بولتن نیوز: گفتمانی را که حضرت امام خمینی(ره) سال ها پیش از انقلاب پایه ریزی کردند و در عرصه سیاست بین المل موفق ظاهر شد،در عرصه فرهنگی دچار افول و کم اهمیتی از سوی مسئولان ذیربط است.حضرت امام خمینی(ره) را می توان اولین مرجعی دانست که صراحتا به ماهیت رژیم صهیونیستی پرداختند. ایشان سال ها قبل از انقلاب و در بحبوحه مبارزات با رژیم پهلوی،خطر رژیم صهیونیستی را نیز گوشزد می کردند. امام در سال 42 در جمع طلبه هایی که برای آموزش به فیضیه آمده بودند، فرمودند:«اسلام در خطر است، اسرائیل دشمن دین است و باید از میان برداشته شود».
هر چند که درآن زمان ساواک در واکنش به این صحبت امام طلاب را جمع می کند و می گوید: هر چه میخواهید بگویید جز سه مطلب که اسلام در خطر است،اسرائیل دشمن دین است و بدگویی از شاه؛اما این گفتمان امام در بطن جامعه موج گرفت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اوج خود رسید تا جایی که یکی از سران صهیونیسم درباره تهدیدات پیش روی رژیم صهیونیستی گفته بود:تنها چیزی که موجودیت اسرائیل را به خطر می اندازد، شاگردان مدرسه خمینی اند.
گفتمان استکبار ستیزی و ضد صهیونیستی امام خمینی سخنی نبود که در مرزهای جغرافیایی محبوس شود؛ این اندیشه در سراسر کشورهای اسلامی و جهان ریشه دوانید و با اعلام روز قدس ریشه های مستحکمی تری یافت تا آنجا که امروز در کشورهایی که مبارزه با صهیونیسم جرم به حساب می آید، نه تنها در سیاست، بلکه در هنر نیز مخالفت با صهیونیسم ریشه دوانیده است. حداقل دستاورد ورود هنر هفتم به این وادی را می توان گستردگی و انتقال آسان پیام دانست.همین ویژگی در سینما باعث شد تا نظام سلطه سینما را به عنوان حربه ای برای رسیدن به اهداف خود برگزیند.
ورود جمهوری اسلامی ایران به سینما برای ترویج اندیشه های الهی و ضد استکباری،به جهت انتقال آسان پیام باید به یکی از الزامات جمهوری اسلامی ایران بدل شود. یکی از اولین کارهای این حوزه در سینما و تلویزیون ایران را می توان فیلم"بازمانده" اثر مرحوم سیف الله داد دانست. این فیلم که در رابطه با مظلومیت مردم فلسطین و قیام مردم این كشور بر ضد صهیونیست ها، همچنان تازه و با طراوت جلوه می كند.
ساخت بازمانده در آن دوران این نوید را می داد که جمهوری اسلامی ایران با ارائه چندین آثار دیگر در این زمینه به عنوان سینمای مقاومت در بین کشورهای اسلامی شناخته شود، اما متاسفانه به علت سیاستهای انحرافی دولت اصلاحات و تلاش آنان برای نزدیکی به آمریکا و اسرائیل، عملا تولیدات فرهنگی در راستای اهداف نظام اسلامی با مخالفت و عدم حمایت از سوی مسئولان ذیربط مواجه می شد.
در آن برهه زمانی دولت اصلاحات آثاری را حمایت و ترویج می نمود که با ورود به خط قرمزهای نظام، قبح شکنی کند. یکی از این قبیل آثار فیلم«نان عشق و موتور1000» اثر ابوالحسن داوودی بود. تلاش دولت برای این قبیل آثار دیگر مجالی به ارائه فیلم های مقاومت نمی داد.
مقابله با سینمای مقاومت اگر چه در دولت اصلاحات خاتمی با غرض مواجه می شد، در دولت اصولگرا با جهل و اهمال کاری مسئولین تدام یافت.یکی از بهترین این آثار در سینمای ایران که پس از 2 سال بی توجهی مسئولان در وزارت ارشاد همراه بوده است و به تازگی توانسته است رنگ اکران را به خود ببیند و اکنون همزمان با موج بیداری گسترده در کشورهای اسلامی به روی پرده رفت است ، فیلم"شکارچی شنبه" اثر پرویز شیخطادی است.
"شکارچی شنبه" داستان کودکی است که پس از دیدار با پدربزرگ خود، به شناخت جدیدی از هستی دست مییابد. داستان فیلم از این قرار است که زنی یهودی که پس از مرگ همسرش، با یک مرد مسیحی ازدواج کرده، کودک 8-7 ساله خود را درپی اقدامات حقوقی و اصرار پدربزرگش برای مدت کوتاهی به وی میسپارد. پدربزرگ کودک که یکی از سران جریان فکری صهیونیسم است در جواب نگرانیهای مادر، وعده میدهد که او یک ماه بیشتر این جا نمیماند و پس از آن، کودک با اراده خود هر کجا که خواست بماند. اما در همین یک ماه این کودک به مثابه مادهاي خام تحت آموزشهاي پدربزرگ خبيثش كه از هوش انحرافي سرشاري برخوردار است، به مرور كالبد انساني خويش را ترك و در قالب يك روبات آدمكش زمينخوار به خدمت صهيونيسم در ميآيد.
این فیلم که در محتوا کاملا مشابه بهترین آثار سینمایی دنیاست، دو سال پیش در جشنواره فیلم فجر مورد توجه کارشناسان قرار گرفت و حتی صحبت از پخش گسترده جهانی این فیلم به دلیل ویژگیهای مضمونیاش در رسانهها مطرح شد ولی متاسفانه نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه این اثر 2 سال معطل اکران بود. در حالی این فیلم در ایران در انتظار اکران به سر می برد که کشورهای عربی به این فیلم علاقه نشان داده و در تلاشند قراردادی برای پخش این فیلم در این کشورها با مسئولین ذیربط ببندند.
حمایت ناشیانه وزارت ارشاد در ساخت و تولید فیلم های ارزشی باعث شده است تا شکارچی شنبه با محتوای خاص و ویژه خود - که به جهت منابع و شناخت کاملی است که در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد- در انتظار باشد تا فیلمهای بی محتوا و بدون ساختاری همچون "شیش و بش" که به گفته محمدرضا گلزار فیلمنامه نویس شیش و بش، دو فیلم «نیش و زنبور» و «سن پترزبورگ» ایده ای شبیه به آن دارند، به نمایش درآید.
در حالی سیاست های فرهنگی کشورمان در افول بسر می برد که در همین ایام ترکیه فیلم "دره گرگها،فلسطین" را ساخت. هر چند که این فیلم ساختار قدرتمند و قوی مانند شکارچی شنبه نداشته است ولیکن تا کنون بیش از 10 سینمای مصر به نمایش این فیلم پرداخته اند.این فیلم که در زمان حکومت مبارک بر مصر نمایشش ممنوع بود، پس از آغاز بیداری اسلامی و سقوط دولت وی راه خود را برای نمایش همگانی هموار دید.
براساس گفتمان حاکم بر جمهوری اسلامی ایران و مبارزه با نظام سلطه بین الملل، کشورمان باید به عنوان مهم ترین سینمای مقاومت و همچنین صادر کننده این قبیل آثار به تمام جهان به حساب می آمد. این امر با توجه به شرایط کنونی منطقه که همراه با موج بیداری اسلامی است، از اهمیت بیش از پیشی برخورار است. اما متاسفانه به علت سهل انگاری های مسئولین تا کنون این مهم نه تنها نیفتاده است،بلکه دیگر کشورهای منطقه که هم اکنون نیز با اسرائیل مراوده دارند، از ایران پیشی گرفته اند. این امر مستلزم هوشیاری وزارت ارشاد در حمایت از این قبیل آثار هنری است و به جاست که اکنون که شکارچی شنبه به اکران عمومی در سینما رسیده است، با ابزارهای حمایتی، از این فیلم که به خاطر گیشه ساخته نشده است، زمینه رشد و نمو آثاری اینچنینی را در سینمای ایران فراهم نمایند.
اکنون شکارچی شنبه صدای رسای هنری است که به گفته بنیانگذار انقلاب اسلامی در راه آرمان های دین قرار گرفته است و در حال حاضر می تواند یکی از بهترین ابزار های ارتباطی برای بیان پیام ایران در خصوص ماهیت رژیم صهیونیستی به کشورهای منطقه و حتی جهان باشد . با اینکه در پخش و تبلیغات این فیلم جای خالی حمایت های همه جانبه مسئولان به چشم می خورد اما حداقل باید برای برد جهانی این فیلم تلاش بسیار کرد . همین موضوع که همزمان با موج بیداری اسلامی پرده های سینمای ما که مدت هاست در خدمت آثار سخیف قرار گرفته رنگ و بوی بیداری اسلامی به خود گرفته است جای بسی حوشحالی است اما این خوشحالی نباید مانع از برنامه ریزی دقیق و منسجم ما برای استفاده از ظرفیت مطلوب و تاثیر گذار هنر هفتم برای صدور گفتمان های انقلاب اسلامی شود .