نگاهی به عملکرد نخست وزیر پیشین اردن نشان میدهد که وی باید بسیار زودتر برکنار میشد.
به
گزارش598 به نقل از فارس، شهروندان اردنی در ابتدای سال جاری میلادی و همگام با خیزش
عربی، نسبت به وضعیت موجود در کشور اعتراض کردند و خواستار انجام اصلاحات
در کشور شدند.
از جمله خواستههای شهروندان اردنی برکناری نخست وزیر و تشکیل دولت منتخب پارلمانی بود.
پادشاه اردن که میپنداشت با انجام برخی تغییرات میتواند از میزان
نارضایتی شهروندان بکاهد، در ابتدای سال جاری میلادی، "سمیر رفاعی" نخست
وزیر وقت کشور را برکنار کرد و "معروف بخیت" نخست وزیر اسبق اردن را به
عنوان جانشین وی تعیین کرد.
پس از این اقدام، پادشاه اردن که قصد
داشت با تغییر نخست وزیر مانع از افزایش نارضایتیها در کشورش شود، با
انتقاد شهروندان و احزاب مواجه شد؛ زیرا معروف بخیت پیشتر نیز در فاصله
سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ نخست وزیر این کشور بود و در زمان نخست وزیری وی
بزرگترین پرونده فساد با نام "پرونده کازینو" رخ داده بود.
وی
همچنین به دشمنی با اسلامگرایان این کشور شهره بود و در جریان تقلب در
انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۷، نقش بسزایی ایفا کرد و مانع از راهیابی
اسلامگرایان به این کشور شده بود.
همین مسائل در کنار عملکرد ضعیف وی سبب شد که این انتخاب عبدالله دوم از همان ابتدا با مخالفت مواجه شود.
پادشاه اردن که میدید موجی از نارضایتی شهروندان در کشور برپا شده، با
انتخاب یک سیاسستمدار کهنه کار با نام معروف بخیت تلاش کرد که اوضاع متشنج
کشور را آرام کند ولی نه تنها نتوانست از میزان نارضایتی شهروندان بکاهد
بلکه این نارضایتی نیز بیش از پیش شد.
این مسائل در کنار دیگر
عوامل سبب شد که پادشاه اردن چارهای جز برکناری معروف بخیت نداشته باشد و
سرانجام صبح روز دوشنبه او را از کار برکنار و "عون خصاونه" را به عنوان
جانشین وی تعیین کرد.
پادشاه اردن پس از گذشت چند ماه از آغاز کار
دولت معروف بخیت پی برد که وی گزینه مناسبی برای این کار نیست ولی از آنجا
که در صورت تغییر زودهنگام وی، نحوه انتخاب نخست وزیران توسط پادشاه زیر
سوال میرفت، کوشید تا مدتی از این مساله بگذرد و سپس او را از کار برکنار
کند و در تمام این مدت امیدوار بود که شاید اوضاع متشنج کشور آرام شود.
عبدالله
دوم بیش از هرچیز از این مساله ناراحت بود که با روی کار آمدن بخیت، باب
مذاکرات با مخالفان دولت از جمله اسلامگرایان بسته شده و همین مساله سبب
افزایش نارضایتیها و فعالیتهای اعتراضی مخالفین شده است.
همچنین نخست وزیر سابق اردن در تصویب قوانین جدید مربوط به اصلاحات در کشور بسیار کند عمل کرد.
علاوه
بر این، معروف بخیت در فراهم آوردن شرایط برگزاری انتخابات شوراها که قرار
است در کمتر از ۲ ماه دیگر برگزار شود، نا موفق عمل کرد.
عدم اتخاذ تصمیمات مناسب و راهبردی به منظور مبارزه با فساد نیز از دیگر عواملی بود که سبب نارضایتی عبدالله دوم از معروف بخیت شد.
معروف
بخیت که به منظور تامین کسری بودجه کشور به دنبال رایزنی با بخش خصوصی
بود، در این زمینه بسار ناموفق عمل کرد و بدون دلیل سبب به وجود آمدن
اصطکاک میان دولت و بخش خصوصی شد.
همچنین بخیت با عملکرد ضعیف خود
سبب شد که دولتش کمترین محبوبیت را در نزد شهروندان در تاریخ این کشور
داشته باشد و ملت اردن این مساله را از چشم پادشاه میدید.
اما
اصلیترین دلیل برکناری نخست وزیر اردن، ترس پادشاه از افزایش ناآرامیها
در کشور بود؛ زیرا طی هفتههای گذشته، شخصیتهای سیاسی برجسته در اردن و
نیز اصحاب رسانهها با انتشار مقالات و مطالب مختلف بر ضرورت تغییر دولت
تاکید کردند.
عبدالله دوم میدانست که در صورت عدم تغییر دولت،
رفته رفته شعار مردم از اصلاح نظام به سوی اسقاط نظام تغییر خواهد کرد و
این مساله میتوانست سرنوشتی همچون مبارک، بن علی و قذافی را برای او رقم
زند.
از سوی دیگر، پاشداه اردن باید در زمینه تعیین جانشین معروف
بخیت کاملا هوشیار عمل میکرد تا بتواند از میزان نارضایتی افکار عمومی در
کشور بکاهد.
وی به همین دلیل، "عون خصاونه" را مامور تشکیل کابینه
جدید کرد؛ زیرا وی یک شخصیت حقوقی، سیاسی و اجتماعی موجه بود و به عنوان
معاون سابق رئیس دادگاه لاهه، در مجامع بین المللی اعتبار زیادی داشت.
نخست وزیر جدید اردن همچنین نامزد ریاست دادگاه لاهه بود.
وجود چنین شرایطی پادشاه اردن را متقاعد کرد که از وی به عنوان نخست وزیر جدید کشور استفاده کند.
پادشاه
اردن، خصاونه را مامور کرد تا با مخالفان وارد مذاکره شود؛ زیرا وی تا
حدودی در نزد مخالفان وجاهت دارد و این همان مساله ای است که بخیت فاقد آن
بود.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا نخست وزیر جدید اردن میتواند در این راه موفق باشد یا خیر؟