل برای داماش زده بود و چندین پاس گل و بازی‌هایی فوق‌العاده.

 

جمشیدیان اما شهر را به هم ریخته. عجب اینکه او حالا دنبال مافیایی جلوه دادن قلعه‌نویی و مبرا کردن خود از اتهامات پیشین است.

 

جمشیدیان بیرون ماندن از لیست استقلال را نشانه‌ای می‌داند از اینکه رابطه‌ای مخفیانه با هدف تبانی بین او و قلعه‌نویی وجود نداشته اما فراموش نکنیم که این اتفاق اتهام به قلعه‌نویی را که بارها و بارها با گوشه و کنایه در رسانه‌ها مطرح می‌شد نیز بی اساس جلوه می‌دهد.

 

همیشه مهم‌ترین اتهام به قلعه‌نویی همین حرف‌ها بود که درباره ارتباط قلعه‌نویی و جمشیدیان گفته می‌شد اما حالا که این اتهام مسخره به نظر می‌رسد، جمشیدیان رفع اتهام را یک طرفه برای خود قبضه می‌کند!

 

منتقدان قلعه‌نویی اما به همه این استدلال‌ها توجه نکنند. این مربی خطرناک و کارکشته و برنده است. قهرمانی‌اش را از همین حالا می‌توان پیش‌بینی کرد. حمله کنید، جریان بسازید. او این بار اگر قهرمان شود کار شما سخت‌تر خواهد شد.

فرشاد کاس نژاد

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۴
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها