به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، برگزاری باشکوه انتخابات ریاست جمهوری 92 در سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی، توانست حماسه سیاسی مد نظر مقام معظم رهبری که بسترساز حماسه اقتصادی است به معنی واقعی کلمه عینیت بخشد.
انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری به عنوان نماد مردمسالاری دینی مورد تأکید بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری و در راستای اصل ششم قانون اساسی که اداره امور کشور را متکی به آرای عمومی کرده است در یکی از حساسترین و مهمترین مقاطع برگزار شد و مردم رشید، بصیر، مؤمن، هوشمند و موقعشناس ایران در جایجای کشور در لبیک به ندای مقتدا و رهبر خویش حماسه عظیم و بزرگی آفریدند.
حضور پرشور مردم در پای صندوقهای رأی آب سردی بر دشمنان که از مدتها قبل با برنامهسازی و طراحی در صدد مأیوس کردن مردم برای از رونق انداختن انتخابات و کمرنگ کردن حضور مردم بودند، ریختند و ملت سلحشور ایران با درک صحیح از تأثیرات شگرف انتخابات در عرصههای داخلی، منطقهای و بینالمللی با حضور گسترده و متراکم خود در پای صندوقهای رأی حضور پرشوری را رقم زدند.
دشمنان از مدتها قبل با برنامهریزی، برنامهسازی و طراحی درصدد مأیوس و ناامید کردن مردم بودند تا آنها در انتخابات شرکت نکنند اما مردم با حضور خود بر استمرار مقتدرانه، غیرتمندانه و پرافتخار راه انقلاب و گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبری تأکید کردند.
انتخابات سال 92 نشان داد که نظام و دولتهای وقت همواره در اهمیت و سلامت انتخابات به عنوان یک اصل لایتغیر و اجتنابناپذیر به دیده حقالناس نگریستهاند که شاهد این ادعا چرخش نخبگان و دست به دست شدن مسئولیتها در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری بوده و اینکه از دل هر انتخابات رئیس جمهوری دارای اختلاف سلیقهها نسبت به دولت وقت برآمده است.
در اینکه معاندان و دشمنان ملت ما همواره انتخابات را به عنوان نقطه قدرت و استحکام نظام و انقلاب هدفگیری کردهاند جای هیچ تردیدی نیست چرا که حضرت امام(ره) با ایده و فکر نو برای اداره کشور مبتنی بر مردم و اسلام ناب را بنیان و به جهانیان عرضه کرد که آن نظام مردمسالاری دینی است.
سلوک و شیوهای که از بدو انقلاب با همهپرسی جمهور اسلامی آغاز شد اکنون پس از گذشت 34 سال از حیات مبارک انقلاب اسلامی و برگزاری تعداد زیاد انتخابات در عهد زعامت خلف صالح و شایسته امام راحل با همان قدرت و سلامت استمرار یافته است.
در یک کلام باید گفت که انتخابات 92 مهر تأییدی بود بر سلامت انتخابات و قانونمداری انتخابات گذشته و انتخابات بسیار باشکوه سال 1388 که متأسفانه عدهای با عدم تمکین به قانون، با عبور از قانون، بیتقوایی آن را به کام ملت تلخ و هزینههایی را به مردم و کشور تحمیل کردند که بدون تردید تدابیر حکیمانه، ارشادات و رهنمودهای ارزنده مقام معظم رهبری در تبیین جایگاه انتخابات، اهمیت برگزاری قانونمند آن، مشارکت گسترده مردم در عرصه انتخابات و همچنین هویدا و آشکار شدن نیات پلید و تبلیغات سوء دشمنان و معاندان نقش بسیار ارزشمند و اساسی در برگزاری حماسه شکوهمند انتخابات داشت به نحوی که همه افراد، گروهها، سلایق و به طور کلی همه کسانی که به کشور و سرنوشت آن عشق میورزند را به پای صندوقهای اخذ رأی گسیل کرد.
مراسم تنفیذ ریاست جمهوری مشروعیتبخشی به آرای مردم
امری که تاکنون موجب موفقیت نظام جمهوری اسلامی ایران در برابر انواع حربههای دشمنان شده است، اتکای نظام اسلامی بر دو مبنای جمهوریت و اسلامیت است که در این میان اصل ولایت مطلقه فقیه به عنوان ضامنی برای حفظ جمهوریت و اسلامیت مطرح است و پایه و شکلگیری نظام سیاسی اسلامی را در کشور تضمین میکند.
در راستای چنین اصلی است که مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری معنا پیدا میکند در حقیقت انتخابات ریاست جمهوری در دو مرحله صورت میگیرد، که مرحله اول آن شامل رای مقبولیت مردم به یک کاندیدای خاص است که از طریق رایگیری سراسری انجام میشود و دوم مشروعیت مقام ریاست جمهوری است که در قالب تنفیذ این رای از سوی مقام معظم رهبری و ولی فقیه به رئیسجمهور صورت میگیرد.
تاکنون در نظام جمهوری اسلامی ایران ده مراسم تنفیذ ریاست جمهوری انجام شده که هرکدام به آرای مردم مشروعیت داده است و نمونه دیگری از مردمسالاری دینی را در نظام جمهوری اسلامی ایران به نمایش گذاشته است.
اولین مراسم تنفیذ در نظام جمهوری اسلامی ایران
اولین مراسم تنفیذ با پیروزی ابوالحسن بنیصدر به عنوان اولین رئیسجمهور اسلامی ایران در حالی برگزار شد که نظام جمهوری اسلامی ایران در حال گذر از مرحله حساسی بوده و همچنان نهادهای اجرایی در کشور در حال شکلگیری بود. اولین انتخابات ریاست جمهوری با حضور پرشور مردم برگزار شد.
خیانت آشکار در جریان نبردهای ابتدایی هشت سال دفاع مقدس و همگرایی با منافقین موجب شد تا دوران ریاست جمهوری بنیصدر چندان به طول نینجامد و حکم عدم کفایت سیاسی بنیصدر از سوی مجلس شورای اسلامی صادر شود.
پس از برکناری بنیصدر و با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شهید محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری انتخاب شد.
استمرار و تداوم راه انقلاب با وجود توطئههای دشمنان
در روز یازدهم مردادماه سال 1360 دومین مراسم تنفیذ در تاریخ نظام جمهوری اسلامی ایران برگزار شد و حکم ریاست جمهوری رجایی از سوی امام راحل تنفیذ شد.
در حکم تنفیذ ریاست جمهوری از سوی امام راحل خطاب به رجایی آمده است: «با سپاس بیحد از الطاف کریمه خداوند متعال که توفیق به ملت شریف و متعهد ایران عطا فرموده که هرچه زمان میگذرد، مشکلات افزون میشود، بر تعهد آنان و حضورشان در صحنه و پشتیبانیشان از جمهوری اسلامی که فرآورده فداکاریهای خودشان است، افزوده میشود و به رغم تبلیغات دشمنان خارج و داخل، با اکثریت قاطع افزون از دوره سابق، جناب آقای محمدعلی رجایی- ایّده اللَّه تعالی- را به ریاست جمهوری کشور اسلامی ایران برگزیده و این مسئولیت بزرگ و بار سنگین را بر عهده او گذاشته است. و چون مشروعیت آن باید با نصب فقیه ولی امر باشد، اینجانب رأی ملت شریف را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم.»
