کد خبر: ۲۴۰۳۸
زمان انتشار: ۱۰:۰۲     ۰۱ آبان ۱۳۹۰
حسین شریعتمداری در یادداشت امروز روزنامه کیهان به پشت پرده قتل معمر قذافی پرداخت.
قذافي كشته شد و جسد بي جان او در مقابل ده ها دوربين تلويزيوني به نمايش درآمد. در اين واقعيت كمترين ترديدي نيست كه ديكتاتور ليبي بعد از كشف محل اختفاي وي با شليك چند گلوله به قتل رسيده است. اين صحنه را بسياري از نزديك شاهد بوده اند و يا از دريچه دوربين هاي تلويزيوني ديده اند. اما سؤال ديگري هم در ميان است كه پاسخ آن مي تواند پرده ديگري از ماجراي قتل قذافي را به نمايش بگذارد. پرده اي كه تماشاي آن درس آموز و عبرت انگيز است. سؤال اين است كه قذافي را چه كسي و يا چه كساني كشته اند؟ انقلابيون ليبي؟ يا ماموران نفوذي ناتو؟! شواهد موجود كه به تصوير نيز كشيده شده حاكي از آن است كه قذافي بعد از كشف محل اختفاي خويش، تسليم شده و حتي دست هاي خود را به نشانه تسليم بالا برده بود. بنابراين چه كساني اصرار داشته اند كه قذافي در دم كشته شود؟ انقلابيون ليبي به دليل خشم برخاسته از جنايات بي شمار قذافي و يا حاميان غربي ديكتاتور ليبي- ناتو- از ترس اسرار ناگفته اي كه قذافي زنده مي تواند بر زبان آورد و با جسد بي جان او براي هميشه به خاك سپرده مي شود؟! در اين باره گفتني هايي هست و درس ها و عبرت هايي هم.
1- تصاوير تلويزيوني پخش شده از آخرين دقايق عمر ديكتاتور ليبي به وضوح نشان مي دهد كه قذافي با دست هايي كه به نشانه تسليم بالا برده است از مخفيگاه خود خارج مي شود و سخني چند ثانيه اي- و البته نامفهوم- نيز بر زبان دارد. بنابراين ترديدي نيست ديكتاتور ليبي در جريان درگيري با انقلابيون به قتل نرسيده بلكه بعد از تسليم خود، كشته شده است. چرا؟!
2- در جسد عريان قذافي كه از چند زاويه فيلمبرداري و عكسبرداري شده است، جاي چند گلوله در سمت چپ سينه و اطراف قلب وي ديده مي شود و يك تك گلوله نيز به مغز او شليك شده است و اين به وضوح نشان مي دهد كه قاتل ديكتاتور ليبي يك نفر بوده است زيرا چنانچه قذافي با شليك گلوله انقلابيون به قتل رسيده بود، بايستي گلوله هاي پي درپي كه از ده ها اسلحه شليك شده است به تمامي بدن وي اصابت كرده باشد، بنابراين مي توان نتيجه گرفت ده ها تن از انقلابيون مسلح ليبي كه در صحنه حاضر بوده و قذافي را به دام انداخته بودند از شليك به ديكتاتور تسليم شده خودداري ورزيده و خواستار قذافي زنده براي محاكمه و كشف اسرار جنايات بي شمار وي بوده اند.
3- قاتل قذافي دقيقا سمت چپ سينه او و اطراف قلب را نشانه رفته است و اين دقت عمل حاكي از آن است كه قاتل بيرون از هيجان حاكم بر انقلابيون- كه طبيعي نيز بوده است- دست به قتل ديكتاتور ليبي زده است و ماموريت خود را با خونسردي و بدون هيجان زدگي انجام داده است.
از سوي ديگر، در ناحيه سر جسد قذافي فقط جاي يك گلوله ديده مي شود و اين نشانه آن است كه قاتل قذافي بعد از شليك چند گلوله به ناحيه حساس قلب و ريه ديكتاتور ليبي، براي اطمينان از مرگ وي، سر قذافي را هدف گرفته و تير خلاص شليك كرده است.
4- در فيلمي كه از صحنه تسليم و سپس قتل قذافي تهيه و پخش شده است دو صحنه «تسليم» و قتل وي با فاصله نشان داده مي شود. توضيح آن كه در چند ثانيه از فيلم- كمتر از يك دقيقه- صحنه تسليم ديكتاتور ليبي ديده مي شود و در صحنه بعدي جسد خون آلود و عريان قذافي به نمايش درآمده است و در اين ميان صحنه تيراندازي به وي حذف شده است. اين در حالي است كه نمايش صحنه شليك به قذافي مي توانست گوياي چگونگي قتل وي باشد و نشان مي داد كه ديكتاتور ليبي فقط از سوي يك نفر- و نه تعداد زيادي از انقلابيون- به قتل رسيده است.
5- در يكي از كليپ هاي به نمايش درآمده از كشته شدن قذافي، صداي انقلابيون ليبي شنيده مي شود كه يكصدا فرياد مي زنند «او- قذافي- را زنده مي خواهيم»- نريده حياً- اين فرياد يكپارچه با شليك چند تك گلوله قطع مي شود و پس از آن جسد قذافي با محل اصابت گلوله هايي كه به آن اشاره شد، ديده مي شود.
شواهد ياد شده كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه نه فقط قذافي را انقلابيون دستگيركننده وي به قتل نرسانده اند بلكه آنها خواستار زنده ماندن وي براي محاكمه و پرده برداري از اسرار چنددهه جنايت و خونريزي ديكتاتور ليبي بوده اند.
6- اكنون بايد ديد زنده ماندن قذافي كه به يقين، بازجويي، محاكمه و مجازات وي را در پي داشت براي چه كساني نگران كننده بوده و از اعترافات ديكتاتور ليبي وحشت داشته اند؟ انقلابيون ليبي كه از مدت ها قبل بر بازداشت و سپس بازجويي و محاكمه و نهايتا اعدام قذافي تاكيد داشته و اين خواسته خود را بارها- و از جمله هنگام دستگيري وي- اعلام كرده بودند و از سوي ديگر شواهدي كه به آن اشاره شد، نشان مي دهد كشته شدن ديكتاتور ليبي در محل دستگيري وي خواست انقلابيون نبوده است. بنابراين چه كساني نگران زنده ماندن قذافي و اعترافات بعدي او بوده اند؟!
7- سرهنگ قذافي اگرچه از آغاز حاكميت خود بر ليبي، به ديكتاتوري روي آورد ولي تقريبا از سال 2001 كه متهم اصلي انفجار هواپيماي حامل 189 آمريكايي بر فراز لاكربي- اسكاتلند- را به غرب تحويل داد، آشكارا به اردوگاه آمريكا و متحدانش وارد شد. وي مدتي بعد به درخواست آمريكا تمامي تجهيزات هسته اي ليبي را با كشتي به آمريكا فرستاد و در تمامي تحولات و رخدادهاي منطقه مواضع و عملكردي همسو با غرب داشت. قذافي در جريان جنگ 33 روزه حزب الله لبنان و اسرائيل به هيچيك از رسانه هاي ليبي اجازه حمايت از حزب الله لبنان را نداد. در جنگ 22 روزه غزه، مرزهاي خود را به روي مبارزان فلسطيني بست و از پذيرش آنان در خاك ليبي خودداري كرد. در جنگ جنوب سودان از تجزيه طلبان مورد حمايت آمريكا و اسرائيل تحت رهبري «جان كارانگ» حمايت كرد. در جريان جنگ ميان چاد و سودان كه بر سر منطقه نفت خيز «دارفور» صورت گرفته بود، همراه با آمريكا و اسرائيل و فرانسه در كنار شورشيان تحت رهبري «حسن هابره» قرار گرفت. قذافي - حداقل- در تمامي ده سال گذشته از طريق فرزندش «سيف الاسلام» با سازمان «سيا» و دولتمردان كاخ سفيد در تماس و هماهنگي نزديك بود. وي مبالغ كلاني به ساركوزي در انتخابات رياست جمهوري فرانسه و به توني بلر براي پيروزي او در انتخابات انگليس كمك كرد. «موسي كوسه» كه 16 سال در رأس دستگاه امنيتي- استخبارات- ليبي قرار داشت به اعتراف اخير مقامات انگليسي، در هماهنگي كامل با MI6 انگليس- بخش امنيت خارجي انگلستان- عمل مي كرد و....
8- اسناد و شواهد غيرقابل انكار كه به چند نمونه از آن اشاره شد به وضوح نشان مي دهد كه قذافي- حداقل- طي ده سال گذشته در نقش يكي از عوامل گوش به فرمان آمريكا و متحدانش در صحنه بوده است بنابراين در صورت بازداشت و محاكمه مي توانست اعترافات تكان دهنده و رسواكننده اي عليه قدرت هاي غربي داشته باشد و اين در حالي است كه آمريكا و متحدانش با بهره گيري از حمله ناتو به ليبي در پي آنند كه خود را فرشته نجات مردم ليبي جلوه داده و از اين طريق اگر موفق به مصادره انقلاب اسلامي ليبي نشوند، دستكم زمينه اي براي نفوذ در ساختار نظام آينده ليبي داشته و به انتظار استحاله تدريجي و درازمدت انقلاب اسلامي ليبي بنشينند. بديهي است كه قذافي بركنار شده و از قدرت افتاده نه فقط كمترين سودي براي آمريكا و متحدانش نداشت، بلكه اعترافات وي مي توانست كابوس وحشتناك ديگري براي متحدان غربي رژيم سابق ليبي و مدعيان كنوني نظام پيش روي مردم اين كشور باشد.
9- سرانجام شوم قذافي مي تواند درس عبرتي براي تمامي رژيم ها و احزاب و گروه هاي وابسته به غرب باشد. آمريكايي ها بعد از فرو غلتيدن قذافي از حاكميت ليبي، نه فقط دست از حمايت پيشين وي برداشتند، بلكه مرده متحد سابق و گوش به فرمان خود را بر زنده ماندن وي ترجيح دادند و اين ماجراي همه كساني است كه با شيطان دست مي دهند. مگر سرنوشت فلاكت بار سران فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 پيش رويمان نيست؟ خداي سبحان درباره اينگونه افراد و جريانات مي فرمايد:
«كمثل الشيطان اذ قال للانسان اكفر، فلمّا كفر قال ا نّي بري منك اني اخاف الله رب العالمين ؛ مانند شيطان كه به انسان گفت
كفر بورز و هنگامي كه كفر ورزيد، به او گفت؛ من از تو بيزارم،
من از خداي عالميان بيم دارم».
حسين شريعتمداري

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
امید
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۰:۵۵ - ۰۱ آبان ۱۳۹۰
۰
۰
این بنده خدا حرف زیاد خیلی میزنه
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها