به گزارش
پایگاه 598 به نقل از تسنیم، آریانا طباطبائی، کارشناس مرکز بلفر دانشگاه هاروارد، طی مقالهای در
روزنامه آمریکایی بوستونگلوب به تشریح پنج ادعای دروغین کشورهای غربی علیه
برنامه هستهای کشورمان پرداخته است. وی مینویسد:
با نزدیک شدن به
ضربالاجل ۲۰ جولای برای نیل به یک توافقنامه نهایی بین غرب و ایران
درباره برنامه هستهای این کشور، فهم مواضع دو طرف اهمیت بسیاری یافته است.
در اینجا به پنج افسانه درباره برنامه هستهای ایران اشاره میشود.
ادعای دروغین ۱: رهبر ایران مانع یک توافق مطلوب خواهد شددیدگاه
غربیها عموما اینگونه است که آیتالله خامنهای، رهبر ایران، پرچمدار
تندروها بوده و مانع دستیابی به یک توافق خواهد شد. این دیدگاه فاصله
بسیاری از واقعیت دارد. [آیتالله] خامنهای، در بسیاری مواقع به عنوان یک
عامل تعدیل کننده در قطبهای متضاد گفتمان داخلی درباره برنامه هستهای،
رفتار می کند. وی چندین بار اعلام کرده است که از تیم مذاکره کننده حمایت
میکند، و در همان حین به همگان یادآوری کرده است که باید انتظارات خود را
پایین نگه دارند. [آیتالله] خامنهای با دعوت تندروها به کاهش انتقادات از
حسن روحانی، رئیسجمهور، و محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، راه را
برای تیم ظریف هموار میسازد تا به دنبال یک توافق بوده، به لغو تحریمها
دست یابند و در همین حین مانع از شکست شود.
ادعای دروغین ۲: فتوا علیه تسلیحات هستهای دروغین استتهران
میگوید که "تولید، ذخیره و استفاده" از تسلیحات هستهای بر اساس قوانین
اسلامی ممنوع بوده و اینکه رهبر معظم [انقلاب]، عالیترین مقام کشور، در
این باره فتوایی صادر کرده است. بسیاری در کشورهای غربی اعتبار و کارآمدی
چنین فتوایی را مورد سؤال قرار دادهاند. اما این فتوا میتواند جهت نیل به
هدفی کلیدی در مذاکرات به کار رود. گفتمان جایگزینِ پذیرش نمیشود و
اعتماد بدون راستیآزمایی ایجاد نمیشود اما فتوا میتواند یک ابزار
اعتمادساز دیگر باشد. این فتوا و تکرار آن توسط مقامات دینی مختلف و
سیاستگذاران ایرانی عدول ایران از آن را بسیار سخت میسازد. بیش از یک دهه
تکرار اینکه چیزی ممنوع است، سپس نقض این ممنوعیت، هزینه سیاسی بسیاری
داشته و منجر به مشروعیتزدایی نظام از داخل خواهد شد.
ادعای دروغین ۳: ایران صرفا میخواهد در برابر جامعه بینالمللی ایستادگی کندنگرانیهای
ایران اغلب به عنوان نمودهای عدم پایبندی این کشور به تعهداتی که بر اساس
الزامات بینالمللی دارد، رد میشوند. علی اصغر سلطانیه، سفیر سابق ایران
در آژانس بینالمللی انرژی هستهای، اخیرا اعلام کرده است که ایران
میتوانست پس از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ از معاهده منع اشاعه هستهای
(انپیتی) بیرون آید. این امر با توجه به تغییر ماهیت نظام قابل فهم و
طبیعی بود. در آن زمان بسیاری کشورها به این معاهده نپیوسته بودند. اما
ایران تصمیم گرفت عضو این پیمان باقی بماند. به گفته سلطانیه، تهران بعدها
تمایل خود را برای همکاری با آژانس در زمینه برنامه همکاریهای فنی اعلام
کرد. ایران به دنبال ایستادگی در برابر جامعه بینالمللی نیست بلکه
نگرانیهای مشروعی دارد که باید به آنها پرداخته و یا حداقل به رسمیت
شناخته شده و فهمیده شوند.
ادعای دروغین ۴: ایران به انرژی هستهای نیاز نداردیقینا
تندروهای غربی عقاید یکسانی با انقلابیهای ایرانی در دههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰
نداشتند، اما هر دو گروه کارآیی برنامه هستهای را برای یک "ابرقدرت انرژی"
زیر سؤال میبردند. در حالیکه اکنون انقلابیون ایرانی به این نتیجه
رسیدهاند که برنامه انرژی هستهای ضروری است، منتقدین غربی هنوز هم بر این
باورند که این گونه نیست. ایران دارای چهارمین ذخایر بزرگ نفتی و دومین
ذخایر گازی جهان است. بنابراین تنها دلیل برنامه هستهای ایران را باید در
جاهطلبیهای نظامی این کشور جستجو کرد. اما، همانگونه که سایر ابرقدرتهای
انرژی جهان (شامل برخی همسایگان ایران) نشان دادهاند، ذخایر فراوان نفت و
گاز دلیلی برای عدم پیگیری سایر منابع انرژی نیستند. تمام کشورها به دنبال
متنوعسازی [منابع انرژی] هستند. اما ایران برنامههای دیگری داد که فراتر
از انرژی هستهای هستند؛ مباحث مرتبط با تولید ایزوتوپهای پزشکی چندین
بار تاکنون مطرح شدهاند. یکی از حوزههایی که به آن کمتر پرداخته شده است،
فرایند آبشیرینکنی است، فرآیندی که ایران باید با در نظر گرفتن وضعیت
فزاینده کمبود آب، بیشتر بدان توجه نماید. همانگونه که سلطانیه بیان کرده،
ایران از مدتها پیش برای این فرایند برنامه دارد. این کشور قراردادی با
ژاپن برای احداث تأسیسات آبشیرین کنی در مجاورت رآکتور هستهای بوشهر
امضاء کرده است.
ادعای دروغین ۵. برنامه هستهای ایران تهدیدی برای سایر دولتها منطقه استاین
عقیده درست است، اما نه بنا به دلایلی که مقامات آمریکایی بیان میکنند.
بسیاری از دولتهای منطقه، بالاخص آنهایی که انتقادات رسایی از برنامه
هستهای ایران دارند، نه از چشمانداز برنامه هستهای ایران بلکه از نزدیکی
بین این کشور و کشورهای غربی نگران شدهاند. انزوای سیاسی و اقتصادی به
کشورهایی چون عربستان سعودی که نگران از دست رفتن پیوندها و امتیازات
نظامی، اقتصادی و سیاسی با آمریکا هستند، کمک کرده است. بهرحال، ایران و
آمریکا تا پیش از سال ۱۹۷۹، دارای روابط نزدیکی بودند و با توجه به اینکه
دو کشور دارای مشترکات زیادی هستند، میتوانند بار دیگر روابط بین خود را
احیاء کنند.