کد خبر: ۲۳۹۹۱۴
زمان انتشار: ۱۰:۰۷     ۱۲ مرداد ۱۳۹۳
عبدالصالح شمس اللهی
به گزارش پایگاه 598، صفحه معارف کیهان یک شنبه ۹۳/۵/۱۲ : خانواده در اسلام اصیل‌ترین نهادی است که در حوزه تربیت انسان به آن اشاره شده است. در این راستا می‌توان گفت طبق نصوص دینی مهم‌ترین رکن خانواده محبت است لکن متاسفانه جایگاه و اهمیت این رکن در عموم قشر مذهبی به خوبی شناخته نشده است. مقاله حاضر در پی تبیین اهمیت رابطه عاشقانه در روابط خانوادگی از منظر قرآن و روایات است که تقدیم خوانندگان می‌گردد.
***
اعضای خانواده از آنجا که در یک نهاد جمعی کوچک زندگی می‌کنند، بالطبع ناگزیر از ارتباط با یکدیگر می‌باشند؛ این ارتباطات اگر به صورت صحیح و مهندسی شده باشد باعث نشاط بیشتر خانواده و بستری برای رشد و تعالی افراد خانواده می باشد؛ اما اگر ارتباطاتی بی برنامه و بدون دقت لازم باشد، یقیناً خانواده به فضایی متشنج و مجموعه‌ای برای انحراف اعضا تبدیل می‌گردد.
در سبک زندگی خانوادگی ایده آل از منظر اسلام، ارتباطات درون خانوادگی دارای اصولیست که باید دقیق و مو به مو اجرا شود؛ و اجرای آنها باعث ایجاد یکی از ارکان اصلی سبک زندگی خانوادگی ایده آل از منظر اسلام می‌باشد.
ارتباط عاشقانه بین اعضا
در ارتباطات انسان‌ها با یکدیگر سه نوع برخورد مشاهده می‌شود:
رابطه متقابل
به این معنا که با طرف مقابل همان‌گونه رفتار می‌کنیم که او با ما برخورد می‌کند؛ در این گونه رابطه‌ها به قول عامیانه جوابِ‌های، هوی است و جوابِ سلام ،علیک؛ این نوع برخورد را قرآن کریم مختص به دشمنان می‌داند:
«فَمَنِ اعْتَدى‏ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‏ عَلَیْکُم‏. »۱
«هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّى کنید. »
رابطه مداراتی
به این معنا که با طرف مقابل بسازیم و تحمل کنیم؛ حتی اگر عمل او باب میل ما نیست، این نوع رابطه مخصوص جامعه مسلمین است که با هم دشمنی نمی‌کنند، امّا سلیقه‌های مختلف و گوناگونی دارند؛ این قسم در امور اجتماعی به شدّت مورد توصیه پیامبر اسلام بوده است.
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) اَمَرَنِى رَبِّى بِمُدَاراة النّاسِ کَمَا اَمَرَنى باَدَاءِ الفَرَائِض.۲»
«رسول خدا فرمود: پروردگار من مرا به مدارای با مردم امر فرموده، چنانچه به اداء واجبات امر فرموده» و نیز فرمود:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ مُدَارَاة النّاسِ نِصفُ الاِیمَانِ و الرفق بهم نصف العیش. »۳
«رسول خدا (ص) فرمود مدارای با مردم نیمى از ایمان و رفق و ملایمت با آنان نیمى از زندگى است. »
رابطه عاشقانه
رابطه عاشقانه رابطه ای است که افراد از روی علاقه شدید قلبی با یکدیگر برقرار می‌کنند. در این نوع ارتباط افراد نه به صورت متقابل و نه به صورت مدارای تحمیلی در کنار یکدیگر زندگی نمی‌کنند؛ بلکه زندگی آنها بر مدار محبّت می‌گردد. این نوع ارتباط ارتباطیست که در لسان اهل بیت و سیره معصومین(ع) و فرامین قرآن کریم به آن در حیطه خانواده دستور داده شده است.
نکته مهم در این نوع ارتباط این است که رسیدن خانواده به این الگوی ارتباطی نیازمند تلاش و طی مراحلی است؛ و اگر این مراحل به درستی طی نشود ارتباطات درون خانوادگی ممکن است به سطح مدارای تحمیلی و در برخی از موارد به تقابل دشمنانه تنزل پیدا کند؛ کما این‌که در داستان یوسف و برادران و یا‌هابیل و قابیل این رابطه به تقابل کشیده شد.
برای رسیدن به یک رابطه عاشقانه
باید به نکات زیر توجه نمود:
الف : محبت گفتاری
تجلّی برخورد عاشقانه را می‌توان در محبت گفتاری دید. در سبک زندگی الهی افراد خانواده در برخورد با یکدیگر از کلمات و اسلوب‌های محبت آمیز استفاده می‌نمایند. این محبت، زمینه عمل‌کرد محبت‌آمیز را به وجود می آورد؛ که مجموع گفتار و عمل عاشقانه باعث ایجاد عشق وافر در قلب اعضای خانواده نسبت به یکدیگر می‌گردد.
گفتار محبت آمیز زن با شوهر
زن به عنوان ستون عاطفی خانواده باید نسبت به شوهر خود گفتار محبت آمیز داشته باشد. در سبک زندگی خانوادگی اسلامی، زن با تمام وجود، محبّت و علاقه خود را به شوهر ابراز می‌کند و این از حقوق مرد شمرده شده است. نبی مکرم اسلام(ص) به زنی به نام حَولاء فرمود:
«حق مرد بر زن خود این است که… به او اظهار عشق و محبت کند و دلسوز او باشد. »۴
اظهار محبت و برخورد عاطفی و مودبانه باعث می‌شود که مرد به جاذبه‌های بیرون از خانه دل نبند و تمام محبّت خود را خرج همسر و فرزندان خود نماید.
گفتار محبت آمیز شوهر با زن
زنان همان‌گونه که کوه محبت هستند، به دریایی از محبّت نیاز دارند؛ یکی از اصلی ترین دستورات دین در برخورد با زنان امر به محبت گفتاریست. همان‌گونه که روانشناسان می‌گویند: «زن نیاز به محبتی دارد که به واسطه شنیدار به آن منتقل شود» و این نوع از محبت، در آنها تأثیری شگرف و عجیب دارد؛ و حتی گاه از محبت‌های عملی نیز تأثیر گذارتر است؛ لذا می‌گویند زنان در درک محبت و عواطف شنیداری هستند و مردان دیداری؛ بنابر همین اصل پیامبر اسلام(ص) به تشویق به این نوع محبّت پرداخته و فرمودند:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّی أُحِبُّکِ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً». ۵
«رسول خدا فرمودند: اگر مردی به همسر خود بگوید دوستت دارم این جمله هرگز از قلب او پاک نخواهد شد.»
استاد مطهری لزوم عشق و ابراز محبّت نسبت به زن را با تشبیه زیبایی، این گونه بیان کرده اند:
«مرد مانند کوهسار است و زن به منزله چشمه و فرزندان گل‌ها و گیاهان، چشمه باید باران کوهسار را دریافت و جذب کند؛ تا بتواند آن را به صورت آب صاف و زلال بیرون دهد و گل‌ها وسبزه‌ها را شاداب و خرم کند. پس همان‌گونه که رکن حیات دشت، باران کوهستانی است، رکن حیات خانوادگی نیز احساسات و عواطف مرد نسبت به زن می باشد که در پرتوی آن هم زن، هم زندگی و هم فرزندان، صفا و جلا و خرّمی می‌گیرد. »۶
در متون روایی نکات تکان دهنده ای را در مورد محبت به زنان می‌یابیم که بیان آنها گاه مسئولیت افراد را به شدت بالا می‌برد روایت زیر نمونه ای از آن نکات است.
«قال رسول الله (ص)أَخْبَرَنِی أَخِی جَبْرَئِیلُ وَ لَمْ یَزَلْ یُوصِینِی بِالنِّسَاءِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنْ لَا یَحِلَّ لِزَوْجِهَا أَنْ یَقُولَ لَهَا أُفٍّ»۷
«برادرم جبرئیل به اندازه ای به ما نسبت به زن سفارش کرد که گمان کردم به او «اف» هم نمی توان گفت».
گفتار محبت آمیز والدین با فرزندان
در خانواده اسلامی والدین همان‌گونه که با هم با محبت صحبت می‌کنند، با فرزندان نیز با محبّت صحبت می‌کنند و سعی می‌کنند با این محبت گفتاری دل فرزندان را به محیط خانواده گرم نمایند.
با نگاهی گذرا به شیوه تکلم انبیاء، اولیاء وامامان با فرزندان خود، موج زدن محبت در گفتاری را به وضوح می‌بینیم. آنان تلاش می‌نمودند تا با برخورد عاطفی با فرزندانشان زمینه را برای سایر مسائل تربیتی فراهم آورند.
به عنوان مثال زمانی که می‌خواستند آنها را صدا بزنند به ندای عاطفی تمسک می‌نمودند.
«یَا بُنَیَّ إِنَّ الدُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ قَدْ غَرِقَ فِیهَا عَالَمٌ کَثِیر. »۸
«قالَ یا بُنَیَّ لا تَقْصُصْ رُؤْیاکَ عَلى‏ إِخْوَتِکَ فَیَکیدُوا لَکَ کَیْداً إِنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبینٌ ».۹
همان‌گونه که در روایت و آیه فوق مشاهده می‌فرمائید، در سیره الهی زمانی که می‌خواهند فرزند را صدا بزنند با لفظ محبت آمیز صدا می‌زنند و نه با تحقیر و توهین و یا حتی به صورت عادی «یا بنی» را اگر بخواهیم ترجمه کنیم بار معنایی از دست می‌رود، ولی شاید مقارن پسرکم با ناز و نوازش باشد.
گفتار محبت آمیز فرزندان با والدین
همان‌گونه که در سبک زندگی اسلامی والدین باید با فرزندان با محبّت و عشق صحبت کنند، فرزندان نیز باید با محبت و علاقه و ادب نسبت به والدین خود برخورد کنند؛ و حتی کوچک‌ترین بی‌احترامی را نسبت به آنها نداشته باشند؛ و شاید این قسم از اقسام گذشته اولی باشد، زیرا صحبت محبت آمیز با والدین علاوه بر اهمیّت مذکور جنبه قدر دانی نیز دارد قرآن کریم در این باره می‌فرماید:
«وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی‏ صَغیراً. »۱۰
«و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکى کنید! هر گاه یکى از آن دو، یا هر دوى آنها، نزد تو به سن پیرى رسند، کمترین اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو! و بالهاى تواضع خویش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: پروردگارا! همان‏گونه که آنها مرا در کوچکى تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده! »
ب : بیان خوبی‌های افراد
یکی از چیزهایی که محبّت افراد را نسبت به یکدیگر زیاد می‌کند این است که فرد بداند در چشم نفر مقابل انسان ارزشمند و لایقی است؛ کلاً انسان‌ها از لحاظ فطری به کسانی کشش دارند که برای آنها شخصیّت قائلند و به آنها جایگاه ارزشی می‌دهند.
یکی از راه‌هایی که فرد به این باور برسد که دیگر اعضا برای او ارزش قائلند بیان خوبی‌های او در زبان دیگر اعضاست؛ یعنی اگر زن در شوهر خود تغییری به سمت خوبی دید از او تمجید کند و یا اگر پدر در فرزند خود جهت گیری صحیحی را در زندگی دید، او را مورد تحسین قرار بدهد؛ این کار علاوه بر تشدید محبت باعث می‌شود که فرد در مسیر صلاح و نیکی ثابت قدم شود.
البته این نکته نباید فراموش شود که بیان خوبی‌ها باید صادقانه باشد و الا نتیجه معکوس می‌دهد؛ به این معنا که فرد مورد تحسین اگر واقعاً خوبی‌ها را در وجود خود نبیند، برای از دست ندادن جایگاه خود در اذهان رو به دورنگی و نفاق می‌آورد.
محبّت عملی
همان‌گونه که گذشت برای رسیدن به یک رابطه عاشقانه باید محبّت گفتاری با محبّت عملی در هم آمیخته شود، تا خروجی آن یک علاقه و عشق ماندگار باشد؛ در صورتی که فرد محبّت گفتاری داشته باشد ولی در عمل نشان ندهد، طرف مقابل ابتدا دچار تناقض شده و سپس حکم به دروغگویی می‌کند؛ و اگر محبت عملی باشد ولی محبت گفتاری نباشد طرف مقابل به خاطر عاطفی نبودن فضا محبّت عملی را درک نخواهد کرد.
محبّت عملی الزامات و مصادیقی دارد که باید به آنها توجه نمود، که برخی از آنها را مورد بررسی قرار می‌دهیم:
الف : شناخت ظرافت‌های افراد مختلف خانواده از حیث نوع
در یک خانواده معمولاً چهار طرف مرد و زن، دختر و پسر وجود دارد؛ که هرکدام از حیث نوعی ظرافت‌هایی را دارند که علم به این ظرافت‌ها باعث ثمر دهی مناسب محبّت‌های عملی می‌گردد و در صورت عدم مراعات این ظرافت‌ها محبّت عملی غلط یا بی ثمر بوده و یا ثمره معکوس خواهد داد.