برگزاری سومین دوره ریاست جمهوری با رای قاطع مردم
اما تنها 40 روز بعد، رجایی با انفجار بمبی در نهاد ریاست جمهوری به همراه شهید باهنر نخستوزیر وقت به شهادت رسید، در چنین شرایط حساسی و با توجه به درگیر بودن کشور در فتنه منافقین و جنگ تحمیلی، سومین دور از انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد که با رای مردم آیتالله خامنهای با رای قاطع مردم به ریاست جمهوری رسید.
در دوران ریاست جمهوری آیتالله خامنهای اتفاقات مهمی روی داد که از آن جمله میتوان به موفقیتها و پیروزیهای سپاه اسلام در عرصه جنگ با دشمن بعثی اشاره کرد.
مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری آیت الله خامنهای در روز هفدهم مهرماه سال 1360 در حسینیه جماران برگزار شد.
برگزاری چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در اوج جنگ
چهارمین دور از انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز در سال 1364 و در هیاهوی جنگ برگزار شد که در نهایت باز هم آیتالله سیدعلی خامنهای با رای قاطع مردم به پیروزی دست یافت و در چهارمین مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری این حکم از سوی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در تاریخ 25 مرداد سال 1364 به ایشان تنفیذ شد.
در متن حکم امام(ره) برای تنفیذ جکم ریاست جمهوری به ایشان آمده است: «اینک به پیروی از آرای محترم ملت عظیم الشأن و آشنایی به مقام تعهد و خدمتگزاری دانشمند محترم، جناب حجت الاسلام آقای سیدعلی خامنهای- ایّده اللَّه تعالی- آرای ملت را برای پس از پایان دوره کنونی، تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب مینمایم و از خداوند تعالی توفیق ایشان را در خدمت به اسلام و ملت و کشور اسلامی خواستارم».
پنجمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری با اتفاقات مهمی در عرصه سیاست داخلی و خارجی ایران همراه بود. با رحلت امام (ره) و تعیین مقام معظم رهبری به عنوان رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران از سوی مجلس خبرگان ضرورت برگزاری یک انتخابات ریاست جمهوری بیش از پیش آشکار شد.
تعدیل سیاستهای اقتصادی در پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
در پنجمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی با کسب اکثریت آرای مردم به مقام ریاست جمهوری رسید و حکم وی در تاریخ 12 مرداد سال 1368 از سوی رهبر معظم انقلاب تنفیذ شد.
در متن حکم تنفیذ مقام معظم رهبری برای آیت الله هاشمی رفسنجانی آمده است: «اینجانب ضمن سپاس مجدد از الطاف نهان و آشکار حضرت حق تعالی جلت عظمته، به پیروی از ملت عظیم الشأن و با معرفت به مقام و مرتبت یاور صمیمی امام و شخصیت برجسته نظام جمهوری اسلامی و بازوی توانا و زبان گویای آن، جناب آقای هاشمی رفسنجانی (دامت تأییداته) رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب می کنم و بدیهی است که این رأی و تنفیذ تا زمانی است که ایشان در همین صراط مستقیم و نورانی که عمر شریف خود را تاکنون در آن گذرانیده اند یعنی راه دفاع از اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و مجاهدت برای تحقق حاکمیت کامل قرآن و عمل به شریعت و طرفداری از محرومین و مستضعفین و کوشش برای ریشه کن کردن فقر و محرومیت و استقرار عدالت اجتماعی، راه خود را ادامه دهند که البته چنین خواهد بود.»
در ششمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری نیز بار دیگر آیتالله هاشمی رفسنجانی با رای مردم به مقام ریاست جمهوری رسید. از مهمترین تحولاتی که در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری وی روی داد تعدیلات گسترده اقتصادی بود که منجر به تورم بالایی شد که در کنار این، بحثهای مهمی نیز پیرامون بحث عدالت اقتصادی مطرح شد.
مراسم تنفیذ ششمین دوره ریاست جمهوری در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد و طی آن حکم ریاست جمهوری از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به آیتالله هاشمیرفسنجانی در تاریخ سیزدهم مرداد ماه سال 1372 تنفیذ شد.
هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با پیروزی سیدمحمد خاتمی در دوم خردادماه سال 1376 برگزار شد.
این انتخابات که آغازگر دوران اصلاحات در فضای سیاسی کشور بود منجر به تحولات عمیق سیاسی و اقتصادی در کشور شد و حوادثی همچون آشوبهای سال 1378 را در کشور پدید آورد.
هفتمین مراسم تنفیذ در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد و در تاریخ 12 مردادماه سال 1376 به طور رسمی حکم ریاست جمهوری از سوی رهبر معظم انقلاب به سیدمحمد خاتمی تنفیذ شد.
نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 26 خردادماه سال 1384 برگزار شد و برای اولین بار انتخابات ریاست جمهوری طی دو مرحله برگزار شد. در مرحله دوم و در رقابت پایانی میان محمود احمدینژاد و هاشمی رفسنجانی، محمود احمدینژاد با کسب اکثریت آراء به پیروزی رسید.
حکم ریاست محمود احمدینژاد در 12 مردادماه سال 1384 از سوی مقام معظم رهبری به وی تنفیذ شد.
در حکم تنفیذ ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد آمده است: «اینجانب ضمن تبریک به ملت شریف و آزاده، رای آنان را تنفیذ و جناب آقای دکتر محمود احمدینژاد را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم. بدیهی است که رای ملت و تنفیذ اینجانب تا هنگامی است که ایشان به تعهد خود و صراط مستقیمی که تاکنون در آن حرکت کردهاند یعنی راه اسلام و آرمانهای نظام اسلامی و دفاع از حقوق ملت و ایستادگی در برابر مستکبران و زورگویان پایبند باشند که به توفیق الهی همواره چنین خواهد بود انشاء الله.
رئیسجمهور محترم را به توکل به خداوند قادر و اغتنام فرصت زودگذر و اخلاص در عمل و به کارگیری همهی توان خود و بهرهگیری از ظرفیت عظیم انسانی کشور در راه دستیابی به هدفهای والائی که اعلام کردهاند، توصیه میکنم و کمک و هدایت الهی را برای ایشان و همهی مسئولان کشور مسالت مینمایم.».
دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 22 خردادماه سال 1388 برگزار شد. حضور گسترده و چشمگیر شرکتکنندگان در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان یک رکورد بیسابقه در تاریخ برگزاری انتخابات در نظام جمهوری اسلامی ایران ثبت شد. با این حال اتفاقات و فتنه گسترده پس از انتخابات سبب شد تا کشور به مدت چندین ماه در آشوب فرو برود.
حکم دومین دور از انتخابات ریاست جمهوری محمود احمدینژاد در تاریخ 12 مردادماه سال 1388 از سوی مقام معظم رهبری به وی تنفیذ شد.
در حکم تنفیذ احمدی نژاد در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری آمده است: «اینجانب در آستانه زادروز فرخنده نجاتبخش بشریت، ولیّ اعظم خدا و امام صالحان حضرت حجةبنالحسن روحی فداه و عجّل اللَّه فرجه، این عید بزرگ را گرامی داشته و انتخاب جناب آقای دکتر محمود احمدینژاد را در دهمین انتخابات ریاست جمهوری تبریک می گویم و به پیروی از ملت بزرگوار ایران، رأی آنان را تنفیذ و این مرد شجاع و سختکوش و هوشمند را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم. و برای ایشان و همکارانشان توفیق خدمتگزاری به مردم؛ و تلاش در راه اِعلاء کلمه اسلام؛ و اقدامات بزرگ و ماندگار و شایسته ملت و کشور عزیز؛ و حرکت کوشنده به سوی پیشرفت و عدالت، از خداوند متعال مسئلت میکنم. و بدیهی است که رأی مردم و تنفیذ اینجانب تا هنگامی است که ایشان بر این صراط قویم پایدار باشند.»
ثبت یک رکورد بیسابقه در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری
در مروری بر زندگی حجتالاسلام روحانی به عنوان منتخب ملت در انتخابات ریاست جمهور ی92 به بررسی سوابق کاری رئیسجمهور کشورمان بر اساس خاطرات شخصی وی میپردازیم.
«حسن فریدون روحانی» 21 آبان 1327 در سرخه از توابع استان سمنان دیده به جهان گشود؛ وی تحصیلات ابتدایی را در شهرستان محل تولدش گذراند و تحصیلات حوزوری را از سال 39 در حوزه علمیه صادقیه سمنان آغاز کرد.
مروری بر خاطرات روحانی از زبان خودش
روحانی در کتاب خاطرات خود در این باره میگوید: «در واقع شروع تحصیل دروس دینی من به تابستان 1339برمیگردد. مرداد و نیمه اول شهریورماه آن سال نزد حجتالاسلام نطنزی «شرح امثله» و بخشی از «صرف میر» را خواندم و اواخرشهریور با پدرم به سمنان رفتم. در اواخر شهریور1339 رسما وارد حوزه علمیه سمنان شدم و دروس حوزوی را آغاز کردم. در سمنان مدرسه ای به نام مدرسه علمیه صادقیه بود. در زمان رضاخان، عمال وی این مدرسه را تصرف و به دبیرستان صادقیه تبدیل کردند. پس از تصرف مدرسه، مرحوم علامه حائری مازندرانی معروف به «علامه سمنانی» که در زمان رضاخان به سمنان تبعید شده بود و بزرگ ترین عالم دینی استان سمنان بود و در ردیف مراجع تقلید به شمار میرفت تلاش میکند و در نهایت از اداره آموزش و پرورش آن زمان، باغی را که از پشت مدرسه قرار داشت و متعلق به مدرسه بود، تحویل میگیرد و در آنجا «مدرسه علمیه» را بنا می کند.»
روحانی در سال 1340 وارد حوزه علمیه قم شد و از محضر اساتیدی چون حضرات آیات سید محمد محقق داماد، شیخ مرتضی حائری، سید محمدرضا گلپایگانی، محمد فاضل لنکرانی، شیخ محمد شاهآبادی و سلطانی بهره برد.
وی در تبیین خاطرات خود به مدرسه دین و دانش شهید بهشتی اشاره کرده و میافزاید: «در مدرسه آیتالله گلپایگانی در سال 1340، برای اولین بار شیوه جدیدی اعمال شد که طراح آن شهید بهشتی (ره) بود. شهید بهشتی در آن برهه از زمان، علاوه بر تدریس علوم دینی، با دوستان و یاران خود، دبیرستانی هم در قم به نام دبیرستان «دین و دانش» تاسیس کرده بود که خودش مسئولیت آن را برعهده داشت. در این دبیرستان غیرانتفاعی تعدادی از دبیران متدین تدریس میکردند و شماری از افراد مومن و متدین نیز بچههای خود را به آن دبیرستان که در خیابان«باجک» بود، می فرستادند. شهید بهشتی به این فکر افتاده بود که تحولاتی در حوزه به وجود آورد و روش درسی آن را تغییر دهد. ایشان برای این کار، مدرسه علوی(مدرسه آیت الله گلپایگانی) را انتخاب کرده بود و مسئولیت آن را خود او و آقای ربانی شیرازی برعهده داشتند. آنان طرح خود را برای اولین بار در مدرسه مزبور پیاده کردند.
طبیعی بود که چون مدرسه در اختیار آیت الله گلپایگانی بود، این برنامه ریزی با ایشان هماهنگ شده بود، شهید بهشتی و مرحوم آقای ربانی، خدمت آیت الله گلپایگانی رفته و این فکر را که فکر جمعی از مدرسین روشنفکر حوزه علمیه قم بود، با وی در میان گذاشته بودند و ایشان نیز آن را پذیرفته بود.
شهید بهشتی را اولین بار در اولین روزهای ورودم به مدرسه دیدم
در اولین روزهایی که وارد مدرسه شدم، برای اولین بار آقای بهشتی را میدیدم. چهره، رفتار و سبک برخورد ایشان برای من خیلی جذاب بود، چون آقای بهشتی برخلاف معمول فضلا و علمای حوزه، بسیار منظم، با ابهت و شیک پوش بود. من برای اولین بار یک شخص روحانی را می دیدم که بسیار با وقار و شیک پوش بود. لباس وی بسیار تمیز بود و به جای نعلین، کفش می پوشید. شهید بهشتی با ویژگی هایی چون ابهت، تن صدای تاثیر گذار، چهره بشاش، مدیریت بسیار قوی، بیان سنجیده و آرام و آشنایی یا علوم روز و زبان انگلیسی، خود را از دیگر فضلا و مدرسین متمایز کرده بود.
این نخستین بار بود که ایشان را از نزدیک می دیدم و قبلا با ایشان آشنایی نداشتم و حتی نام وی را هم نشنیده بودم. شهید بهشتی و آقای ربانی، در جلسه اول برای همه طلبه های مدرسه توضیح دادند که هر کس می خواهد در این مدرسه بماند، باید طبق برنامه خاص این مدرسه درس بخواند. یعنی علاوه بر امتحان ورودی، در هر مقطعی هم باید امتحان (به صورت امتحان ثلثی) بدهد و اگر در امتحان پایان سال قبول شد، می تواند به کلاس بالاتر برود. غیر از درس های معمول حوزه، درس های جدیدی هم باید بخواند. هر کس هم که این برنامه را نمی پسندد، باید از این مدرسه برود.»
روحانی همزمان در سال 1348 به دانشگاه تهران راه یافت و در سال 1351 دانشنامه لیسانس خود را در مقطع کارشناسی در رشته حقوق قضایی اخذ کرد.
زندگی در کوی دانشگاه طی چند هفته برای من جالب بود
رئیسجمهور دولت یازدهم در تشریح خاطرات خود از دانشگاه تهران تصریح میکند:« دوران 5/3 ساله حضور من در دانشگاه تهران، همراه با تجارب ارزشمندی بود. آشنایی من با علوم دانشگاهی و محیط دانشگاه در ترم اول کمی برای من تازگی و تا حدی جاذبه داشت. زندگی در کوی دانشگاه تهران برای چند هفته نیز برای من جالب بود. همواره بین کوی دانشگاه و مدارس حوزه علمیه قم به صورت ناخودآگاه در ذهنم مقایسه ای انجام می گرفت. در کوی دانشگاه با یکی از دانشجویان هم اتاقی بودم که فردی مذهبی و متدین بود. محیط دانشگاه و نحوه سلوک دانشجویان که با شرایط حوزه علمیه قم کاملا متفاوت بود، گاهی برای من باعث دلگرمی و همین امر سبب می شد که حتی الامکان کمتر در کلاس های دانشگاه حاضر باشم.
درکلاس ما حدود ده نفر از دانشجویان متدین و مذهبی بودند، ولی اکثر دانشجویان لا ابالی، چند نفر جزو گروه های چپ و چند نفر هم از افراد وابسته به مجاهدین خلق بودند چون من با لباس روحانی در کلاس های درس دانشگاه حضور میافتم، به طور طبیعی گاهی با مشکلاتی مواجه بودم، مخصوصا که محیط دانشگاه نیز به لحاظ مذهبی، چندان مطلوب نبود ولی در مجموع چون محیط دانشگاه برای من تازگی داشت یک نوع تنوعی برای من محسوب می شد گرچه درس های دانشگاه و استادان آن پس از چند هفته جاذبه خود را از دست دادند و از همان ماه های اولیه ورود به دانشگاه حس کردم سطح علمی دانشگاه با تمام ابهت ظاهری خود در مقایسه با حوزه علمیه قم بسیار پایین است و برای من مسلم شد که حوزه علمیه قم در بسیاری از علوم انسانی سرمایه بیشتری از دانشگاه دارد و طالب علم می تواند بهره بیشتری از حوزه علمیه ببرد. با وجود این، محیط دانشگاه، محیطی علمی و تا حدی انقلابی بود.
