به گزارش پایگاه 598، روزنامه جوان روز گذشته پیرامون بایکوت خبری برخی خبرگزاریها و مطبوعات داخلی درباره فجایع غزه چنین نوشت:
آبروي
ژورناليسم متعهد مردمي و ظلم ستيز رفت. اين آبرو همين ديروز رفت، درست
وقتي كه چشم روزنامه خوانها به صفحات اول روزنامه دولتي ايران و
روزنامههاي تحت زنجير اعتماد، شرق، آرمان، ابتكار و ديگر حلقههاي اين
زنجير افتاد.
خبرنگاران و روزنامهنگاران از قديم در هر سرزميني،
هيچ چيز كه نبودند، ظلم ستيز بودند و صفحات روزنامهها پر بود از دعاوي
حقوق مردم و نگراني از زير پا گذاشته شدن حق شهروندان و حتي حقوق درختان و
گياهان. ديروز اما در ميان بهت جهاني از كشتار كودكان و زنان در شجاعيه غزه
و در حالي كه جهان خود را براي اعتراض بزرگ روز قدس آماده ميكند، فرمان
جديد از اتاق فكر روزنامههاي تحت زنجير وابسته به تجديدنظرطلبان،
اصلاحطلبان و كارگزاران رسيد: « غزه و كودكانش را فراموش كنيد، عكسهايتان
را از نيشوكنايههاي سياسي و خداحافظي يك بازيكن فوتبال و تيترهايتان
را از دغدغههاي حزبي خودمان انتخاب كنيد. روز قدس ميراث امام و انقلاب
اسلامي است، بايد نشان دهيم كه ما وارث امام و انقلاب نيستيم. »
رفتار
ديروز روزنامههاي تحت زنجير كه مورد اعتراض شديد كاربران شبكههاي
اجتماعي قرار گرفت و حتي يكي از خبرنگاران روزنامه شرق نيز اعتراض خود را
به اين وضعيت در توئيتر منتشر كرد، نشان داد كه مسئله غزه براي ايشان يك
موضوع اسلامي يا حتي انساني نيست كه آن را در فجيعترين روز آن كه يكصد تن
از زنان و كودكان شجاعيه قتل عام ميشوند، فراموش نكنند، بلكه يك بازي
سياسي است كه با آن ميتوانند به مخاطبانشان زاويه خود با انقلاب و
آرمانهايش را نشان دهند. يك روز با هماهنگي از بالا همگي به آن ميپردازند
و روز ديگر دستور از همان بالا ميشود: «نه غزه ! نه قدس ! نه لبنان ! فقط
خود خودمان!؟» رفتاري كه اين روزها حتي در بيبيسيبيحيا نيز ديده
نميشود و اين رسانه آلوده براي حفظ مخاطبانش مجبور شده هر روز آمار قتل
عام غزه را تيتر يك خود كند. ديروز در حالي كه روزنامهها و رسانههاي
جهان، غزه را تيتر يك خود كردند و حتي از حمله صهيونيستها به
بيمارستانهاي غزه خبر دادند، روزنامههاي زنجيري وابسته به اشخاص شناخته
شده ثابت كردند كه وارث همان نشرياتي هستند كه در دهه80 آرمانهاي اسلامي و
انساني را به منافع شخصي و جناحي خودشان ميفروختند و هرگاه پاي يكي از
نمادهاي جهاني انقلاب اسلامي به ميان ميآمد، پاي آنها ميلغزيد.
ديروز
اگر در غزه حكايت آتش و خون بود، در روزنامههاي تحت زنجير حكايت كنايههاي
سياسي و حزب و فوتبال بود. نه، حتي از اين هم فاجعه بارتر بود. مگر
ميتوان انسانيت را به اين ثمن فروخت ؟!
روزنامههايي كه اگرچه مدعي
هستند دولت از ماست، سياسيبازي عطششان را سيراب نميكند و آن يكيشان كه
به تيتري كوچك از غزه اكتفا ميكند، اين كوتاهي خود را با تكرار سه باره
«عكس يك» خود جبران ميكند!
ديروز عصر اما يكي از همين روزنامهها
احتمالا پس از اعتراضات شديد به اين رفتار سياسي و ضداخلاقي در اقدامي
شتابزده جنايات صهيونيستها در غزه را محكوم كرد، بيآنكه پاسخ دهد چرا به
عنوان صاحب يك رسانه و تريبون به انتشار يك بيانيه اكتفا كرده است!