به عنوان مثال دختران به خاطر روح حساس و صبر کمی که دارند دوست دارند که در محبت مقدم باشند، و به همین علت است که در آموزه‌های دینی اسلام آمده است که زمانی مرد خانه از سفر باز می‌گردد ابتدا به دختران خود سری بزند؛ و یا زمانی که می‌خواهد هدیه بدهد، ابتدا به دختران خود هدیه بدهد؛ و یا در مورد پسران نوع محبت باید از نوعی باشد که با روح پسر‌ها سنخیت داشته باشد معمولاً پسر‌ها از محبت‌هایی که رنگ و بوی دخترانه دارند مثل بوسیدن و… بیزارند و بیشتر مایلند محبت‌ها از سنخ مردانه باشد، مثل دادن مسئولیت و قدرت و یا پدر به خاطر جایگاهی که در خانواده دارد محبت عملی را مقدم داشتن او در همه موارد می‌بیند و مادر نیز توقع دارد محبت‌های عملی متناسب با روحیه خود را دریافت کند.
برای رسیدن به یک خانواده عاشق شناخت تمام ظرافت‌های نوعی افراد خانواده مهم است.
ب : شناخت ظرافتهای فردی
یکی از کارهایی که باید در راستای شکل گیری محبّت عملی در خانواده انجام شود شناخت ظرافت‌های فردی علاوه بر ظرافت‌های نوعیست.
ظرافت‌های فردی به این معناست، که ظرافت‌ها گاه لازمه نوع افراد مثل دختر و یا پسر بودن نیست بلکه فرد به صورت شخصی ظرافت‌هایی و حساسیت‌هایی دارد مثلا از چیزی ناراحت و یا از چیزی خوشحال می شود. شناخت این ظرافت‌ها و مراعات آنها در برخورد با افراد باعث می‌گردد که در فضا خانواده احساس راحتی نموده و همین امر باعث دلبستگی و محبّت به فضای خانواده خواهد شد.
ج : از خود گذشتگی
مقدّم داشتن نظر دیگران بر خود یکی از اصلی‌ترین عوامل تشدید محبّت است. انسان‌های با گذشت معمولاً انسان‌های محبوبی نیز هستند؛ لذا در فضای خانواده اگر گذشت حاکم شود محبّت نیز حاکم خواهد شد؛ ولی اگر به جای گذشت خودخواهی حاکم شود افراد به جای محبّت به یکدیگر، در صدد دشمنی بر می آیند. این مقدم داشتن آن قدر تأثیر گذار و مهم است که در روایتی آن را معیار ایمان و نفاق برشمرده اند:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْمُؤْمِنُ یَأْکُلُ بِشَهْوَةِ عِیَالِهِ وَ الْمُنَافِقُ یَأْکُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ.»۱۱
«رسول خدا فرمودند مومن آن چیزی را می‌خورد که خانواده اش دوست دارند و منافق خانواده اش آن چیزی را که او دوست دارد می‌خورند.»
د : عفو و بخشش
دو نفر زمانی که برای مدت طولانی کنار یکدیگر زندگی می‌کنند یقیناً گاه دچار خطاو اشتباه می‌شوند؛ بعضاً ممکن است در مشکلات عصبانی شده و یا تنگ حوصلگی کنند؛ گذشت و عفو در این گونه موارد باعث می‌شود که فرد بعد از مدتی از کرده خود پشیمان شده و سیره عملی خود را تغییر دهد. همین گذشت باعث تشدید محبّت می‌شود. اما اگر عفو و گذشت نباشد کینه‌ها روی یکدیگر انباشته شده و روح انتقام که آفت اساسی برای خانواده است شکل خواهد گرفت.
«قال رسول الله (ص) تَعافَوا تَسقُطِ الضَّغائِنُ بَینَکُم. »۱۲
«رسول خدا فرمودند: از یکدیگر گذشت کنید، تا کینه‏هاى میان شما از بین برود. »
و نیز این گذشت را مایه عزت که قرین محبوبیت است دانسته و فرمودند:
«قال رسول الله مَن عَفا عَن مَظلَمَةٍ أَبدَ لَهُ اللّه‏ بِها عِزّا فِى الدُّنیا وَالخِرَةِ.»۱۳
«رسول خدا فرمودند: هر کس از ظلمى که در حق او شده گذشت کند، خداوند به جاى آن در دنیا و آخرت به او عزّت مى‏بخشد. »
البته این گذشت باید گذشت واقعی باشد و نه گذشت ظاهری، به این معنا که بعداً هم به رخ طرف مقابل نکشیم و او را به خاطر اشتباهی که اصلاحش نموده مذمت نکنیم.
«قال الرضا (ع)فى قَولِهِ تَعالى: (فَاصفَحِ الصَّفحَ الجَمیلَ) ـ: عَفوٌ مِن غَیرِ عُقوبَةٍ وَلا تَعنیفٍ وَلا عَتبٍ.»۱۴
«امام رضا(ع) درباره آیه «پس گذشت کن گذشتى زیبا… »فرمودند: مقصود، گذشت بدون مجازات و تندى و سرزنش است. »
هـ : هدیه دادن
یکی از چیزهایی که از مصادیق محبت عملیست هدیه دادن است. در روایات متعددی آن را عامل ازدیاد محبت و رفع کدورتها دانسته اند.
«قَالَ الصادق (ع) تَهَادَوْا تَحَابُّوا. »۱۵
«امام صادق فرمودند به یکدیگر هدیه بدهید تا محبت‌ها زیاد شود. »
هدیه دادن در قالب‌های مختلف مورد تشویق از طرف شریعت قرار گرفته، تا آنجا که سوغاتی را از مخارج سفر دانسته اند.
«امام صادق فرمود: وقتى یکى از شما به سفر مى‏رود باید به مقدار توانش سوغات براى خانواده‏اش بیاورد، اگر چه‏ یک‏ سنگ‏ باشد.»۱۶
نکته: محبّت چشم انسان را به روی نقائص اطرافیان می‌بندد:
انسان موجودیست که محبت در وجود او تاثیر شگرفی دارد تا آنجا که در روایات محبّت را عامل نا دیده گرفتن نقصها می‌دا نند و نبی مکرم اسلام در این باره فرموده اند:
«حُبُّکَ لِلشَّیْ‏ءِ یُعْمِی وَ یُصِمُّ ».۱۷
«محبت تو نسبت به چیزی تو را کر و کور می‌کند»
انسان غیر معصوم مجموعه ای از نقص‌ها و کمال‌هاست و زمانی که قرار است در کنار یکدیگر به عنوان یک خانواده زندگی کنند، باید بتوانند خوبی‌های یکدیگر را ببینند و نقایص را نادیده گرفته و یا تبدیل به کمال نمایند، و لازمه این مسئله این است که در درجه اوّل افراد نسبت به یکدیگر محبّت پیدا نمایند و این حاصل نمی‌شود مگر با تلفیقی از محبّت گفتاری و عملی که ثمره اش ایجاد محبّت قلبی بین اعضا است.
نکته قابل توجه این است که محبّت در خانواده برای دوام باید دو سویه باشد و معمولاً با توجه به محدویت ظرفیت روحی افراد محبّت یک سویه دوامی نخواهد داشت و به قول بابا طاهر عریان:
چه خوش بی مهربانی کز دو سر بی که یک سر مهربانی درد سر بی
البته اسلام در مورد روابط خانوادگی دستور به برخورد عاشقانه داده است و نه برخورد متقابل؛ به این معنا که در صورتی که یک طرف عمل به وظیفه را ترک کرد، دلیل نمی شود تا دیگری هم وظیفه را ترک نماید. ولی همان‌گونه که گذشت، توان وظرفیت انسان‌ها متفاوت است و بهتر است برای جلو گیری از بروز مشکلات و شیرین‌تر شدن زندگی هر دو طرف روی به برخورد عاشقانه بیاورند.
از مجموع گفتار گذشته چنین بر می‌آید که خانواده ای پر نشاط و پر محبت است که در برخورد با یکدیگر از در محبت در آیند و با گفتار محبت آمیز و رفتار کریمانه فضای خانواده را در اوج عشق نگه دارند تا تنزل از این قله رفیع و مقدس باعث تزلزل خانواده و فروپاشی آن نشود .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- بقره ۱۹۴
۲- عبد الحسین طیب،أطیب البیان فی تفسیر القرآن،ج‏۱، ص ۳۲۱
۳- همان
۴- مستدرک الوسائل، جلد۱۴، صفحه۲۴۴
۵- الکافی،ج۵ ،ص۵۵۴
۶- ،مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، قم، انتشارات صدرا،۱۳۸۱ص ۲۸۷٫
۷- مستدرک الوسایل، ج۱۴، ص۲۵۲
۸- الکافی، ج ۱، ص ۱۶
۹- یوسف،۵
۱۰- اسرا ۲۳ و ۲۴
۱۱- وسائل‏الشیعة، ج۲۱، ص۵۴۲
۱۲- کنزالعمال، ج۳،تهران، ص۳۷۳
۱۳- امالى طوسى،قم، ص ۱۸۲
۱۴- اعلام الدین فی صفات المومنین، ص‏۳۰۷
۱۵- من‏لایحضره‏الفقیه، ج ۳، ص ۲۹۹
۱۶- جزائرى، ترجمه قصص الأنبیاء، ص۱۵۸ به نقل از تفسیر عیاشی
۱۷- من‏لایحضره‏الفقیه، ج ۴، ص۳۸۰
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها