کد خبر: ۲۳۷۹۶۵
زمان انتشار: ۱۴:۳۳     ۰۱ مرداد ۱۳۹۳
اگر پيروان مذاهب يکديگر را کافر بدانند، وحدت داشتن با يکديگر را بيمعنا خواهند دانست، در اين صورت نسبت به سرنوشت سياسي يکديگر، اشغال کشورهاي اسلامي به وسيله دشمن بيگانه و زنده ماندن يا قتل عام پيروان مذاهب ديگر بيتفاوت خواهند بود.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از رجانیوز، "آنفولانزاي تشيع در فلسطين" در اصل تيتر مقاله يکي از دشمنان وهابي حماس است که در مطبوعات عربي منتشر شده است. جالب است که برخي همدستان انجمن حجتيهاي وهابيت که يد طولايي در همکاري براي پيشبرد پروژه انگليسيها در منطقه دارند، تلاش ميکنند تا از اين سو اقدام دوستان وهابيشان را تکميل و محاصره مقاومت را کامل کنند. اين مقاله سابقه تاريخي "جريان تفرقه " در موضوع فلسطين و نيز واکنش علماي برجسته تشيع نسبت به آن را بررسي کرده و اطلاعات جالبي در مورد نشانههاي اهل بيت در سرزمين غزه  و ارادت فلسطينيها به انقلاب اسلاميارائه ميکند.

درآمد

اگر پيروان مذاهب يکديگر را کافر بدانند، وحدت داشتن با يکديگر را بيمعنا خواهند دانست، در اين صورت نسبت به سرنوشت سياسي يکديگر، اشغال کشورهاي اسلامي به وسيله دشمن بيگانه و زنده ماندن يا قتل عام پيروان مذاهب ديگر بيتفاوت خواهند بود. «کافر معرفي کردن» مسلمانان يکي از مهمترين شايعات در دهههاي اخير بوده است. جريان تفرقه ميکوشد، براي ضعيف کردن جهان اسلام، شيعيان را «رافضيان» کافر و اهل سنّت را «نواصب» کافر معرفي کند. 

مقاومت، ميانه پتک و سندان

در اين ميان مساله فلسطين و همگرايي اسلامي ميان شيعيان و اهل سنّت براي آزادسازي قبله نخست مسلمانان، باعث شده، صهيونيستها تحرّکات تفرقهگراي خود را بيشتر کنند؛ از سويي فلسطينيان را از خطر «گسترش تشيع» بترسانند و چهره مبارزان فلسطيني مرتبط با ايران را به عنوان «مزدوران ايران» و «گسترش دهندگان تشيع در فلسطين» تخريب کنند و از سوي ديگر به ايرانيان و شيعيان اين گونه تلقين کنند که فلسطينيها، ناصبي و دشمن اهل بيت(ع) هستند و نه تنها نبايد به آنان کمک کرد بلکه اين اراده خداست که ظالمان را به جان ظالمان بياندازد و توسط يهود، فلسطينيان ناصبي بدتر از يهود از بين بروند!! 

در اين مقاله کوشيده ايم، ريشه ها، انگيزه ها، تاريخ و گونههاي مختلف اين تهمتها را رصد کنيم. 

پيشينه عالمان شيعه در مبارزه با اسرائيل

 امامخميني حلقهاي از زنجيره عالمان مجاهد و بيدار شيعه بوده که با حفظ باور استوار مذهبي خود، عميقا درک کردهاند که خطر صهيونيست نهتنها اسلام را که تمامي بشريت را تهديد ميکند و براي مقابله با آن، بايد تمامي آزادگان و مستضعفان جهان را بسيج نمود. جالب اين است: عالماني که بيشتر به تشيع خدمت کرده اند و در خلوص انديشه شيعي آنان هيچ ترديدي نيست، بيشترين حمايت و مجاهدت را در راه فلسطين انجام داده اند. در مقابل متعصباني که از دانش و معنويت ناب تشيع بهرهاي نداشتهاند، تفرقهگرا بوده، فلسطين را رها کرده اند. هيچ کدام از مراجع تقليد مجاهد شيعه، دغدغه ناصبي بودن فلسطينيان را نداشته اند بلکه بارها بر مسلمان بودن اين مجاهدان تاکيد کرده اند:

علامه شرف الدين که مرد ميدان گفتگوهاي مذهبي بود و برفراز قله ادب و انديشه ورزي «المراجعات» نشسته است، جزو نخستين عالماني بود که در جهان عرب، از روند مهاجرت يهوديان به فلسطين ابراز نگراني کرد. او مسووليت اين بحران را بر دوش دولت انگليس دانست که تصميم گرفته بود با استفاده از خلاء فروپاشي دولت عثماني، پاي استواري براي خود در قلب جهان اسلام ايجاد کند. سيد شرفالدين از دولتهاي جهان خواست که با اعتراض و فشار به بريتانيا جلو پيش روي صهيونيستها را بگيرند. 

علامه کاشفالغطاء که نامه او به پادشاه آلسعود در نقد انديشههاي تکفيري محمد بن عبدالوهاب مشهور است، در عرصه دفاع از فلسطين و مبارزه با اسرائيل پيشرو بوده است. ايشان سفرهاي فراواني به کشورهاي اسلامي داشت و با ديدار با صاحب نظران تلاش داشت امواج بيداري و آگاهي اسلامي را نسبت به توطئههاي غرب خروشان تر کند. در يکي از سفرهاي تاريخي خود به فلسطين در سال 1350 هجري قمري در همايشي که در شهر قدس به مناسبت ميلاد پيامبر اعظم(ص) برگزار گرديد، شرکت کرد و با سخنراني موثر خود درباره علل انحطاط مسلمانان و ضرورت پرهيز از دوگانگي و خطر نوين جنبش صهيونيست براي تسلط بر جهان اسلام، سخن گفت و پس از آن از شهرهاي حيفا، نابلس و يافا ديدن کرد. بعد از تشکيل دولت اسرائيل و شکست ارتشهاي عربي هم زمامداران کشورهاي اسلامي را به جرم کوتاهي در مبارزه و بسيج عمومي مردم محکوم کرد. ايشان دعوت رئيس انجمن آمريکايي دوستداران خاورميانه را براي شرکت در کنگره بررسي راه کارهاي همکاري اسلام و مسيحيت رد کرد و طي نامهاي مشروح و سرگشاده به نام «الکلمه العليا في الاسلام لا في بحمدون» ثابت کرد که فتنه اصلي براي همه اديان و مذاهب، آمريکا و غرب است نه الحاد شرق. 

آيتالله شيخ عبدالکريم زنجاني يکي از فقهاي نجف اشرف نيز مانند علامه کاشف الغطاء در راه عزت مسلمانان و دفاع از فلسطين سفرهاي زيادي به کشورهاي اسلامي داشت. ايشان هم به دليل اين خدمات از سوي کساني که سني بودن را "اتهام" ميدانستند به سني بودن متهم شد! در حالي که ديدارهاي ايشان باعث خدمات شاياني به شيعيان در برخي کشورهاي عربي شده بود. ايشان به دعوت سيدامين حسيني مفتي فلسطين به کشور سفر کرد و سخنان پرشوري را بيان کرد به گونهاي که مفتي فلسطين بعد از سخنراني ايشان گفت: «سود اين درس شما در مسجدالاقصي براي فلسطين و عرب و مسلمانان، بهتر از صدهزار سپاهي آماده کارزار بود.»

آيت الله حکيم نيز يکي ديگر از مراجع نجف بود که با ارسال گروه علمي به کنفرانسها و پاسخ استفائات همواره تاييدگر مجاهدات فلسطينيان و در خط مبارزه با اسرائيل قرار داشت. 

فقها و عالمان شيعه معاصر، مانند آيتالله کاشاني، آيتالله بروجردي، امام خميني، آيت الله طالقاني، علامه طباطبايي، آيتالله گلپايگاني، آيتالله نجفي مرعشي، آيتالله بهبهاني، آيتالله سيدعبدالله شيرازي، شهيد مطهري و.... و همچنين مراجع بزرگوار زنده، همگي بهنوبه خود مواضع روشنگري داشتهاند که تاکيد همه اين بزرگواران بر ضرورت حمايت از اسلام و «مسلمانان فلسطين» هر گونه شبههاي را درباره ناصبي بودن فلسطينيان ميزدايد و اثبات ميکند کساني که چنين ادعايي دارند، کاتوليکتر از پاپ اند يا شيعه تر از مراجع تقليد.(ر.ک. سيد عباس رضوي، «علماي شيعه و حمايت فقهي و سياسي از فلسطين»، نشريه پگاه حوزه- سايت گفتگوي ديني- بخش مقاومت)

راه کار شوم صهيونيستي

بعد از شروع مبارزات امام خميني و مطالبه تحريم نفتي اسرائيل و قطع روابط ديپلماتيک ايران با اين کشور و همچنين تاکيد امام بر اين که يکي از عوامل مخالفت ايشان با شاه، ارتباط او با اسرائيل است، صهيونيستها تلاش کردند با القاي اين شبهه، فضا را براي مبارزات ضدصهيونيستي شيعيان ببندند. 