در مجموع برخلاف تصور اولیه، مورد احترام اکثر دانشجویان و اساتید بودم. البته در رفت و آمد در محیط دانشگاه گاهی با متلک و شوخی های دورن جوانی برخی از دانشجویان مواجه میشدم که برای من مسله ای عادی و قابل تحمل بود.»
آرزوی روحانی برای سرنگونی اسرائیل قبل از انقلاب
حسن روحانی فعالیت سیاسی خود علیه رژیم ستمشاهی را از دوران جوانی آغاز کرد؛ عمده فعالیتهای وی در همراهی با نهضت امام خمینی (ره)، سفرهای تبلیغاتی و سخنرانی علیه رژیم پهلوی از سال 44 و نتیجه آن حبس و ممنوعالمنبری بود.
وی در آبان 1356 در مراسم بزرگداشت شهادت مصطفی خمینی در مسجد ارک تهران برای نخستین بار لقب «امام» را برای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به کار برد و پس از آنکه تحت تعقیب ساواک قرار گرفت، به توصیه شهید بهشتی و استاد مطهری از کشور خارج شد و مدتی نیز آنسوی مرزها به سخنرانی و تبلیغ برای دانشجویان خارج از کشور پرداخت و پس از تبعید حضرت امام (ره) به فرانسه، به جمع یاران همراه ایشان پیوست.
پیشنهاد لقب امام برای امام خمینی(ره)
حجتالاسلام روحانی در بیان خاطره سخنرانی خود که لقب «امام» را برای بنیانگذار انقلاب بکار برد، میگوید:« نکتهای که خیلی ذهن من را مشغول کرده بود، این بود که می خواستم لقب «امام» را برای رهبر انقلاب پیشنهاد کنم، در مسیر راه از منزل به مسجد، فکرم به همین مسئله مشغول بود ابتدا دچار تردید شدید بودم. فکر می کردم ممکن است مردم برای پذیرش این پیشنهاد آمادگی نداشته باشند، زیرا واژه امام در جامعه ما کلمه مقدسی بود که مردم صرفا آن را درباره ائمه اطهار (ع) به کار میبرند.
در حقیقت تردید و بیم من از این بود که مردم بگویند این ها می خواهند آیت الله العظمی خمینی را در کنار دوازده امام قرار دهند و امام سیزدهم درست کنند. این مطلب مرتب در ذهنم خلجان می کرد.از طرفی هم تنها لقب شایسته و مناسب برای رهبری انقلاب، کلمه امام بود که دارای بار دینی و سیاسی و انقلابی بود. سرانجام به این تصمیم رسیدم که این پیشنهاد را مطرح کنم و از رهبری انقلاب به عنوان امام یاد نمایم. زیرا بحث من درباره تطبیق زندگی امام با ابراهیم خلیل(ع) بود و خداوند نیز درباره آن حضرت فرموده است:« واذابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما». یعنی خداوند وقتی ابراهیم خلیل (ع) را آزمایش و او نیز از همه ازمایش ها سربلند بیرون آمد، او را به مقام امامت رساند و خداوند او را امام مردم قرار داد. حضرت ابراهیم آزمایش های فراوانی را گذراند و مراحل مختلفی را طی کرد و متحمل سختی های فراوانی شد. او را در آتش نمرود افکندند. همسر خود هاجر و فرزند خود اسماعیل را در بیابان بی آب وعلف رها ساخت و بالاخره فرزند عزیز خود را برای اجرای فرمان خداوند به قربانگاه برد و خلاصه سخت ترین آزمون ها را با موفقیت پشت سر نهاد.
من در سخنرانی خود همه این مراحل را بر زندگی امام تطبیق دادم و موضوع آتش نمرود را به آتشی که رژیم برای او برافروخته بود تشبیه کردم و توضیح دادم چگونه خداوند این شعله ها را برای امام گلستان کرد و بعد به ماجرای بت شکنی امام پرداختم و گفتم چگونه به تنهایی بت شکنی را آغاز کرد و بالاخره موضوع را به شهادت حاج آقا مصطفی کشاندم و از ایشان تجلیل کردم و گفتم: امام اسماعیل خودش را هم به قربانگاه برد و او را به خداوند تقدیم کرد. ابراهیم خلیل (ع) وقتی از همه آزمایش ها سربلند بیرون آمد به جایی رسید که خداوند در باره او فرمود: «انی جاعلک للناس اماما» من تو را به امامت مردم برگزیدم بنابراین من هم برای رهبر عزیز انقلاب لقب امام را پیشنهاد می کنم و می گویم امام خمینی. به محض اینکه این جمله را بر زبان جاری کردم، مردم با دنیایی شورو احساسات آن چنان صلواتی فرستادند که از شدت آن، مسجد به لرزه درآمد. بنابراین مردم خیلی راحت لقب امام را پذیرفتند و گویی همه منتظر این چنین پیشنهادی بودند. همین واژه امام در حقیقت نقطه عطف و مهمترین سخنرانی من بود. در پایان سخنرانی نیز مقداری درباره شخصیت امام صحبت کردم و آن را با مسایل عاطفی آمیختم و گفتم که این همه تلگراف از نقاط مختلف کشور برای امام آماده ارسال شد، ولی مراکز مخابراتی به دلیل اختناق، تلگراف مردم را نگرفتند و نگذاشتند هم دردی، احساسات و ارادت مردم به امام برسد بعد هم با روضه کوتاهی، سخنرانی را به پایان رساندم و پس از دعا از منبر پایین آمدم.»
دلایل سفر به انگلستان
روحانی با ادامه تحصیل در انگلیس مدرک کارشناسی ارشد (M.Phil) در رشته حقوق عمومی و دانشنامه دکتری (Ph.D) در رشته حقوق اساسی را از دانشگاه کلدونیان گلاسکو دریافت کرد و با کسب پروانه وکالت از کانون وکلا در سال 86، وکیل پایه یک دادگستری شد.
وی در تشریح دلایل سفر خود به انگلستان برای ادامه تحصیلات میگوید:« پس از سخنرانی مسجد ارک در مجلس یاد بود آیت الله سید مصطفی خمینی (ره) ، به رغم تحت تعقیب بودن، در ماه محرم و صفر به برنامه سخنرانی و منبر ادامه دادم. در اواخر ماه محرم آن سال، ده شب برای سخنرانی به شهرستان نهاوند رفتم، ولی نتوانستم سخنرانی را ادامه دهم و بعد از چهار شب مجبور شدم از این شهر خارج شوم و با کمک دوستان از دست مامورین شهربانی فرار کنم و به تهران بازگردم. در تاریخی که قراربود در کنگره بزرگداشت شرف الدین عاملی سخنرانی کنم، ساواک ممانمعت کرد و درب مسجد از طرف پلیس بسته شد. در دهه آخر ماه صفر که قرار بود در مسجد قبا سخنرانی کنم، ساواک مانع سخنرانی شد. در تاریخی که عازم زاهدان بودم، شهر بانی تهران مانع حرکت من از فرودگاه تهران شد. به رغم احضار در اواخر اسفند 1356و تذکر اکید ساواک در مورد ممنوع المنبر بودن، در فروردین 1357، برای سخنرانی به یزد و بندرعباس رفتم، ولی پس از سخنرانی در منزل آیت الله صدوقی(ره) و در پی حوادث یزد به ناچار مخفیانه به سوی تهران بازگشتم.
در واقع در فروردین 1357 وضع من سخت تر شده بود و تقریبا ادامه فعالیت و سخنرانی برای من امکان پذیر نبود، زیرا به همه مامورین تاکید شده بود که مانع از سخنرانی من شوند و در ساواک تهران هم به من تاکید شده بود که در صورت سخنرانی، دستگیر خواهم شد. در نیمه دوم فروردین نیز چند بار مامورین برای دستگیری من به درب منزل ما آمده بودند.
به دلیل شرایط جدید، در آن روزها برای مشورت درباره چگونگی ادامه کار و برنامه آتی به منزل شهید مطهری رفتم که در گفتگو با به ایشان گفتم که در حال حاضر وضع اینگونه است که تقریبا در هیچ جا نمیتوانم برنامه سخنرانی یا فعالیتی را داشته باشم و بیتردید به زودی دستگیر میشوم و به سبب فرارها و پروندههایی که در ساواک دارم، ممکن است دوره زندانی من طولانی باشد.مرحوم مطهری فرمودند: از نظر من، شما دو راه در پیش دارید یکی اینکه به تحصیلات دانشگاهی خود تا دریافت دکترا ادامه دهید، دیگر اینکه چند سالی به حوزه علمیه قم برگردید و درس حوزوی خود را تکمیل کنید. در جواب گفتم که ادامه تحصیلات دانشگاهی یا حوزوی در داخل کشور در شرایط فعلی شاید امکان پذیر نباشد، مگر اینکه برای مدتی از کشور خارج شوم و تحصیلات دانشگاهی خود را در آنجا به اتمام برسانم و برگردم.در نهایت، توصیه مرحوم مطهری سفر به خارج برای ادامه تحصیلات دانشگاهی بود. منهی نظر شان این بود که چند سالی در خارج بمانم و در رشته مورد نظر به صورت عمیق، تحصیلاتم را ادامه دهم.
پس از مهیا شدن مقدمات سفر، در اوایل اردیبهشت 57 صبح زود با لباس شخصی عازم فرودگاه شدم، ساواک من را به اسم حسن روحانی میشناخت و ظاهرا نمیدانست که نام خانوادگی من در شناسنامه فریدون است به همین دلیل و یا به دلیل ناهماهنگی در بخشهای مختلف امنیتی، بدون هیچ مشکلی از گیت فرودگاه عبور کردم و سوار هواپیما شدم.»
رئیسجمهور دولت یازدهم پس از سفر خود به انگلستان اقدامات بیشماری در زمان اقامت خود در این کشور انجام داد که از جمله آن میتوان به همکاری با انجمنهای اسلامی اشاره کرد.
سوابق روحانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
حسن روحانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت که در اولین اقدام در سال 58، به ساماندهی وضعیت ارتش و پادگانهای نظامی پرداخت و در سال 59 ردای نمایندگی ملت در مجلس شورای اسلامی را بر تن کرد و پنج دوره قانونگذاری (به مدت 20 سال) را در کارنامه خود ثبت کرد.
عضویت و ریاست شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما از سال 1359 تا سال 1362 از دیگر مسئولیتهای وی در دوران پس از انقلاب بوده است.
روحانی در دوران جنگ تحمیلی مسئولیتهای متعددی از جمله عضویت در شورایعالی دفاع، عضویت در شورایعالی پشتیبانی جنگ، معاونت فرماندهی جنگ، ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء و فرماندهی پدافند هوایی کل کشور را برعهده داشت و بین سالهای 1367 تا 1368 نیز به معاونت جانشین فرماندهی کل قوا منصوب شد.
وی به پاس سالها حضور در مسئولیتهای مختلف در دوران دفاع مقدس، از سوی مقام معظم رهبری مفتخر به دریافت نشان درجه دو فتح و نشان درجه یک نصر شد.
روحانی پس از بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تشکیل نهاد شورایعالی امنیت ملی سمت نمایندگی مقام معظم رهبری در این شورا را بر عهده گرفت و 13 سال نیز به عنوان مشاور امنیت ملی رؤسای جمهور سابق انجام وظیفه کرده است.
وی از سال 1370 به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد و تاکنون نیز در این سمت فعالیت دارد و علاوه بر ریاست کمیسیون سیاسی و امنیتی و دفاعی مجمع، ریاست مرکز تحقیقات استرتژیک این نهاد نیز بر عهده اوست.
حسن روحانی در انتخابات میاندورهای سومین دوره مجلس خبرگان رهبری در 29 بهمن 1378 از حوزه انتخابیه استان سمنان به نمایندگی مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد و در سال 1385 نیز از استان تهران به این مجلس راه یافت و در حال حاضر ریاست کمیسیون سیاسی و اجتماعی این مجلس را بر عهده دارد.
اگر چه روحانی به صورت همزمان به فعالیتهای علمی اشتغال داشته، اما حضور مستمر وی در دانشگاه، موجب دوری او از مسئولیتهای کلیدی نبوده و روحانی با تصدی 16 ساله مسئولیت دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی مسئولیت پرونده هستهای کشورمان را بر عهده داشت.
پس از واگذاری مسئولیت پرونده هستهای به علی لاریجانی، روحانی که همچنان در مقام نماینده مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی قرار دارد، با نگارش کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» به ثبت خاطرات خود از دوران مسئولیتش در شورا و پیگیری پرونده هستهای پرداخت.
حسن روحانی در 22 فروردین 92 در یک گردهمایی با حضور جمعی از هوادارانش در مجتمع آدینه تهران و با شعار «دولت تدبیر و امید» برای انتخابات ریاست جمهوری رسماً اعلام کاندیداتوری کرد که در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 با بدست آوردن رای اکثریت مردم به عنوان رئیسجمهور قانونی این کشور انتخاب شد.
یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 24 خردادماه سال 1392 با حضور گسترده و چشمگیر شرکتکنندگان در انتخابات ریاست جمهوری توانست به عنوان یک رکورد بیسابقه در تاریخ برگزاری انتخابات در نظام جمهوری اسلامی ایران ثبت شود.
به گزارش فارس مراسم تنفیذ حکم حجتالاسلام حسن روحانی به عنوان یازدهمین رئیس جمهور منتخب ملت ایران با حضور مقامات عالیرتبه کشوری و لشکری و نیز هیاتهای مختلف کشورهای خارجی، از سوی مقام عظمای ولایت فقیه در حسینیه امام خمینی(ره) در 12 مرداد 1392 برگزار شد.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی رأی ملت ایران را در انتخاب حجتالاسلام حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تنفیذ کردند.
در متن حکم حجتالاسلام روحانی برای یازدهمین دوره ریاست جمهوری نظام اسلامی ایران آمده است: «با سپاس به درگاه خداوند حکیم و قدیر و درود بر پیامبر گرامی و خاندان مکرّمش، آغاز دور تازهای از زنجیرهی خدمت و مسئولیت سنگین اجرائی در کشور را، به ملت بزرگ ایران تبریک میگویم و در برابر الطاف کریمانهی الهی که کمک و هدایتش، عزم و توان و کامیابی در ایجاد حماسهای دیگر را به این ملت بخشید، جبههی خشوع و شکر بر زمین میسایم.
ملت ایران مفتخر است که مسیر مردمسالاری اسلامی را در دورههای پیدرپی با انگیزه و نشاط، پیموده و این درخت سرسبز و ثمربخش را در هر دوره، سرافرازتر و ریشهدارتر کرده است. در این نوبت نیز ملت ایران، با آگاهی و بصیرت، میدان را با حضور مبارک خود مزین ساخت و به دشمنان که برای دلسرد کردن مردم از هیچ تلاش سیاسی و تبلیغاتی فروگذار نکرده بودند، پاسخی قاطع و پرمعنی داد.
مشارکت گسترده مردم و برگزیدن منتخب شایستهای که آزمون بیش از سه دهه خدمت به نظام جمهوری اسلامی را در کارنامه خود نگاشته و از دوران مبارزات انقلابی تا دههها پس از پیروزی انقلاب، از سنگر روحانیت به مقاومت در برابر دشمنان انقلاب پرداخته است، پیامهائی روشن به همه رسانید؛ پیام وفاداری خدشهناپذیر به انقلاب؛ پیام اعتماد و امید به نظام جمهوری اسلامی؛ پیام اعتماد به روحانیت شجاع و پیشرو؛ واعتماد به خدمتگزارانی که با همت و ابتکار خود، برآنند که بر موفقیتها افزوده و از مشکلات بکاهند.
آنچه ملت ایران همواره و اکنون، از حضور انتخاباتیِ پرشور و بیتنش به دست آورده است، تنها نقشآفرینی در مدیریت کشور و برگزیدن و برکشیدن خدمتگزارانی تازه نفس برای دورهای تازه نیست، بلکه فراتر از آن، نشان دادن پختگی و بلوغ سیاسیای است که اقتدار ملیِ او را با حکمت و عقلانیت درمیآمیزد و او را در افکار عمومی جهان، در رتبهی والائی از عزّت و شکوه مینشاند. آنان که خواستهاند با وسوسههای خود، این دریادلیِ ستایش برانگیز را برآشوبند و مرجعیت صندوقهای رأی و چرخهی قانونی آن را نفی کنند، هر بار به گونهای، با سنگر استوار عزم ملی روبرو شدهاند.
اکنون که رأی قاطع ملت ایران شخصیتی دانشمند، و کارآزمودهی میدانهای گوناگون، و دارای سوابق جهادی متعدد، و مفتخر به حضور در مسئولیتهای دینی و سیاسی را به مدیریت اجرائی کشور، برگزیده است، اینجانب نیز به پیروی از آنان و همراه با تبریک به ایشان، رأی ملت را تنفیذ و جناب حجتالاسلام آقای دکتر حسن روحانی را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم و از خداوند متعال توفیقات بزرگ ایشان را در این مسئولیت خطیر و با ارزش مسألت مینمایم.
بدیهی است که آن رأی و این تنفیذ تا هنگامی است که ایشان به تعهد در پیمودن صراط مستقیمی که تاکنون در پیش داشتهاند یعنی راه آرمانهای نظام اسلامی و دفاع از حقوق ملت و ایستادگی در برابر زورگویان و مستکبران پایبند باشند که به کمک الهی چنین خواهد بود، انشاءالله.
رئیس جمهور محترم را به استعانت از حضرت احدیت و التزام به پرهیزگاری و خشوع و توسّل به خداوند قادر متعال و بهرهگیری از ظرفیتّهای عظیم و دستاوردها و تجارب متراکم کشور توصیه میکنم و هدایت الهی و حمایت همگانی از ایشان را آرزومندم».
حجتالاسلام حسن روحانی رییسجمهور کشورمان نیز در مراسم تنفیذ خود به سخنران پرداخت که سخنان زیر بخشی از مهمترین سخنان وی به شرح زیر است:
• خدا را سپاسگزارم که به این بنده کوچک خویش منت نهاد و او را مفتخر به رای ملت بزرگوار ایران و امضای حکم ریاست جمهوری توسط مقام معظم رهبری قرار داد.
• ایران که از منظر بدخواهان قرار بود در اثر تحریم و انزوا در ستیزهای داخلی فرو غلطد و شکافی بزرگ بین دولت و ملت ایجاد شود، با انتخابات پرشور و مشارکت گسترده اقشار مختلف مردم خالق حماسهای کمنظیر گردید.
• این انتخابات نشانگر عزتخواهی مردم ایران بود و این واقعیت را مورد تاکید قرار داد که مردمسالاری در ایران نهادینه شده و ماندگار است و انقلاب اسلامی از پختگی و بلوغ و ثبات لازم برخوردار است.
• این سرمایه ای بود که نه تنها دفع و رفع مخاطرات و تهدیدات مختلف را از دامان کشور ممکن ساخت، بلکه فرصتهای جدیدی را برای جهش و روند پیشرفت و توسعه همه جانبه و هدفمند کشور بوجود آورد.
• اگرچه انگشت امید بر انتخابات یازدهم بیشتر به گفتمانی نشانه رفت که در برنامههای این بنده کوچک متبلور بود، اما باید عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فراوانی را در پیدایش این وضع دخیل دانست، باید قدردان رهبری معظم نظام و حضور فعال و مؤثر همه گروهها و اقشار و طبقات اجتماعی و نقشآفرینی شخصیتهای برجسته، علما، مراجع و نخبگان و جریانات سیاسی کشور بود.
همه شهروندان ایرانی با آرا و افکار مختلف و با گرایشهای متنوع سیاسی دست به کار شدند و امید و اعتمادی بزرگ در متن نظام حضور یافت و به یقین مسئولیت محوری من نیز از این پس حفظ همین عشق و امید و اعتماد مردم خواهد بود.
• پس از این نوبت ما مسئولان است که پیام این تحول و تغییر را بپذیریم و در همه سطوح نظام متعهد به احترام به آن باشیم.
• حداقل انتظار مردم در این انتخابات از دولت جدید ایجاد ثبات و آرامش در همه زمینهها و رفع دغدغهها و تنگناهای مختلفی است که امروز کشور با آن مواجه است.
• من با حمایت و پشتوانه مردمی پا به میدان مسئولیت نهادم که خواستار تغییر و بهبود معیشت و منزلت خویش هستم.مردمی که میخواهند بهتر زندگی کنند، مردمی که میخواهند از فقر، فساد و تبعیض به دور باشند، مردمی که میخواهند حرمت و کرامت بیشتری داشته باشند، مردمی که میخواهند در فضای آزاد معنوی و عقلانی رشد کنند و مردمی که میخواهند به آینده مطمئن امیدوار باشند.
• اگر چه برآوردن همه این خواستهها به یکباره امکانپذیر نیست؛ البته دولت خواهد کوشید داشتهها، نداشتهها و عوامل مساعد و نامساعد پیشرو را با صراحت و صداقت با مردم در میان بگذارد و برای گذر از تنگناها از قوای دیگر و مردم استمداد جوید.جامعه ما به ویژه نسل جوان باید مدام سازوکارهای گفتگو، حق دانستن و در جریان امور بودن را به کار بندند تا در نخواستنهای عقلانی قانع و برخواستنهای لازم ترغیب شوند.
• این فضا و فرصت را میتوان با رویکردهای تعاملی نگه داشت؛ کشور به عزم ملی برای دور شدن از افراط و افراطیگری و سیاستگذاری و مدیریت و تمرکز بر حاکمیت قانون و قانونگرایی نیاز دارد.
• این گفتمان اعتدال و تعامل بود که سخن مشترک همه جریانها و نیروهای سیاسی و اجتماعی است که هم دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی را پاس میدارند و به تلاشهای دولتهای پس از انقلاب حرمت مینهند و هم دغدغه وضعیت فعلی کشور و کاستیها و تنگناهای موجود در شرایط کنونی را دارند.اعتدال به معنای عدول از اصول و محافظهکاری در برابر تغییر و تحول نیست بلکه اعتدال رویکردی خردمندانه، فعالانه و صبورانه در جامعه برای دور شدن از ورطه افراط و تفریط است.مسیر استقرار و استمرار مردمسالاری دینی از اعتدال میگذرد و تحولخواهی نیز بر مدار اعتدال میچرخد؛ اعتدال همان تحقق مشیت الهی است که برای این امت وسط بودن را برگزیده است.بر اساس رویکردی که در انتخابات داشتم و دانش و تجربه اندکی که در عرصه های مختلف انقلاب و مسئولیتها بدست آوردم، خود را موظف میدانم که این مفهوم را در قالب برنامهها و اقدامات اجرایی دولت پی بگیرم.
• من به مشی اخلاقی و رفتار فردی اعتدال سخت پایبندم اما سیاستهای اعتدالی برای اداره کشور را فراتر از آن میدانم. اصلیترین جنبه کابرد اعتدال آن دسته از اقدامات و برنامههای دولت خواهد بود که وجهه ساختاری دارند و توانایی دولت را در پاسخگویی به نیازهای جامعه بالا میبرند.پس باید عدم تعادلهای ساختاری کشور را با آسیبشناسیهای علمی به درستی شناخت و با اصلاحات ساختاری ظرفیتهای فعلی نهاد دولت را در برابر جامعه تحولگرا ارتقاء داد.
• جامعه ما در شرایط حساسی قرار دارد باید از رنج معیشت مردم کاست و فضای زندگی آنها را گشود. باید به اقتصاد بویژه تولید صنعتی و کشاورزی کشور رونقی دیگر داد. جهتگیری دولت، نجات اقتصاد ایران، احیای اخلاق و تعامل سازنده با جهان خواهد بود.
• دولت بیش و پیش از هر چیزی در پی مسائل معیشتی مردم و مهار آسیبهای اجتماعی خواهد بود و به موازات آن در عرصه روابط بینالمللی گامهای جدیدی برای ارتقای منزلت ایران بر اساس تأمین منافع ملی و رفع تحریمهای ظالمانه کنونی برخواهد داشت.
• اگرچه تنگناها و مشکلات کشور فراوان است اما افقهای آینده روشن و امیدبخش است. اگر خلق حماسه سیاسی با تدبیر رهبری معظم انقلاب و امید ملت ما میسر شد، خلق حماسه اقتصادی نیز ممکن خواهد بود. جامعه ما ظرفیتهای شناخته و ناشناخته زیادی دارد.
• به سرمایههای معنوی و مادی این کشور میتوان تکیه کرد، بگذاریم که فضا و فرصت خدمت برای همه ایرانیانی که دل در گرو این مرز و بوم دارند، باز شود. بگذاریم که شایستگان به ملت خدمت کنند، بگذاریم سینهها از کینهها پاک شود، بگذاریم آشتی جای قهر و دوستی جای دشمنی بنشیند و بگذاریم که اسلام با چهره رحمانی ایران با چهره عقلانیاش، انقلاب با چهره انسانیاش و نظام با چهره عاطفیاش همچنان حماسه بیافریند.
• من سنگینی بار این رای و این تنفیذ را احساس میکنم و تنها و تنها به خدا پناه میبرم و از آن دستگیر بندهنواز خالصانه و خاضعانه درخواست میکنم این بنده ضعیف خود را از شر کبر و غرور، حرص و بخل و حسد وا رهاند. خداوندا به تو پناه میبرم از استبداد رای، عجله در تصمیم، تقدم نفع شخصی و گروهی به مصالح عمومی و بستن دهان رقیبان و منتقدان. بارالها یاریم کن تا بنده مخلصی برای تو و خادم لایقی برای مردم باشم و فراموش نکنم آنچه بر پیشینیان رفته است. سخن بسیار است و مجال اندک، چه بهتر است که سخن را کوتاه کنیم و پای در ره نهیم که دراز است ره مقصد و من نوسفرم.
در ادامه این گزارش بنا داریم در اولین سالگرد تنفیذ روحانی به بازخوانی وعدههای روحانی در حوزههای سیاست داخلی، سیاست خارجی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بپردازیم هر چند تا زمان محقق شدن وعدههای روحانی زمان بسیاری مانده است.
مروری بر وعدههای دولت یازدهم در زمینه سیاست داخلی و سیاست خارجی
*نحوه تعامل قوا باید به گونهای باشد که خواست مردم و منافع آنان تأمین شود.
* ما میتوانیم در سیاست خارجی، روابط خود را با دنیا به صورت مناسبی در بیاوریم، روابط خارجی آرزو نیست که کسی دنبال آن باشد، روابط خارجی، شناخت جهان و دیدن واقعیتهاست، ترسیم برنامه است، هزینه و فایده کردن است، قدم به قدم پا را جلو گذاشتن است
*چپ و راست فرقی نمیکند برای مسئولیت فرد متدین، دلسوز و کسی که قانون اساسی را قبول دارد و دلش میسوزد را باید به کار گماشت؛ در دولت تدبیر و امید فاصلهها و شکافها در بین جناحها کم خواهد شد و به سمت انسجام ملی حرکت خواهیم کرد.
* عدالت یعنی یک مسئول یک هواپیمایی برمیدارد فقط زن و بچههای خود و خبرنگاران را همراه خود به سفری نبرد بلکه کارآفرینان را در آن سفر به همراه داشته باشد.
* باید روی تعامل بیشتر با روحانیون حساب باز کنیم
*رئیسجمهور باید بداند که بحث رقابتها مربوط به قبل از انتخابات است، همه حرفها و جناحبندیها مربوط به فضای قبل از انتخابات است، زمانی که رئیسجمهور مشخص شد باید بین حامیانش و آن کسی که حامی رقیبش بوده رئیسجمهور به عدالت رفتار کند.
* اگر روشن شود فردی در دولت تخلف کرده باید با وی برخورد شود در اینجا خط قرمزی وجود ندارد و قانون برای همه مساوی است.
*تحریمها را قدم به قدم کاهش داده و در نهایت آنها را خواهیم شکست.
*اگر اشتباهی کنم با صراحت در برابر ملت عذرخواهی خواهم کرد.
* دولت تدبیر و امید فراجناحی خواهد بود و به هیچ حزبی تعهدی ندارم.
*از جناحهای مختلف و افرادی که جناحهای مختلف دارند استفاده خواهم کرد و تاکنون نیز در مسئولیتهای مختلف این کار را کرده و به مشکلی نیز برنخوردهام.
ما تحریم را خواهیم شکست.
در دولت تدبیر و امید حقوق شهروندی رعایت خواهد شد و آنگاه ترکمن، سیستانی، بلوچ، ترک، کرد، عرب و همه و همه که اقوام این سرزمین هستند از لحاظ حقوقی و شهروندی با یکدیگر برابر خواهند بود.
*در صورت انتخاب، اصول پیرامون حقوق شهروندی را احیا میکنم.
*در بخش سلامت مردم مشکلات زیادی دارند به خصوص در ماههای اخیر که وضع دارو زندگی مردم را دچار مشکلاتی کرده است.
*نقد میتواند موجب تصحیح خطا و اشتباه دولت شود، نقد حق و وظیفه مردم است و همه دولتها به خصوص دولت تدبیر و امید از نقد استقبال میکنند.
*دولت تدبیر و امید نخواهد گذاشت این همه جوان بیکار در مقابل خانواده و فرزندان شرمنده باشند.
