به گزارش پایگاه 598 به نقل از جام،نکونام در این گفتوگو صفات مختلفی را به قلعهنویی نسبت داده و به وضوح
سرمربی استقلال را متهم کرده که از منصور عظیمی دوست و همراه این چند ساله
اش حرف شنوی داشته و وی ترکیب تیم را مشخص میکرده است. خلاصه آنچه که
نکونام در این مصاحبه به زبان آورده روابط ناسالم بازیکنان با اطرافیان
قلعهنویی است و اینکه عظیمی با دریافت رشوه از بازیکنان و باج گیری آنها
را وارد ترکیب میکرده یا از جمع 11 نفره خارج می ساخته است. این تندترین
اظهارنظر ممکن علیه قلعهنویی است که البته مدتی می شود عظیمی را از حضور
در تمرینات استقلال منع کرده است.
کدهایی که نکونام در این مصاحبه در این باره به زبان آورده شامل نکات زیر است:
روزی یکی از بازیکنان جوان تیم به من زنگ زد و گفت میخواهم فوتبال را
کنار بگذارم. راستش میدیدم او در تمرین بیانگیزه و ناراحت است ولی فکر
میکردم شاید مسئله فوتبالی نیست. گفتم چرا؟ اتفاقی افتاده؟ در همان زمان
قضیه پولی را تعریف کرد که به یکی از دوستان نزدیک آقا داده بود.
نشان به آن نشان که حتی در اتاق 151 هتل المپیک که اتاق خود آقای سرمربی
بود، سه نفره یعنی من، آن بازیکن جوان و دوست آقایان نشستیم و صحبت کردیم.
او خیلی مطمئن گفت فردا بازی میکنی!
آن بازیکن در ابتدای ورود به استقلال خیلی خوب کار میکرد تا زمانی که
ماشینش را به دوست آقایان نداد و در قطر سکونشین شد! به او گفت یا ماشینت
را بده یا در قطر سکونشین میشوی. او هم نداد و رفت روی سکو!
این آقا پیش من آمد و گفت یک سیم کارت به من بده! یادم هست بازی با داماش
بود که در نهایت باختیم. به او گفتم به چه جرأتی چنین خواستهای داری.
نکونام همچنین در بخشی از گفتوگویش به انتقاد از عملکرد فنی قلعهنویی
پرداخت، او می گوید قلعهنویی مربی ای است که مربیگری بلد نیست و با این
جمله ها مربیگری قلعهنویی را زیر سوال برد:
همین دو فصل قبل که ما قهرمان شدیم، چند بازیکن به تیم اضافه شدند؟ آن فصل
ما قهرمان شدیم، چون بهترین بازیکنان را داشتیم. اگر قهرمان نمیشدیم همه
باید تعجب میکردند.
من همین الان میتوانم تمرین یک سال استقلال را به شما بگویم. بازیکنان
شکل تمرینات را از روز اول میدانند چون آقایان اصلاً مربیگری بلد نیستند.
اگر هم در گذشته خوب بودند، الان نیستند چون اصلاً تیم را تمرین نمیدهند.
آقایان یادشان رفته که شب و روز در اسپانیا به من زنگ میزدند تا جوابشان
را بدهم. شب و روز خودشان و اطرافیانشان زنگ میزدند. آرزو داشتند جواب
تلفنشان را بدهم.
آقایان دو روز رفتند تمرین یک تیم آلمانی را از پشت فنس نگاه کردند، هنوز
دارند دربارهاش حرف میزنند و میگویند ما آنجا دوره دیدیم!
یادشان رفته یکی از بهترین تیمهای تاریخ ایران دستشان بود و در جام
ملتها اوتش کردند. ما نتوانستیم در مالزی یکی از ضعیفترین تیمهای تاریخ
کرهجنوبی را شکست دهیم. یادم هست قبل از بازی از بزرگان تیم خواست که
درباره بازی نظرشان را بدهند. بهترین کار را آن روز یکی از بزرگهای تیم
کرد که گفت من در این جلسههای داغون حاضر نمیشوم! فردای بازی هم در زمین
به کرهجنوبی باختیم، البته نه با پنالتی ولی دیدید که آقایان پشت پنالتی
مهدویکیا خودشان را قایم کردند. شما که ادعای مربیگری تیمملی دارید، الان
در باشگاهی چکار میکنید
مورد دیگری که نکونام به آن اشاره کرده ملاقات امیر قلعهنویی با علی اکبر
هاشمی رفسنجانی عضو تشخیص مصلحت نظام است که به گفته نکو فقط به این دلیل
انجام شده که قلعهنویی می خواست سرمربی تیمملی باشد:
همه مردم میدانند چقدر نقشه کشیدند که جای کروش را بگیرند. تمام
برنامهریزی و جوسازی آنها این بود که کروش نتیجه نگیرد و سرمربی شوند.
با یک دلال پیش یک آدم معروف رفتند برای آنکه به تیمملی برسند. هر کاری
میکردند تا این اتفاق بیفتد. اینها تلاش برای رسیدن به جایی بود که
حقشان نبود. خودشان هم میدانستند با این وضع تمرین دادن و تیم اداره
کردن، حقشان نیست روی نیمکت تیمملی بنشینند.
و اما نکته دیگر خصلت های فردی قلعهنویی است، نکونام می گوید: قلعهنویی بددهن، فحاش و دهن بین است:
فکر میکنند استقلال ملک شخصیشان است. اگر باشند که هیچ، اگر هم نباشند
دست به هر اقدامی میزنند تا تیم نتیجه نگیرد. آنوقت اسم خودشان را هم
گذاشتهاند استقلالی متعصب!
شما به ادبیاتشان نگاه کنید؛ چطور به خبرنگاران توهین میکنند؟ چطور به
طرفداران توهین میکنند؟ چطور در رختکن به بازیکن فحشهای آنچنانی میدهند؟
تفریحشان شده نشستن در گوشه زمین تمرینی و پشت این و آن حرف زدن.
درباره آقای سرمربی بگویم که خیلی زود همهچیز را فراموش میکند.
فوقالعاده دهنبین است و اگر 20 سال با شما دوست باشد و یک نفر پشت سرتان
حرفی بزند، سریعاً باور میکند و ناگهان تبدیل به دشمن شما میشود.
آیا با جملات تند کاپیتان تیمملی فوتبال ایران موافقید؟