اين شايعه به ويژه بعد از فتوايي که امام خميني در سال 1347 در پاسخ به نماينده گروه الفتح دادند، بيشتر مطرح شد. در پاسخ به اين استفتا امام اجازه استفاده مقداري از وجوهات شرعي را به مقدار کافي در راه مبارزه با اسرائيل به مجاهدان فلسطيني ميدهند.

 اگر نامه هايي که در صحيفه امام، هنگام دادن اجازه مصرف وجوهات به وکلاي شرعي ايشان را ملاحظه کنيد اوج تقوا و احتياط فقهي امام را در مييابيد، با اين حال مبارزه با اسرائيل آنقدر مهم و ضروري است که امام با تمام احتياط و تقوايشان به گروهي که در مبارزه، گرايش ناسيوناليستي و نه اسلامي دارد، در مبارزه با اين غده سرطاني اجازه مصرف وجوهات شرعي را ميدهد.

براي آشنايي بيشتر با نگاه بلند امام و مقايسه با ترويج دهندگان اين شبهه مناسب است به متن اين استفتاها و پاسخ امام خميني توجه کنيد: 

سه استفتا از طرف جنبش فتح از امام خميني و پاسخ ايشان 

زمان: 19 مهر 1347/ 18 رجب 1388

مكان: نجف‏

موضوع: وجوب مبارزه با اسرائيل و هميارى با مبارزان فلسطينى‏

مخاطب: نماينده «الفتح»

سؤال: پيشواى مجاهد، نظر مبارك را درباره دادن وجوه شرعى مانند زكات و سهم امام، به مجاهدان شجاعى كه تحت فرماندهى «فتح» در صفوف نبرد و در ميدان شرف پيكار مى‏كنند بيان فرماييد.

جواب: بسم اللَّه الرحمن الرحيم. اكيداً شايسته بلكه واجب است كه قسمتى از وجوه شرعى مانند زكات و سهم امام به مقدار كافى به اين مجاهدان راه خدا اختصاص يابد. به مجاهدانى كه در صفوف نبرد و فداكارى به منظور از بين بردن صهيونيسم كافر ضد بشر مى‏جنگند و براى احيا و بازگرداندن مجد و شرف اسلامى از دست رفته مى‏كوشند و براى گراميداشت تاريخ شريف اسلام نبرد مى‏كنند و بر هر مسلمانى كه به خدا و روز جزا ايمان دارد واجب است كه تمامى قوا و نيروى خود را در اين راه به كار برد و سرانجام به احْدَى الْحُسْنَيَيْن شهادت يا پيروزى دست يابد و بر شماست كه براى خونخواهى و زدودن لكه ننگ به خط آتش روى آوريد و به يارى خداوند به پيروزى درخشانى كه در انتظار شما است دست يابيد و به مؤمنان آزاده بشارت دهيد كه خداوند پشتيبان هر اراده مردانه و حق طلبانه است. برادران ما كه به يارى خداوند توانا پيروزى نهايى از آن آنهاست، يعنى مردان برجسته جنبش «فتح» و رزمجويانش نيروهاى «عاصفه» و ديگر فداييان آزاده از مجاهدان راه خدايند و پشتيبانى و كمك به آنان با تمام نيرو و امكان واجب است، «وَ اللَّهُ وَلىُّ التَّوفيق»

 سؤال: اكنون كه دست صهيونيسم در كليه شئون حياتى ايران مسلمان نفوذ كرده است به نظر حضرت عالى اساسىترين راهى كه ملت مسلمان ايران براى قطع دست اسرائيل در ايران بايد به آن دست بزند چه مى‏باشد؟ تا در نتيجه برادران ايرانى ما هم بتوانند با پيكارجويان فلسطين همگام گردند.