*شعار من «نجات اقتصاد ایران» است.
*اساس برنامه اقتصادی من بر دو محور «تولید ثروت ملی» و «توزیع عادلانه ثروت» استوار است.
*در کنار هدایت نقدینگی به سمت تولید باید با فساد و رانتخواری مبارزه کنیم چراکه بدون آن تولید رونق نخواهد یافت.
*اقشار کمدرآمدی هستند که برای بستههای حمایتی در نظر گرفته شده که از جمله آنها بیمه خدمات درمانی است.
*با اجرای برنامههایم در حوزه اقتصاد گام به گام تورم مهار شده و شاهد توسعه اقتصادی خواهیم بود.
*در دولت آینده برای توجه به بخش خصوصی، سیاستهای مدونی را در نظر گرفتهایم.
*عدالت اقتصادی به این معناست که هر چیزی در جایگاه خودش قرار بگیرد که اولین مسئله آن، تولید است.
*کلید من، کلید تدبیر است و هر قفلی را باز میکند و تمام مشکلات قابل حل است و برای آنها برنامه دارم.
*اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصاد استقامتی که ما باید مقاومت را ادامه بدهیم و این به معنای اقتصاد ریاضتی نیست.
* هدفمندی یارانه عدالت بود و چون مصوبه مجلس و قانون است باید ادامه پیدا کند اما باید قانون را با دقت اجرا کرد و نواقص گذشته را جبران و اشکالات قبلی را رفع کرد.
*در دولت تدبیر و امید همراه با یارانههای نقدی، یارانههای کالایی نیز داده میشود تا اقشار ضعیف دیگر دغدغه معیشتی نداشته باشند؛ چرا که اساس اقتصاد دولت من آرامش به مردم و از بین بردن نگرانی است.
*رهبر معظم انقلاب اصل 44 را انقلاب اقتصادی دانستند اما تا الآن محقق نشده چرا که قرار بود ما بخش بزرگی از صنعت را به مردم واگذار کنیم اما آمار نشان میدهد که فقط 13 درصد خصوصی شده و بقیه به شبهدولتیها واگذارشده است.
*ما باید تولید را رونق دهیم، محیط و فضای کسبوکار را بهبود بخشیم از امکانات بالقوه نهایت استفاده را ببریم اگر طرحهای صنعتی نیمهتمام را تکمیل و پروژههای عمرانی نیمهتمام را اجرا کنیم خودبهخود اشتغال خواهد آمد، البته در کنار این باید برای آنهایی که آماده به کار میشوند و در ماههای اولیه شغل فوری وجود ندارد بیمهای را در نظر بگیریم تا به حداقلهای زندگیشان برسند.
*مسئله مسکن نیز در اولویت دوم جوانان است که به آن توجه ویژهای دارم.
اما حال پس از یک سال از گذشت ریاستجمهوری حسن روحانی باید دید وی تا چه اندازه به تحقق این وعدهها دست یافته است.
رئیسجمهور دولت یازدهم در 24 خرداد در نشست خبری با اصحاب رسانه به ارزیابی برخی از عملکرد خود در این یکسال اخیر پرداخت که محورهای عمده سخنان وی در ادامه میآید.
روحانی در ابتدای اظهاراتش از اعتماد مردم به انتخابی که کردهاند گفت: اینکه «اکثریتی که به تدبیر و امید رای دادند در واقع این شعار را باور کردند.»
پیغام روحانی به غرب در آستانه مذاکرات
روحانی در خصوص مذاکرات هستهای رسید بر ضرورت توافق تاکید کرد، اما همان طور که در شانگهای به خبرنگار رویترز گفته بود که « ایران برای توافق با 1+5 عجله ندارد»، از تهران به طرفهای غربی پیغام داد که «اگر مذاکرات در پایان تیرماه به نتیجه نرسد و به توافق دست پیدا نکنیم، هیچ وقت شرایط به شرایط قبل بر نخواهد گشت.»
دلیل روحانی برای این تاکید آن بود که رئیس جمهور می گفت« تمام روابط خارجی ما مساله هستهای نیست.»
وی تاکید کرد که ایران روابط تجاری گستردهای با دنیا دارد. در بخش دیگری این حرف را با عدد و رقم اثبات کرد و این طور گفت: «هم اکنون به راحتی 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری را میتوانیم به داخل ایران بیاوریم و آنها نیز میدانند که ایران و جایگاه ایران از نظر جغرافیایی و تاریخ چه جایگاهی است و ما چه ملت بزرگی داریم.»
یو در بخش دیگری گفت که قول رساندن تورم را به 25 درصد در شرایط تحریم داده و الا کارشناسان اعلام کردند که این رقم می تواند پائین تر هم بیاید.
به قولهایی که دادهایم در این مدت عمل کردهایم
روحانی برای چندمین بار از عمل به قول هایی گفت که در انتخابات شعارش را داده است. تاکید کرد: «به قولهایی که در مورد تورم، رونق اقتصادی دادهایم عمل کردهایم. درباره بحث مذاکره با 1+5 نیز همینطور.»
سرنوشت منشور حقوق شهروندی
روحانی همچنین از نهایی شدن منشور حقوق شهروندی خبر داد. وی گفت که بخش حقوقی دولت این منشور را اصلاح و به او تحویل داده و روحانی به دنبال فرصتی است که متن نهایی را با مشاوران خود بخواند و سپس آن را انتشار دهد.
لابلای صجبت هایش از نظرات متفاوت خودش در خصوص مرحله دوم هدفمندی یارانه ها هم گفت، اینکه در مورد یارانهها نظر دیگری داشته، ولی تسلیم تصمیم کارشناسان شده است. چرا که مراقب است تصمیماتی نگیرید که در اقتصاد کشور تنش ایجاد کند.
دیدار با رقبای انتخاباتی در سالگرد 24 خرداد
اما دیدار با 7 رقیب انتخاباتی از اقدامات جالبی بود که روحانی انجام داد، رقبایی که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی همگی دور یک میز جمع شدند.
تصویب پیشنهاد روحانی در قالب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد
مجمع عمومی سازمان ملل متحد، امروز قطعنامه پیشنهادی از سوی ایران در مورد «جهان علیه خشونت و افراطیگری» را با اجماع به تصویب رساند.
پیشنهاد این اقدام از سوی رئیس جمهور کشورمان در جریان سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شده بود.
برای تصویب این قطعنامه، 190 کشور عضو سازمان ملل متحد به آن رأی مثبت دادند و هیچ کشوری با تصویب آن مخالفت نکرد.
ادامه سفرهای استانی
سفرهای استانی روحانی گامی برای ارتباط با مردم دولت یازدهم به شمار میرود و وی تاکنون به چند استان سفر کرده است.
دیدار با قشرهای مختلف مردم و صحبت در جمع آنان، دیدار با اندیشمندان، دانشجویان و نخبگان، دیدار با علما و روحانیون، دیدار با عشایر و روستاییان، شرکت در جلسه با مسئولان استانی و بازدید از طرحها و پروژههای عمرانی، کلیدواژه مشترک میان تمام سفرهای استانی حسن روحانی بوده است که تداوم این امر میتواند موجب ارتباط بیشتر مردم با روحانی شود.
بر اساس این گزارش اکنون یک سال از آغاز به کار دولت یازدهم میگذرد و در طی این یک سال دولت یازدهم اقداماتی را در حوزههای مختلف از جمله سیاستخارجی و اقتصادی انجام داده اما باید دید رئیس دولت یازدهم در ادامه راه چه برنامههایی را در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و سیاست خارجی دارد.