به گزارش پایگاه 598 به نقل از «خبرگزاری دانشجو»، همزمان با ایام تعطیلات نوروزی سال ٨٨ اطلاع حاصل شد
که شخصی به هویت "احمد" ٤٨ ساله، اهل و ساکن لنگرود، مدت یک هفته است که
مفقود شده و هیچ اثری از او نیست.
ابتدا اقدامات قانونی در خصوص عدم
مراجعت وی صورت گرفت و تحقیقات در خصوص همسرش که در مسافرت به سر می برد
ادامه داشت تا اینکه در مورخه ٢٠ فروردین همسر مفقوده به خانه مراجعه و
موقعی که وارد ساختمان شد متوجه می شود که منزلش ریخت و پاش جزئی داشته و
آثار لکه های خون در حد خیلی کم بر روی فرش مشهود است و فرش هم ظاهراً شسته
شده است.
بلافاصله همسر مفقوده به پلیس آگاهی اطلاع می دهد و
اکیپی از مأمورین پلیس آگاهی حدوداً در ساعت یک نیم شب به محل مورد نظر
عزیمت و صحنه را از نزدیک مشاهده کرده و می بینند که آثار لکه های خون بر
روی فرشی که احمد غالباً در همان جا می خوابیده مشهوداست و همچنین چند تار
مو در لبه مبل کنار همان فرش نیز چسبیده است و ظاهرا تصور می شد سعی شده که
به طریقی آثار خون را محو کنند.
این موضوع ظن مأمورین را بر آن
داشت که حتما جنایتی در این خانه اتفاق افتاده است که آثار لکه های خون و
تارهای مو توسط کارشناس بررسی صحنه جرم و تشخیص هویت به طریق فنی برداشته
شد.
بلافاصله موضوع به اطلاع قاضی کشیک رسید که قاضی کشیک نیز در
صحنه حاضر شده و با حضور وی از تمامی قسمت های خانه بازدید به عمل آمد که
موارد مشکوک دیگری ملاحظه نشد.
در این میان همسر فرد مفقود شده به نام شوکت به پلیس گفت پتو، ملحفه و متکایی که همسرش از آن ها استفاده می کرده درخانه نیست.
پس
از بازرسی از خانه از خودرو متعلق به فرد مفقود شده که یک دستگاه خودروی
مزدا سواری صورتی رنگ بود و در حیاط پارک شده بود بازدید به عمل آمد و از
آنجا که درهای خودرو قفل بوده و سوئیچ در دسترس نبود، پلیس به طریقی درها
را باز و داخل خودرو و صندوق عقب مشاهده کردند که متوجه لکه های خون در
صنروق عقب خودرو شدند.
در این ارتباط برای بررسی بیشتر و دقیق تر از
آثار به دست آمده از کارشناسان خبره تشخیص هویت استان دعوت شد که اکیپ
تشخیص هویت استان با امکانات پیشرفته تر به محل مورد نظر عزیمت و صحنه را
مجدداً بررسی کند و اثر لکه های خون از صندوق عقب خودرو و خانه استخراج و
برای آزمایش و تشخیص گروه خونی به استان انتقال داده شد.
پس از
کارشناسی اعلام شد که لکه های برداشته شده از خانه و صندوق عقب خودرو از
گروه خونی احمد است به همین دلیل از پدر و مادر مفقوده دعوت و آزمایش دی ان
ای به عمل آمد و مشخص شد لکه های خون تمام صحنه ها مربوط به "احمد" است.
پس
از اخذ آزمایش و تحقیقات، پرونده از عدم مراجعت به مظنون به قتل تبدیل شد و
از خانواده وی تحقیقات لازم صورت گرفت که همسرش بیان داشت که مدت دو ماه
بود به خاطر بیماری پدر و مادرش با اجازه همسرش در استان سمنان به سر می
برده اما دائماً با او در تماس بوده ولی از تاریخ 11 فروردین شوهرش دیگر به
تلفن ها جواب نمی داده که در این خصوص او تشویش خاطر پیدا کرده و به خانه
مراجعت که با اتفاقات پیش آمده مواجه شده است.
همسر فرد مفقود شده
اظهار داشت : قبلا هم سابقه داشت که از پدر و مادرم به صورت طولانی مدت نگه
داری کنم، در این مدت دوست همسرم به نام حسن که مدت 12 سال است دوستی
دارند و در ساخت و ساز ساختمانی و معاملات ملکی با هم همکاری داشتند به او
سر می زد و با او رفت و آمد داشت و همسرم به غیر از او کس دیگری را قبول
نداشت.
به منظور تأیید صحت اظهارات وی مامورینی به خانه "حسن" عزیمت کردند تا او را احضار و از او تحقیق کنند.
خانواده
"حسن" اظهار داشتند که وی برای انجام کاری به تهران و بندرعباس رفته است
که با شماره تلفن همراه او تماس گرفته شد که پاسخ نداد و به همین دلایل ذهن
مأمورین به این معطوف شد که شاید اتفاقی برای "حسن" افتاده باشد.
تحقیقات
در این خصوص نیز صورت گرفت که در این میان شخصی با پلیس آگاهی تماس گرفته
و اطلاع داد که در تاریخ ١١ فروردین شخصی با هویت "حسن"خودروی "احمد" را
با یک قول نامه جعلی برای فروش به یکی از بنگاه ها در شهرستان رشت برده اما
موفق به فروش آن نشده است.
پس از جستجو های فراوان و پس از گذشت یک
هفته "حسن" به عنوان یکی از مظنونین در ارتباط با مطلع بودن از وضعیت
"احمد" دستگیر و با توجه به اینکه فعلاً مشخص نبوده "احمد" به قتل رسیده یا
اینکه به مکان نامعلومی برده شده است از او تحقیق به عمل آمد که وی اظهار
بی اطلاعی کرد.
مراتب طی شرحی به نظر قاضی رسیده که قاضی پرونده
هم عقیده بر این داشته چون فعلا جسدی نداریم در ارتباط با قتل نمی توان
اظهار نظر کرد و فقط در ارتباط با جعل قولنامه قرار وثیقه هشت میلیون تومان
برای متهم صادر وروانه زندان شد.
اما نظر قاضی پرونده هم بر این
بوده اگر اتفاقی افتاده باشد "حسن" اطلاع دقیق از موضوع دارد لذا از قبول
وثیقه برای متهم که امروز و فردا می کرد خودداری شد و مجددا متهم را برای
ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی قرار داد.
در ادامه متهم به
پلیس آگاهی دلالت و در زمان انجام تحقیقات بود که شخص دیگری با پلیس آگاهی
تماس گرفت و بیان داشت؛ موقعی که در یکی از بانک های شهرستان لاهیجان بوده
"حسن" را دیده که با در دست داشتن کارت عابر بانک شخص دیگری قصد برداشت
وجه از خودپرداز را داشته است.
بلافاصله دستور قضایی اخذ و به بانک
مربوطه اعزام و با رئیس بانک هماهنگی صورت گرفت که رییس بانک اظهار داشت
بانک از تمام زوایا دارای دوربین بوده و اگر زمان آن مشخص باشد، می توانند
اطلاعات کامل را در اختیار پلیس قرار دهند.
در ادامه زمان دیدار
متهم در بانک اعلام و تصاویر برداشت شده از طریق دوربین مورد بازبینی قرار
گرفت و مشاهده شد که "حسن" در دو مرحله یک مرحله در صبح و یک مرحله در بعد
از ظهر با پوشش های متفاوت از بانک به مبلغ ٤١٥ هزار تومان پول برداشت کرده
است و با بررسی های صورت گرفته مشخص شد که کارت استفاده شده متعلق به احمد
بوده است.
لذا تحقیقات از متهم با توجه به مدارک های به دست آمده
به صورت گسترده تر صورت گرفت و در نهایت متهم اظهار داشت من صبح ساعت حدود
هشت صبح طبق روال هر روز برای "احمد" نان خریده و به منزلش رفتم و چون کلید
در و اتاق را داشتم وارد خانه شدم که با جنازه "احمد" مواجه و شوکه شدم و
ترسیدم .
وی ادامه داد: با دیدن آن صحنه بلافاصله از خانه خارج و
دائما در فکر بودم که چکار بکنم که چیزی به ذهنم خطور نمی کرد و تصمیم
گرفتم که جسد او را به طریقی محو کنم که همین کار را کردم و جسد را داخل
پتو و ملحفه پیچیدم و به زحمت به پایین از خانه آوردم و داخل صندوق عقب
خودرو مزدا متعلق به او گذاشتم و به طرف ساحل دریا بردم و در میان زباله ها
انداختم که می توانم مکان مورد نظر را به برای کشف جسد و همکاری با پلیس
نشان دهم.
با هدایت او مأمورین به محل یاد شده عزیمت و با استفاده
از بیل مکانیکی پس از گذشت چهار ساعت جسد از داخل زباله ها پیدا شد که به
طرز ماهرانه ای داخل پتو و ملحفه و پلاستیک پیچانده شده بود.
جسد
پس از هماهنگی قضایی به سردخانه انتقال داده شد تا پزشکی قانونی نظریه صریح
خود را در ارتباط با علت تامه مرگ اعلام کند که پزشکی قانونی نیز بلافاصله
نظر خود را اعلام و بیان داشت که متوفی از ناحیه سر با ضربه شدید جسم سخت
به قتل رسیده است.
پس از کشف جسد تحقیقات مجدد از متهم انجام که
ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: با توجه به اختلافات مالی که با مقتول
داشته در تاریخ ١١ فروردین با او درگیر و او را با ضربات چکش به قتل رسانده
است و سپس او را با ماشین خودش که سوئیچش در اختیار او بوده به ساحل دریا
انتقال داده است .
سر انجام پس از اعتراف متهم و اقدامات قانونی و
بازسازی صحنه متهم با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد و پرونده قتل
مختومه اعلام شد.