جواب: بسم اللَّه الرحمن الرحيم. راه اساسى اين است كه مردم مسلمان ايران داد و ستد خود را با ايادى صهيونيسم و ديگر عوامل استعمار كه در ايران هستند قطع كنند و از لحاظ مادى و روحى آنان را در فشار بگذارند و تمام روزنه‏هاى حياتى را بر آنان تنگ سازند و خلاصه عليه آنان به نبرد اقتصادى دست بزنند و نيز در ديگر زمينه‏ها با آنان مبارزه كنند تا سرانجام مجبور شوند كليه روابط خود را با ايران و خلق مسلمان آن قطع نمايند و در نتيجه ملت ايران بتواند همه امكانات مادى و معنوى خود را در اختيار مجاهدان فلسطين بگذارند.

موضع تاريخي شهيد مطهري

شهيد مطهري علاوه بر سخنراني پرشور خود در تبيين ماهيت صهيونيسم و بيان ضرورت مبارزه با اسرائيل، در سخنراني ديگري، آشکارا، دروغ بودن اين افترا را مطرح ميکند، اين سخنراني در تاريخ 1349 انجام شده است. مقايسه تاريخ اين سخنراني با فتواي امام در سال 1347 بر اين حقيقت تاکيد ميکند که ترويج اين تهمت، به جهت موضع عالمان شيعه در دفاع از مردم فلسطين بوده است. شهيد مطهري در تفسير سوره نور، در بيان داستان افک و توضيح مساله شايعه به عنوان نمونه به اين مساله اشاره ميکند:

«يك وقتي شايع بود و شايد هنوز هم در ميان بعضيها شايع است‏، يك وقتي ديدم يك كسي مي‏گفت: اين فلسطينيها ناصبي هستند. ناصبي‏ يعني دشمن علي عليهالسلام. ناصبي غير از سني است. سني يعني كسي كه‏ خليفه بلافصل را ابوبكر مي‏داند و علي عليه السلام را خليفه چهارم مي‏داند و معتقد نيست كه پيغمبر شخصي را بعد از خود به عنوان خليفه نصب كرده است.  مي‏گويد پيغمبر كسي را به خلافت نصب نكرد و مردم هم ابوبكر را انتخاب‏ كردند. سني براي اميرالمؤمنين احترام قائل است چون او را خليفه چهارم و پيشواي چهارم مي‏داند و علي را دوست دارد. ناصبي يعني كسي كه علي را دشمن مي‏دارد. سني مسلمان است ولي ناصبي كافر است، نجس است. ما با ناصبي نمي‏توانيم معامله مسلمان بكنيم. حال يك كسي مي‏آيد مي‏گويد اين‏ فلسطينيها ناصبي هستند. آن يكي مي‏گويد. اين به آن مي‏گويد، او هم يك‏ جاي ديگر تكرار مي‏كند و همين طور. اگر ناصبي باشند كافرند و در درجه‏ يهوديها قرار مي‏گيرند. هيچ فكر نمي‏كنند كه اين، حرفي است كه يهوديها جعل كرده‏اند. در هر جايي يك حرف جعل مي‏كنند براي اينكه احساس همدردي‏ نسبت به فلسطينيها را از بين ببرند. مي‏دانند مردم ايران شيعه‏اند و شيعه‏ دوستدار علي و معتقد است هر كس دشمن علي باشد كافر است، براي اينكه‏ احساس همدردي را از بين ببرند، اين مطلب را جعل مي‏كنند. در صورتي كه‏ ما يكي از سالهايي كه مكه رفته بوديم، فلسطينيها را زياد مي‏ديديم، يكي‏ از آنها آمد به من گفت: فلان مسأله از مسائل حج حكمش چيست؟ بعد گفت‏ من شيعه هستم، اين رفقايم سني‏اند. معلوم شد داخل اينها شيعه هم وجود دارد. بعد خودشان مي‏گفتند بين ما شيعه و سني هست. شيعه هم زياد داريم‏. همين ليلا خالد معروف [چريك فلسطيني كه در چند عمليات هواپيما ربايي شركت داشت] شيعه است. در چندين نطق و سخنراني خودش‏ در مصر گفته من شيعه‏ام. ولي دشمن يهودي يك عده مزدوري را كه دارد، مأمور مي‏كند و مي‏گويد: شما پخش كنيد كه اينها ناصبي‏اند. قرآن دستور داده در اين موارد اگر چنين نسبتهايي نسبت به افرادي كه جزو شما هستند و مثل شما شهادتين مي‏گويند، شنيديد وظيفه‏تان چيست.»(شهيد مطهري، آشنايي با قرآن، جلد۴، پاورقي صفحه ۳۲. اين گفتار را شهيد مطهري در ضمن تفسير سوره نور در مسجد الجواد بر زبان آورده اند)

بررسي مذهب مردم فلسطين

بيشتر مردم فلسطين، پيرو مذهب شافعي هستند و اتفاقا، ابوعبدالله محمدابن ادريس شافعي، رهبر اين فرقه، متولد غزه بوده است. پدر شافعي مرد فقيري بود از اهالي حجاز، به مکه و سپس به شام مهاجرت کرد و در «غزه» و «عسقلان» در فلسطين ساکن شد. پدر شافعي اندکي بعد از ولادت شافعي از دنيا رفت و مادرش کفالت او را به عهده گرفت. بعد از گذشت دو سال غزه را ترک کرد و به همراه مادر در نزديکي حرم در «شعب خيف» اقامت کردند.(مقدمه کتاب الام ص7،دارالفکر للطباعه والنشر)

 و شايد همين مساله در علاقمندي مردم فلسطين به مذهب شافعي تاثير گذار بوده است. روشن است که پيروان مذهب شافعي در ميان اهل سنّت بسيار علاقمند به اهل بيت(عليهم السلام) هستند. در مورد شافعي بودن مردم فلسطين ميتوانيد به اين منبع رجوع کنيد: «الموسوعة الميسرة في الاديان و المذاهب المعاصرة، مانع بن حماد الجهني، ج 2، ص ۱۲۴»

شواهد ديگر بر محبت اهل بيت(ع)

بسياري از فلسطينيان اسامي فرزندان خود را به نام اهل بيت(ع) ميگذارند و بر اين نامگذاري نيز افتخار ميکنند. 

در منطقه غزه و ديگر مناطق مساجد فراواني وجود دارد که به اسم مبارک اهلبيت پيامبر(ع) نامگذاري شده است که در زير به برخي از اين مساجد اشاره ميکنيم: 

مسجد علي بن ابي طالب (عليه السلام) در شهر غزه در محله زيتونه که بر اساس اخبار منتشر شده در شبکه العالم(در سايت خبري اين شبکه موجود ميباشد) در 10 دي ماه جاري هدف موشکهاي رژيم صهيونيستي قرار گرفت. 

مسجد الحسين بن علي(عليه السلام) در محله الصبره نوار غزه 

مسجد الحسين بن علي(عليه السلام) در خيابان عين ساره شهر الخليل

مسجد علي بن ابي طالب(عليه السلام) در منطقه حواره از توابع شهر نابلس در کرانه باختري رود اردن. 

مسجد فاطمه الزهراء(عليها السلام) در روستاي ارتاح در جنوب طولکرم 

مسجد فاطمه الزهراء(عليها السلام) در شهر نابلس(براي مشاهده تصاوير اين مساجد در اينترنت به وبلاگ يهودشناخت مراحعه فرماييد. تحت عنوان "فلسطينيها شافعي هستند نه ناصبي" 

قبور انبيا و اوليا در فلسطين

مردم فلسطين نيز مانند ديگر مسلمانان و بدون هيچ شائبه شرک و کفري، به قبر پيامبران و اولياي الهي احترام ميگذارند و با اعتقاد به اين که اين بزرگوران بندگان خالص خدايند و هر چه دارند از راه بندگي و تعبد خدا به دست آورده اند، آنان را واسطه اجابت دعاهايشان از طرف خداوند قرار ميدهند. مردم فلسطين حتي به وسوسههاي وهابيت نيز توجهي ندارند تا چه رسد خداي ناکرده ناصبي باشند. 

اساسا غزه را «غزه هاشم» مينامند زيرا قبر حضرت «هاشم» جد پدري پيامبر اعظم(ص) در منطقه غزه است که داراي گنبد و بارگاهي است که محل زيارت، توسل و تبرّک ساکنان اين منطقه ميباشد. 

همچنين مقبره حضرت ابراهيم (عليه السلام) و ضريحي که منتسب به حضرت ساره همسر ايشان است زيارتگاه ديگري است در فلسطين. 

نقش مهدويت در انتفاضه

اعتقاد به قيام حضرت مهدي(عج) در آخر الزمان و پرکردن زمين از عدل و داد بعد از اين که سرشار از ظلم و جور شده است، يکي از باورهاي مشترک ميان مذاهب اسلامي است. همين باور و عشق به مهدي مصلح، در فلسطين يکي از وسايل بسيج نمودن مخلصان و مجاهدان مبارز با صهيونيست است. 

به خاطر دارم که در بعثه مقام معظم رهبري در مکه مکرمه با يکي از روحانيون فلسطيني ديدار داشتم. به صراحت ميگفت: ما در مساجد فلسطين براي آماده شدن و جهاد در رکاب مصلح آخر الزمان، با مهدي موعود بيعت ميکنيم. 

همين بيعت با مهدي موعود، در وصيت نامه يکي از شهداي بزرگ جنبش حماس به نام «نضال فرحات» بيان شده است. نضال فرحات سازنده موشکهاي «قسام» است که در جنگ اخير باعث رعب در قلب اسرائيليان شده است. 

فرحات در ضمن وصيتنامه پرشور خود مينويسد: 

"...هذا الزمان زمن المهدي فأنا أبايعه من الآن متى ظهر..." اين زمانه دوران مهدي است، و من با او از هماکنون تا زماني که ظهورکند، بيعت ميکنم. 

مقاومت:  در ايران ناصبي و در فلسطين رافضي!!

هدف روشن است: ايجاد فشار مذهبي در ميان مردم و تخريب چهره مجاهدان. به همين دليل همان کساني که در ايران، ناصبي معرفي ميشوند، در فلسطين به عنوان گسترش دهندگان تشيع و خطري براي اهل سنّت، ملامت ميشوند. 

در زير به گوشهاي از اين سناريوي صهيونيستي در رسانهها به شکل گذرا اشاره ميکنيم تا حجم اين توطئه براي خوانندگان روشن تر شود: 

سايتي ضدشيعي به نام «الحقيقه» به شکل تخصصي، شيعههراسي و ايران هراسي را در فلسطين دنبال ميکند و تلاش دارد شيعيان را دشمنان مسجدالاقصي معرفي کند. براي مثال در ضمن مقالهاي با نام «التغلغل الشيعي في فلسطين» با ذکر برخي شواهد کلي که گوياي پيوند فکري مجاهدان فلسطيني با ايران و انديشه امام خميني است، نتيجه گرفته شده جنبش جهاد اسلامي مسوول گسترش تشيع در فلسطين است و اين جنبش خطرناک براي فلسطين معرفي شده است. 

در زير فقط عناوين برخي مقالات را که در اين سايت و سايتهاي ديگر با همين گرايش منتشر شده، ذکر و ترجمه ميکنيم تا با اين فضاي سنگين رسانهاي آشنا شويد: 

(الحماسيون) دعاة نشر (التشيّع) في فلسطين... فاللهم انتقم منهم شر انتقام(پيروان حماس مبلغان گسترش تشيع در فلسطين هستند، خداوندا از آنان بدترين انتقام را بگير)!!!

حماس و العلاقة مع الشيعة و مشعل يحتفل بطقوس عاشوراء مع الشيعه في لبنان(حماس و ارتباط با شيعه و خالد مشعل همراه با شيعيان لبنان در مراسم عاشورا شرکت ميکند)

مشعل يعلن أن حماس الابن الروحي للامام الخميني(خالد مشعل اعلام کرد که حماس فرزند معنوي امام خميني است)

حماس و التشيع السياسي قراءه في الخطاب(حماس و تشيع سياسي بازخواني گفتمان حماس)

الاخوان- حماس و ايران و ال سؤال الحائر(اخوان المسلمين حماس و ايران و پرسش تحير)

حرکه الجهاد الاسلامي و الهوي الشيعي الايراني!(جنبش جهاد اسلامي و عشق تشيع ايراني)

حتي لاتجد ايران موطيء قدم لها بغزه(تا ايران جاي پايي در غزه نيابد)

ظاهره الرافضه في فلسطين- تقرير ميداني.(پديده رافضيان در فلسطين، گزارشي ميداني)

آنفلونزا التشيع الفارسي في فلسطين(آنفلوانزاي تشيع فارسي در فلسطين)

الشيعه و فلسطين: مازال الاختراق مستمراً(شيعه و فلسطين: نفوذ همچنان ادامه دارد)

المخطط الايراني لتشيع فلسطين بدأ بإعلان مشعل(نقشه ايران براي شيعه کردن فلسطين با اعلاميه مشعل آغاز شد)

ماذا تعني کلمه شيعه في غزه؟(واژه شيعه در غزه به چه معناست؟)

اينها عنوان برخي از مقاله هايي است که در اين موضوع نگاشته شده است. 

