به گزارش پایگاه 598، جهان نیوز در تحلیلی بر پیام اخیر سردار سلیمانی خطاب به فرماندهان مقاومت فلسطینی نوشت: این از موارد نادری است که فرمانده نیروی قدس سپاه این طور صراحتا به میدان آمده و یک پیام مشخص درباره یک موضوع خاص صادر میکند.
سردار قاسم سلیمانی البته در مناسبتهای معدود از جمله حضور در برنامه های بزرگداشت شهدا (خصوصا شهدای لشکر 41 ثارالله کرمان) به سخنرانی پرداخته و معمولا به موضوعات روز دنیای اسلام نیز ورود میکند. یا می توان نام او را در پای نامههایی که در مقاطع مختلف (از جمله نامه فرماندهان دفاع مقدس به فرماندهان مقاومت فلسطین) نوشته میشود، دید اما این برای اولین بار است که فرمانده نیروی قدس، شخصا نامهای صریح و روشن خطاب به مقاومت فلسطین نوشته و در آن بر موضوعات مهمی نظیر مسلح ماندن مقاومت، حمایت بی دریغ از فلسطین در همه حوزه ها و نابودی رژیم صهیونیستی تاکید میکند.
این پیام از چند جهت قابل توجه است، اولا اینکه این بار فرمانده نیروی قدس سپاه که چهرهای شناخته شده برای صهیونیستها و آمریکاییهاست صراحتا از «توقف ناپذیر بودن کمکهای همه جانبه ایران در قبال مقاومت» حرف میزند، که این «همه جانبه بودن» حتما مهمترین موضوع یعنی کمکهای تسلیحاتی را نیز در بر خواهد گرفت و درست در زمانی که رهبری معظم انقلاب، موضوع مسلح کردن کرانه باختری رود اردن مانند غزه را مطرح کرده و بر لزوم ورود جهان اسلام بر این مهم تاکید دارند، سخنان فرمانده نیروی قدس، اهمیتی دوچندان مییابد. یعنی حالا دیگر مشکلات اسراییل صدچندان خواهد شد و علاوه بر غزه باید نگران کرانه باختری که وسعت بیشتری نیز دارد، باشد.
کرانه باختری، شهرهای مهمی مانند جنین، طولکرم، بیت المقدس (شرقی) و الخلیل را در بر می گیرد و فاصله نزدیک تری نیز با شهرهای مهم صهیونیست نشین از جمله تلآویو دارد و ناامن شدن این منطقه برای اسراییل میتواند گلوی این رژیم را بیشتر بفشارد.
این طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران وقتی همه دنیا را دعوت به مسلح کردن مقاومت فلسطینی می کند، خود پیشگام در این موضوع باشد؛ هر چند که در گذشته هم بوده است.
یکی از راهبردهای اصلی و تغییرناپذیر انقلاب اسلامی ایران، پشتیبانی از مقاومت در همه جای دنیا عنوان میشود و شاید یکی از صریح ترین مواضع را در این رابطه حضرت آیتالله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نماز جمعه 14 بهمن ماه سال 90 اعلام کردند:
«...ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزی جنگ سی و سه روزه و پیروزی جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است.»
این واضح است که امروز جمهوری اسلامی ایران در حمایت از گروه های مقاومت اسلامی خصوصا حزبالله لبنان از هیچ کوششی دریغ نکرده و اگر میبینیم موشکهای حزبالله تبدیل به مهمترین نگرانی رژیم صهیونیستی شده، از همین بابت است.
اما این حمایت در خصوص مقاومت فلسطین نیز علی رغم همه سختیها و مشقات در زمینه ارسال کمکها ادامه دارد.
در خلال جنگ پیشین غزه بود که برای اولین بار مقاومت اسلامی، یکی از مهمترین سلاحهای خود را رو کرد تا سرنوشت جنگ تغییر کند: موشک های فجر 5.
تا مدتها، مهمترین دغدغه صهیونیستها در نبرد با مقاومت فلسطینی، راکتهای ابتدایی قسام بودند که بردی کمتر از 20 کیلومتر داشتند اما همین فلسطینیهایی که زمانی با دست خالی «انتفاضه سنگ» را راه انداختند یا مجبور بودند به دلیل عدم توان تسلیحاتی، دست به عملیاتهای استشهادی بزنند، حالا با استفاده از راکتهای پیشرفته تر «فجر» توازن وحشت و مرگ را در سرزمین های اشغالی برقرار کردند؛ موشک هایی که اگرچه «وارداتی» نیستند، ولی براساس همان تکنولوژی ساخته میشوند که جمهوری اسلامی ایران در اختیار آنها گذاشته است.
«... ما به هر مسلمانی که در برابر استکبار ایستادگی کند، کمک تکنولوژیک و فناوری میکنیم. به دلیل محاصره غزه، ما نمیتوانیم به آنجا سلاح بفرستیم اما تجربیات خود را برای ساخت موشک فجر 5 در اختیارشان گذاشتیم و امروز انبوهی از این موشک در حال ساخت و تولید است.» سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه، 1 آذر 1391
مقاومت برگ جدیدی را در نبرد با اشغالگران رو کرده بود. این بار نه پایگاه های نظامی در نزدیکی غزه بلکه فرودگاه «بنگوریون»، «پارلمان اسرائیل» و مراکز مهم دیگر در پایتخت این رژیم زیر آتش موشکها بودند.؛ دیگر تلآویو هم ناامن شده بود. اتفاقی که حتی در جنگ 33 روزه نیز رخ نداد.
«... رژیم صهیونیستی برای اولین بار تلآویو را درگیر جنگ دید. آنها هیچ گاه فکر نمیکردند موشکهای حماس 80 کیلومتر برد داشته باشد. این موشکها در درون فلسطین ساخته میشود.» سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه، 1 آذر 1391
اخیرا نیز جنبش جهاد اسلامی فلسطین اعلام کرده موشک هایی در اختیار دارد که تا به این لحظه استفاده نکرده است اما در صورت استفاده از این موشک ها، جهان غافلگیر خواهد شد.
* نمونه ای دیگر از کمک تکنولوژیک سپاه به مقاومت
مهرماه سال 91 خبری مهم در رسانههای دنیا منتشر شد: ورود پهپاد حزب الله به حریم هوایی اسراییل.
این هواپیمای بدون سرنشین توانسته بود با عبور از دید رادارهای فوق پیشرفته، وارد فضای سرزمینهای اشغالی شده و با طی مسیری در حدود 300 کیلومتر و عبور از روی مهمترین مراکز نفتی و نظامی اسراییل، طی 3 ساعت، خود را به نزدیکی اصلیترین مرکز تاسیسات هسته ای این رژیم یعنی نیروگاه دیمونا در عمق صحرای نقب برساند.
درخصوص عملکرد این پهپاد در بی حیثیت کردن ارتش «محافظت شدهترین نقطه دنیا» زیاد صحبت شد اما آنچه در این مقال مورد توجه است، تکنولوژی است که در اختیار حزب الله لبنان قرار گرفت.
این تکنولوژی از کجا آمده بود؟
وقتی گمانهزنی ها در ابن باب شروع شد، بلافاصله دبیرکل حزب الله «ایرانی بودن ایوب» را اعلام کرد تا زنگ خطر دیگری برای سران رژیم صهیونیستی به صدا در آید که «وقتی سامانههای پدافندی آنها در برابر پهپاد ایوب ناکارآمد است، در مقابل نفوذ هواپیماهای بدون سرنشین پیشرفته تر ایرانی نظیر «شاهد 129» و «فُطرُس» چه عملکردی خواهند داشت؟»
دور از ذهن هم نیست که جمهوری اسلامی ایران با در اختیار گذاشتن نمونهای از دستاوردهای خود در عرصه هواپیماهای بدون سرنشین به حزب الله لبنان (به عنوان بازوی قدرتمند ایران در زیر گوش اسراییل)، علاوه بر مخابره پیامی مهم برای قسم خوردهترین دشمن خود، بار دیگر این نکته را یاد آورد شود که در نوبت بعدی، پهپاد نفوذی شاید مجهز به موشک هایی باشد که براحتی شاهرگ حیاتی اسراییل را در 40 کیلومتر مورد هدف قرار دهد.
البته در روزهای ابتدایی همین نبرد غزه نیز شاهد بودیم که برای اولین بار پهپادهای حماس با نام «ابابیل» وارد حریم هوایی سرزمین های اشغالی شدند، با این تفاوت که این بار پهپادهای مقاومت «مسلح» بودند.
اگرچه خلع سلاح مقاومت از دیرباز در دستور کار غربی ها بوده و برای آن جنگها نیز به راه انداختند اما امروز که مقامات جمهوری اسلامی با صراحت تمام، تسلیح مقاومت را اعلام کردند، آب پاکی بر دستان آنها ریخته شده است.
«... تمام جهان بداند که خلع سلاح مقاومت، جوسازی باطلی است؛ وهمی است که محقق نمی شود؛ رویاهایی که در بیداری تعبیر نمی شوند و آرزوهایی که به گورها برده خواهند شد.
ما در محضر خدای عزوجل، با شهدا عهد میبندیم که بر عهد خود پایبند بمانیم و دگرگونه نشویم؛ همانگونه که بودیم و هستیم به تکلیف دینی خود در حمایت از مقاومت عمل کنیم؛ ما تأکید می کنیم که در اصرار برای پیروزی مقاومت و بالابردن آن تا پیروزی ادامه خواهیم داد تا اینکه زمین و آسمان و دریا برای صهیونیست ها تبدیل به جهنم شود و قاتلان و مزدوران بدانند که حتی یک لحظه هم از دفاع از مقاومت، حمایت آن و پشتیبانی ملت فلسطین دست برنخواهیم داشت و تردیدی در این امر نخواهیم کرد...» پیام سرلشکر قاسم سلیمانی به فرماندهان مقاومت فلسطینی 08 مرداد 1393
از طرف دیگر لحن این نامه نشان میدهد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران که قاسم سلیمانی نماد آنها در عرصههای بین المللی است، چه رابطه نزدیکی با مقاومت فلسطینی سنی مذهب دارد. به این فراز نامه توجه کنید:
«...سلام بر فرماندهان مقاومت که نامهای خود را با حروف شرف در تاریخ فلسطین ثبت کردند؛ فرماندهانی که سازش نمی پذیرند و در برابر فشارهای تسلیم و توطئه های تسلیم پذیری، عقب نشینی نمی کنند.
سلام بر برادران من، سران سیاسی حماس و جهاد اسلامی و همه گروه های مقاومت...
سلام و درود به فرماندهان و مقاومان در گردان های قسام، گروهان های قدس، ابوعلی مصطفی، شهدای الاقصی و تیپ ناصر صلاح الدین و همه مجاهدان و جنبش های مقاومت در روی زمین.»
فرمانده نیروی قدس باز هم به مهمترین توصیه به سران مقاومت میپردازد: وحدت.
«...در این لحظه مهم در تاریخ امت مان، می گوییم و همه براداران را توصیه می کنیم که تفنگ و سلاح و خون و کرامت خود را در دفاع از انسانیت و اسلام که در فلسطین خلاصه شده است، به کار گیرند؛ به جای اینکه با یکدیگر بجنگند، جنگی که دشمنان را شاد می کند و توان ها (در جبهه خودی) را میزداید. وحدت برای فلسطین، دشمنان را دچار وحشت و تمام جهان را برای غاصبان آن ناامن میکند.»
او به خوبی میداند که اگر امروز کرانه باختری بخواهد مسلح شود، گروه های فلسطینی باید اختلاف را کنار بگذارند و اصلا همین اختلافات است که خیال اسراییل را از جانب کرانه باختری راحت میکند.
مقاومت اسلامی در جنگ های گذشته 22 روزه و 8 روزه نشان داد با وحدتی که نمود آن را بارها در عملکرد حماس و جهاد دیدیم، می توان ارتش شکستناپذیر را به زانو درآورد.
فرمانده نیروی قدس در بخش دیگری از این نامه، پیام روشنی نیز برای صهیونیستها دارد و آن هم تهدید به نابودی و از بین بردن «امنیت» برای آنهاست:
« ما در محضر خدای عزوجل، با شهدا عهد میبندیم که بر عهد خود پایبند بمانیم و دگرگونه نشویم؛ همانگونه که بودیم و هستیم به تکلیف دینی خود در حمایت از مقاومت عمل کنیم؛ ما تأکید می کنیم که در اصرار برای پیروزی مقاومت و بالا بردن آن تا پیروزی ادامه خواهیم داد تا اینکه زمین و آسمان و دریا برای صهیونیست ها تبدیل به جهنم شود و قاتلان و مزدوران بدانند که حتی یک لحظه هم از دفاع از مقاومت، حمایت آن و پشتیبانی ملت فلسطین دست برنخواهیم داشت و تردیدی در این امر نخواهیم کرد.»
یکی از مهمترین موانع پیش روی مقاومت در راه مسلح کردن آنها، همکاری نزدیک سران عرب با رژیم صهیونیستی است که اگر چه در ظاهر در قبال قضیه فلسطین سکوت کردند، اما این تنها سکوت نیست و آنها بیشترین همکاری را برای از بین بردن مقاومت چه در فلسطین و چه در لبنان با صهیونیستها داشته و دارند که حتی سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان نیز در خلال جنگ 33 روزه حمله شدیدی به آنها کرد.
سردار سلیمانی نیز در این نامه به موضوع عملکرد این رژیم ها در قبال کشتار مردم غزه اشاره کرده و میگوید:
« لعنت خدا بر هر کس که راه های امدادرسانی را به روی شما بست و با صهیونیست ها در جنایت هایشان شریک شد.
لعنت خدا بر هر کس که اندوه شما و تلخکامی تان را می بیند و با سکوت بزدلانه اجازه قتل ملت مظلومتان را می دهد.»
مقاومت فلسطینی عرصه جدیدی را تجربه میکند. «انتفاضه سنگ» به «انتفاضه موشک» تبدیل شده و جمهوری اسلامی ایران راه مسلح کردن کرانه باختری را در پیش گرفته است.
پایان کار چه خواهد شد؟ باید صبر کرد و دید...