به گزارش 598 به نقل از تابناک، از هفته پیش تاکنون و پس از تحریم چند تن
از مقامات کشورمان توسط اتحادیه اروپا، سایت فارسی و انگلیسی سفارت
انگلستان در تهران، مطلبی با نام «ناقضان حقوق بشر» در سایت خود آورده و با
درج تصویر مقامات ایرانی، آنان را ناقضان حقوق بشر نامیده است؛ این مطلب
نزدیک یک هفته است که مطلب نخست سایت سفارت انگلیس در ایران بوده و مطلب
دیگری جایگزین آن نشده است.
در این باره باید گفت، اینکه
اندازه و حدود سایت سفارتخانهها بر اساس قانون به چه میزان است و اینکه
سایت این سفارت به مقامات کشورمان اهانت کرده یا نه، موضوع این گزارش نیست،
بلکه موضوع اصلی این گزارش، این است که چرا سایت سفارت ما در انگلستان،
چنین جسارتی را در پرداختن به موضوعات دولت انگلیس ندارد.
بنا
بر این گزارش، روزنامه انگلیسی «ایندپندنت»، چند روز پپیش فاش کرد که دوست
«ویلیام فاکس»، وزیر دفاع مستعفی انگلستان که در همه رخدادهای وزارت دفاع
انگلستان در سالهای اخیر دخیل بوده، با موساد، سرویس جاسوسی رژیم اسرائیل
برای سرنگونی دولت ایران جلساتی را برگزار کرده است، اما این اتفاق مهم،
بازتابی در سایت سفارت ایران در لندن ندارد و بر خلاف سفارت انگلیس ـ که
مدت یک هفته است تصویر مقامات ایران را با عنوان ناقضان حقوق بشر در صدر
اخبار خود گذارده است ـ سایت سفارت ایران به ظاهر خبر همکاری وزارت دفاع
انگلیس با رژیم اسرائیل برای سرنگونی دولت ایران را دارای اهمیت ندانسته
است تا خبر و گزارشها و یا تحلیلیهایی را در این زمینه تولید کند.
افزون
بر این، درباره مرگ یکی از خبرنگاران «بی.بی.سی»، که در زمان حملات
شیمیایی صدام به ایران و در حین حضور در منطقه آلوده شده، تنها به یک
بیانیه بسنده کرده است، در حالی که این مسأله، موضوعی بود که سفارت ایران
میتوانست روزها درباره آن مانور دهد؛ کاری که ظاهرا این هم ارزش زحمت را
نداشته است.
این گزارش همچنین آورده است،
هنگامی که ما بیتفاوتی سفارت ایران در لندن در این موارد را با شور و
حرارت سفارت انگلیس در تهران برای توهین به مقامات کشورمان مقایسه میکنیم و
همچنین نقشی از سفارتخانه ایران برای تولید خبر و تحلیل در مطبوعات انگلیس
نمیبینیم، به یقین میرسیم که کارها را واگذاشتهاند؛ جالب اینکه سالها
پیش و به تازگی نیز یکی از هفته نامههای تهران، ارتباط گسترده و مؤثر دکتر
ظریف، نماینده سابق ایران در سازمان ملل با نشریات، دانشگاهها و مراکز
تحقیقاتی آمریکا را نقطه ضعف و منفی او تلقی کرده بود! غافل از اینکه این
در دل همین ارتباطات است که دغدغههای ایران، منافع ملی آن و رویکردش به
مسائل بینالمللی به طرف مقابل تفهیم میشود.
گویا، ضرروی است
هماکنون رسانهها به جای نقد کلی وزارت خارجه، رویکرد خود را به نقد اجزای
دستگاه دیپلماسی تغییر دهند، تا شاید از این راه و با بررسیهای تطبیقی و
ملموس به کاستیهای دستگاه دیپلماسی بپردازند؛ کاستیهایی که عواملی
توقفزا در مسیر تأمین منافع ملی ایرانیان است.