اوج اين حملات به مقاومت فلسطين هنگامي بود که خالد مشعل رهبر جنبش حماس و در سفر ديگر، آقاي اسماعيل هنيه، نخست وزير دولت منتخب فلسطين در غزه، به ايران سفر کردند و در کنار مرقد امام خميني حاضر و به مزار ايشان دسته گل هديه کردند. 

بازتاب آزادمردي

هر آزادهاي که امروز از ايران دفاع کند، مورد هجوم بي رحمانه مزدوران اسرائيل که در لباس مذاهب خود را پنهان کرده اند، قرار ميگيرد. يکي از رهبران فکري جريان القاعده به نام ابوبصير طرطوسي در پاسخ به استفتايي که در آن نعوذ بالله امام خميني کافر معرفي شده و پرسيده اند آيا عمل خالد مشعل شرعاً جائز بوده است يا نه؟  گفته است: «الحمدلله رب العالمين. خالد مشعل و در پس او جنبش حماس دروازه ايران براي شيعه کردن فلسطين و ملّت فلسطين است. اين همان چيزي است که سياستمداران و آيات و اخبار و رهبران تهران در نظر دارند و از ديدار مشعل و ديگر رهبران اهل سنّت ميخواهند. متأسفانه مشعل خواسته ايرانيها را برآورده کرد. در پي اين ديدار که مشتمل بر زيارت خالد مشعل از قبر خميني و قرار دادن دسته گل بر قبر بود، پيام شيعيان رافضي مبتني بر ويراني و طعنه به ملت فلسطين رسيد. ايران به وعده خود درباره کمک مالي به ملت فلسطين وفا نکرده و چيزي براي فلسطين نفرستاده است! چندي است که ميشنويم گروهي از شيعيان رافضي که پيرو قم و آيتاللههاي ايران هستند، تشکيل شده و معتقد به سخن رافضيان درباره قرآن و سنّت و صحابه و زنان پيامبر هستند، همه اينها از برکات ديدار مشعل و ديگران است و به زودي مورد پرسش قرار خواهند گرفت. کمک گرفتن مالي و عاطفي در هر شرايط دشواري که باشد، نبايد به قيمت ضرر ديدن باورها و ثوابت امت باشد و لا حول و لاقوه الا بالله.» (سايت منبر التوحيد و الجهاد متعلق به يکي از مفتيان و نظرپردازان القاعده در کشور سوريه)

 زنجيره هجوم هم چنان ادامه داشت: 

در مقالهاي با نام «مشعل، خميني حرکه حماس»(خالد مشعل خميني جنبش حماس) به جنبش حماس حمله کردند.

«عبدالرحمن الدمشقيه» يکي از عالمان وهابي معروف ضدشيعه در نامهاي سرگشاده به خالد مشعل به نام «إلى خالد مشعل الابن الروحي للخميني » (نامهاي به خالد مشعل فرزند معنوي خميني) ضمن هجوم به شخص امام خميني و تحريف سخنان و باورهاي امام خميني به تصريح خود بر سخن ملک عبدالله اردني صحه گذاشته و فلسطينيان را از گسترش هلال شيعه ترسانده است. 

نوشته ارزشمند و روشنگر خالد مشعل درباره امام خميني(ره) 

گرايش مذهبي حماس بسيار روشن است و کساني که اين حملات را به اين جنبش مجاهد انجام ميدهد به خوبي ميدانند که حماس از نظر فکري به جنبش اخوان المسلمين وابسته است. از نظر مذهبي اهل سنّت هستند و معتقد به همکاري با تمامي نيروهاي اسلامي و حتي غيرمسلمان همسو و ضد صهيونيسم هستند. ولي آنان که از شعله ور کردن اختلاف ميان مسلمانان نان ميخورند دنبال حقيقت نيستند و در تاريکي خود غوطه ميخورند. 

خالد مشعل در متني که درباره امام خميني نگاشته و در نشريه «الانتقاد» ارگان حزب الله لبنان نيز منتشر شده، مينويسد: «نوشتن درباره مردي چون امام خميني، بسيار دشوار است. مردي که امت اسلامي به برکت او زنده شد و تخت طاغوت را به لرزه در می آورد.»

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها