علم تعبیر خواب علمی الهی است که خداوند متعال به هر کدام از بندگان خاص خود که بخواهد عطا می کند، این علم دارای ضابطه و قانون خاصی نیست که بتوان نزد این و آن آموخت، هر چند علما و کسانی که به واسطه فیض خداوندی این علم را به دست آورده اند، خواب های ما را دسته بندی کرده و بعضی را قابل اعتماد و برخی را از درجه اعتبار ساقط می کنند.
باید توجه داشت که رویاها دارای اقسامی است و به جهات مختلف به اقسام گوناگونی تقسیم می شود. به طور كلى خواب و رویا بر سه قسم است، چنان كه رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) مىفرماید: «الرویا ثلاثة: بشرى من الله، و تحزین من الشیطان، والذین یحدث به الانسان نفسه فیراه فى منامه؛ خواب و رویا سه گونه است. گاهى بشارتى از ناحیه خداوند است، گاه وسیله غم و اندوه از سوى شیطان و گاه مسائلى است كه انسان در فكر خود مىپروراند و آن را در خواب مىبیند». (میزانالحكمه، ج 4، ص 16، انتشارات مكتبه الاسلامى)
برخی از رویاها ناشی از تأثیر اسباب و عوامل خارجی مانند گرما و سرما و یا عوامل داخلی مثل مریضی و وضع مزاج و پر بودن معده و ناراحتی و ... بر روی قوه متخیله انسان و در نتیجه رویا و خواب انسان موثر است. همچنین اخلاق و خصوصیات انسانی تأثیر زیادی در نوع تخیل انسان دارد مانند دوست داشتن شدید کسی یا کاری به همین جهت، اغلب خواب ها ناشی از تخیلات نفسانی است که برآمده از همین تأثیر اسباب و عوامل خارجی یا داخلی است که در حقیقت حاکی از کیفیت عمل و اثر این اسباب است و حقیقتی در پس آن نیست. اما همه خواب ها این گونه نیست بلکه خواب های صادقه و رویاهایی هم هست که کاشف از حقایق و حوادث خارجی است.
امام صادق (علیه السلام) خطاب به یكی از شاگردانش در این باره میفرماید: «ای مفضّل! در ارتباط با رویاها فكر كن و ببین خداوند متعال چه تدبیر زیبایی را در مورد آنها اعمال نموده است و چگونه رویاهای صادق و كاذب را با هم در آمیخته است، زیرا اگر همه رویاها صادق بود، همه مردم پیامبر بودند؛ و اگر همه كاذب بود، نفعی در آن نبود و یک امر اضافی و بی معنی به حساب میآمد. اما برخی از آنها صادق هستند تا مردم به آن منتفع گردند و از هدایتها و هشدارهای آن بهرهمند شوند و در بسیاری از موارد، كاذب هستند تا مردم به آن زیاد اعتماد نكنند.(منتظری، علی؛ خواب و رویا بررسی و تحلیل از نگاه قرآن و حدیث، نشر هستی نما، تهران 83، چاپ اول، 126و 127)
علت دقیق این که چرا زمان در تعبیر خواب نقش دارد، برای ما روشن نیست و تنها به آن مقدار و آن زمانهایی که در روایات آمده است بسنده میکنیم. (همچنان که برای ما مشخص نیست چرا نمازهای یومیه در این ساعات واجب شدهاند و مثلاً چرا در فاصله بین طلوع آفتاب تا اذان ظهر هیچ نماز واجب یومیهای نداریم و ...)
به عنوان نمونه: خواب صادقه، در ثلث آخر شب دیده میشود، که آن وقت نزول ملائکه است.(علامه محمد باقر مجلسی، حلیة المتقین (قم، انتشارات هجرت، 1373) ص 246)
منظور این است که بیشتر خوابهای صادقه در این زمانها دیده میشود نه این که فقط در این زمانها است که رویا صادقه میشود.
آیت الله"جوادی آملی" در کتاب "مفاتیح الحیات" ذیل عنوان "آداب خوابیدن" می نویسند:
رسول خدا (سلام الله علیه) می فرماید: « ای علی خوابیدن چهارگونه است: خواب پیامبران بر پشت، خواب مومنان بر پهلوی راست، خواب کافران و منافقان بر پهلوی چپ و خواب شیطان ها بر روی شان.»(1)
امیرمومنان (سلام الله علیه) می فرمایند: «خوابیدن چهار قسم است: پیامبران بر پشت دراز کشیده می خوابند، در حالی که چشم های شان بر دریافت وحی پروردگار نمی خوابد. مومن رو به قبله بر پهلوی راست می خوابد. پادشاهان و فرزندان شان برای گوارایی غذا بر پهلوی چپ می خوابند و ابلیس و برادرانش و دیوانگان و آسیب دیدگان عقلی بر روی شکم می خوابند.» (2)
امام صادق (سلام الله علیه) می فرماید: «هرگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می خواست بخوابد، مسواک می زد و به رختخواب می رفت و بر پهلوی راستش می خوابید و دست راستش را زیر گونه راست می نهاد.» (3)
امام رضا (سلام الله علیه) می فرماید: «قدرت و سلطنت خواب در مغز است و آن مایه پایداری و نیرومندی جسم است پس هرگاه خواستی بخوابی ابتدا بر سمت راست سپس بر سمت چپ بخواب و هم چنین هنگام برخاستن از سمت راست برخیز. (4)
امام صادق(سلام الله علیه) می فرمایند: «پیران با شکم پر از غذا بخوابند که خواب خوشی خواهند داشت.» (5)
رسول خدا (سلام الله علیه) می فرماید: «بر بام و جایی که محفوظ نیست نخوابید.»(6)
امام صادق (سلام الله علیه) می فرماید: «بر روی چهار پایت مخواب، چون زخم پشتش را سریع می گرداند و این کار حکیمان نیست. مگر اینکه در کجاوه باشی و امکان استراحت داشته باشی.» (7)
امام کاظم (سلام الله علیه) می فرماید: «رسول خدا کسی را که تنها در خانه بخوابد لعنت کرد.» (8)
ابن سیرین جوانی پاک و مخلص بود که خدا جمال زیبا به او داده بود. شاگرد بزاز بود. یكی از مشتریان زنی بود كه شیفته جمال وی شده بود و شهوت بر آن زن غلبه کرده بود، هر روز كه میرفت، پارچه میخرید، شعله شهوت او زیادتر میشد. یک روز رفت، چند طاقه پارچه خرید – شیطان هم حمایت و کمکش کرد – به بزاز گفت: من نمیتوانم بیاورم، بده شاگردت بیاورد. خودش به منزل رفت تا خود را مهیا کند. ابنسیرین آمد، درب را زد، زن گفت: پارچهها را داخل بیاور. همین که داخل آمد، زن درب را بست و خود را در مقابل ابن سیرین با بیحیایی برهنه کرد و اعلان کرد که اگر با من نباشی فریاد میزنم که این میخواست با من عمل منافی عفت انجام دهد. ابنسیرین مبهوت مانده بود چه کند؟! گناه جلوی او ظاهر شده است. اینجاست که «اجْتِنَابُ الْمَعَاصِی» معنا میدهد. او توکل به خدا کرد و از پروردگار عالم یاری خواست و به ظاهر اعلان کرد که من میروم تا آماده شوم. به بیتالخلاء (مستراح) رفت، در آنجا از آن کثافات برداشت – چون در قدیم چاهی نبود و آنها را برای کود حیوانی بر میداشتند - و به سر و صورت و لباس خود مالید. وقتی بیرون آمد، زن دید آن جمال زیبا به کثافات انسانی متعفن شده است، در را باز کرد و گفت: برو گمشو بیرون!
ابنسیرین میتوانست به دامن گناه برود و بگوید: خدا! من دیگر چاره ای نداشتم، او میخواست داد بزند و بعد هم به ظاهر اظهار توبه کند، اما این کار را نکرد. اجتناب از معاصی یعنی این که جلوی او گناه آماده بود، اما او از آن دوری کرد. (سخنان آیت الله ادیب)
پی نوشت ها:
1) الفقیه. ج4.ص 365
2) عیون اخبار رضا. ج1.ص246ـ247
3) مکارم الاخلاق.ص291
4) بحارالانوار.ج59.ص316
5) مکارم الاخلاق.ص147
6) الجامع الصغیر.ج2.ص707
7) الکافی. ج8.ص349
8) الفقیه.ج2.ص277