*ثواب کسى که مؤمنى را شادمان کند
«عَنْ أبی حَمْزَةَ قَالَ: قَالَ أبوعبدالله(ع): مَنْ سَرَّ امْرَأً مُؤْمِناً سَرَّهُ اللَّهُ یوم القیامة وَ قیل لَهُ تَمَنَّ عَلَى ربک مَا أَحْبَبْتَ فَقَدْ کنت تُحِبُّ أَنْ تَسُرَّ أولیائه فی دَارِ الدنیا فیعطى مَا تَمَنَّى وَ یزیده اللَّهُ مِنْ عِنْدِهِ مَا لَمْ یخطر عَلَى قَلْبِهِ مِنْ نعیم الْجَنَّةِ»
ابوحمزه از امام صادق(ع) روایت کرده است که فرمود: کسى که مؤمنى را شادمان کند، خداوند او را در روز قیامت شادمان مىسازد و به او خطاب مىشود که: هر چه دوست دارى از خداوند بخواه! زیرا که تو دوست داشتى دوستان خدا را در دنیا مسرور کنى، پس هر آنچه از خدا بخواهد، به او کرامت کند، و خداوند بیشتر از آنچه درخواست کرده است به او مىدهد به حدى که هرگز تصور آن را هم نمىکرده است.
*ثواب کسی که غم و غصه را از مؤمنی دور کند
«عَنْ مِسْمَعٍ کردین قَالَ: سَمِعْتُ اباعبدالله(ع) یقول: مَنْ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ کربةً نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ کرَبَ الاخرة وَ خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ وَ هُوَ ثَلْجُ الْفُؤَادِ وَ مَنْ أَطْعَمَهُ مِنْ جُوعِ اللَّهُ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ وَ مَنْ سَقاةُ شَرْبَةً سَقَاهُ اللَّهُ مِنْ الرحیقِ الْمَخْتُومِ»
راوى مىگوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: کسى که گرفتارى مؤمنى را برطرف کند، خداوند گرفتارى روز قیامت را براى او برطرف مىکند و با خوشحالى از قبرش خارج مىشود و کسى که به هنگام گرسنگى به او غذا دهد، خداوند از میوههاى بهشتى به او عطا مىفرماید و کسى که شربت آبى به او بدهد، خداوند از شربتهای سربسته بهشتی سیرابش سازد.
*ثواب شاد کردن برادر مؤمن
«عَنْ سدیر الصیرفی -فی حدیث لَهُ طویل- قَالَ أبوعبدالله(ع): إِذَا بَعَثَ الْمُؤْمِنَ مِنْ قَبْرِهِ خَرَجَ مَعَهُ مِثَالُ مِنْ قَبْرِهِ یَقْدمُهُ أَمَامَهُ وَ کلَّما رَأَى الْمُؤْمِنُ هَوْلًا مِنْ أَهْوَالِ یوم القیامةِ قَالَ لَهُ الْمِثَالُ: لَا تَحْزَنْ وَ لَا تَفْزَعْ وَ أَبْشِرْ بِالسُّرُورِ وَ الکرامة مِنَ اللَّهِ فَلَا یَزالُ یُبَشرُهُ بِالسُّرُورِ وَ الکرامة مِنَ اللَّهِ حَتَّى یَقِفَ بَیْنَ یدی اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ فیحاسبُهُ حِسَاباً یسیراً وَ یأمُرُ بِهِ إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمِثَالُ أَمَامَهُ فیقُولُ لَهُ الْمُؤْمِنُ: رحمک اللَّهُ نِعْمَ الْخَارِجُ کنتَ مَعِی مِنْ قبری وَ مَا زِلْتَ تُبَشِرُنی بِالسُّرُورِ وَ الکرامةِ حَتَّى رأیتُ ذلک فَمَنْ أَنْتَ؟ قَالَ: فیقول: أَنَا السُّرُورُ الذی کُنْتَ أَدْخَلْتَهُ عَلَى أخیک الْمُؤْمِنِ خَلَقَنِیَ اللَّهُ مِنْهُ لأبَشِرَکَ»
سدیر صیرفى در یک حدیث طولانى از امام صادق(ع) روایت کرده است که فرمود: هنگامى که خداوند مؤمن را از قبر بر مىانگیزد، همراه او تمثالى که پیشاپیش او به راه مىافتد از قبر خارج مىشود و چون آن شخص مؤمن با یکى از دشواریهاى ترسناک روز قیامت روبرو شود، آن تمثال به او مىگوید: اندوهگین و پریشان مباش! و تو را به شادى و بزرگداشت خداوندى بشارت باد؛ و پیوسته چنین باشد تا آنکه در پیشگاه خداوند بایستد، آنگاه خداوند به آسانى از او حساب مىکشد و فرمان مىدهد که او را به سوى بهشت ببرند، در حالى که آن تمثال در پیش روى مؤمن قرار دارد و مؤمن به او مىگوید: رحمت حق بر تو باد! تو چه خوب همدمى بودى که با من از قبر (تا به اینجا) همراه شدى و همواره مرا به شادى و کرامت بشارت دادى، به آنچه که مژده مىدادى، دست یافتم، اکنون (به من بگو که) تو کیستى؟ و تمثال در جواب مؤمن مىگوید: من همان شادمانى و سرورى هستم که تو (در دنیا) به برادر دینى خود ارزانى داشتى، خداوند مرا از آن شادمانى و سرور آفرید تا تو را شادمان کنم.