به گزارش پایگاه 598 به نقل از سایت یک بیست، دکتر ظریف پیش از سفر به وین مواضع و رویکردهای خود را با انتشار یک پیام ویدیوئی در یوتیوب بیان کرد. این پیام ظریف که ظاهرا ابتکاری فعالانه است متاسفانه حاوی مواضعی منفعلانه است. کاهش سطح توقع ما از حقوق هستهای خودمان به حداقل ممکن و تنزل منازعه ایران و غرب به یک «بحران غیر ضروری» از پیامهای این رفتار رسانهای وزیر خارجه است. در این پیام آقای ظریف پیشرفتهای دوره قبل را یاد آوری میکند پیشرفتهایی که به قول خودش نتیجه گوش ندادن به حرفهایش در سال ۸۴ است و این یعنی آقای ظریف غربیها و دشمنان ما را تهدید به «پیشرفتهای» سابق میکند: افزایش ۱۰۰ برابری تعداد سانتریفیوژها، تامین سوخت مورد نیاز خودمان، بالا بردن سطح غنیسازی از ۳٫۵ درصد تا ۲۰ درصد، ساخت رآکتور آب سنگین، ساخت فردو در مکانی امن.
تغییر سال ۸۴ عدم تامین منافع مشترک جناح ظریف وغربی ها!
پیام ویدئویی آقای ظریف درآستانه مذاکرات وین ۶ یک یادآوری برای غربیها داشت و آن انتخابات سال ۸۴ است که پس از آن روند سیاست خارجی تغییر کرد:
در حالی که به ۲۰ جولای (۲۹ تیر ضرب الاجل توافق) نزدیک می شویم، احساس می کنم که باید بار دیگر هشدار دهم که تلاش برای امتیازگیری در لحظات آخر نتیجه ای بهتر از آنچه که در سال ۸۴ به دست آمد، نخواهد داشت.
صحبت هایی که یادآور صحبت های وی با البرادعی پس از شکست مذاکرات سعدآباد در سال ۸۴ است:
بسیاری از کاندیداها از شکست مذاکرات ما سود می برند. آنها موفقیت چشمگیری در این گفتگوها نمیبینند. از طرفی آنها آدم های پر نفوذی هم هستند. اعتبار اروپایی ها و مذاکره کنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. مشکل تنها اعتماد به آنها نیست. این مشکل اعتماد به جبهه ما هم هست. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه (فیلم).
بیان این یادآوری به عنوان نتیجه عدم موفقیت مذاکرات آیا به این معنی نیست که دیگر برگ برنده ای از سوی تیم ایرانی وجود ندارد که اینگونه تهدید به روی کار آمدن جریانی دیگر می کند؟ امحاء تمامی اورانیوم ۲۰ درصد تولید شده به دست متخصصان ایرانی، تعلیق غنی سازی بالای ۵درصد، توقف گسترش فعالیت های اراک، فردو و نطنر، ممنوع شدن افزایش و حتی جایگزینی سانتریفیوژهای فعلی و ارائه کلیه نقشه ها و طرح های ایران برای تأسیسات هسته ای به آژانس از جمله امتیازاتی است که در توافق ابتدایی ژنو از دست دادیم. ولی در مقابل نه ۴٫۲ میلیارد دلار وارد ایران شد، نه مشکل بیمه حل شد، نه قطعات هواپیما به کشور وارد شد و نه …؛ حرفی که همان موقع منتقدان توافق ژنو می گفتند نیز همین بود که در توافق ابتدایی همه امتیازهای اساسی را دادهایم و یک سری امتیاز نسیه گرفتهایم و برای مرحله نهایی چیزی برای مذاکره باقی نمیماند.
نکته قابل توجه دیگر این است که آقای ظریف به چه چیزی تهدید می کند؟ غیر از این است که همین توافق به قول خودش موفقیت آمیز، مذاکره بر روی محصول تلاش های دولت گذشته (از جمله غنی سازی ۲۰ درصد) بوده است؟
یادآوری تغییر قدرت در سال ۸۴ این سوال را به وجود می آورد که آیا ظریف به عنوان نماینده ملت ایران مذاکره می کند یا به عنوان نماینده یک حزب سیاسیِ نزدیک به آمریکا؟ پایه استدلال آقای ظریف این است که دولت اعتدال برای غربیها بهتر از آمدن جریانی است که دشمن غرب باشد. یعنی تغییر در سال ۸۴ هم به ضرر جناح آقای ظریف و هم به ضرر غربی ها بوده است و ایشان ضرر مشترک جناح خود و غربی ها را خطر اصلی میداند. دکتر ظریف با بیان این نکته شاید ادامه دولت اعتدال را وابسته به نتیجه این مذاکرات می داند و نفس حضور این دولت را به عنوان برگ برنده مورد استفاده قرار می دهد.
اصل هم صحبتی با آمریکاست نه منافع ملی!
در قسمت دیگر از این پیام تصویری ایشان می گویند: «ما در حال تلاش برای توافق هستیم نه یک توافق خوب یا بد، بلکه یک توافق شدنی و ماندگار» حال جای این سوال است که چرا دنبال توافق خوب نیستیم و چرا صرفا یک توافق شدنی و ماندگار؟ آیا آقای ظریف به هر قیمیت حاضر به توافق است؟ ماحصل توافق ولو به هر بهایی برای آقای ظریف و حتی برای ملت ایران چیست؟ همچنان این سوال باقی است که چرا اصل توافق با آمریکا بر منافع ملت ایران ارجحیت دارد؟
اصل توافق بر توافق خوب ارجحیت دارد!
وزیر امور خارجه ایران در پیام ویدئویی گفت:
در طول سه هفته آینده، فرصتی منحصر به فرد داریم تا تاریخ ساز باشیم، تا به توافقی جامع در مورد برنامه هسته ای ایران دست یافته و به بحران غیرضروری که ما را از پرداختن به چالش های مشترکی نظیر رخدادهای وحشتناک چند هفته گذشته در عراق بازداشته است، پایان دهیم.
تنها زمانی می توان مسئله هسته ای را یک بحران غیرضروری میان ایران و آمریکا دانست، که فرض کنیم مشکل ما با آمریکا بر سر مسئله هسته ای است که اگر حل شود دیگر می توانیم با هم به مسائل ضروری بپردازیم. آیا اگر به دشمنی عمیق مستکبرین با اسلام و آمریکا با انقلاب اسلامی، اعتقاد وجود داشته باشد، ممکن است که گمان شود جنجال ده ساله بر سر پروندهی هستهای تنها به دلیل سوء تفاهم بوده است؟ آمریکا چه اصراری دارد تا توان دیپلماسی و رسانههای خود را متمرکز در این قضیه بکند؟ جز این است که او اهداف مهمتری پیگیری میکند و دشمنی او با اساس انقلاب اسلامی است؟
متأسفانه پیام ویدئویی آقای ظریف سرشار از عدم خودباوری در نگاه به مسائل است. چنین استدلال میکند که دشمنان بدانند حضور دولت ما یعنی خواسته شما، و این یعنی عدم پیشرفت برای ایران. این نشانهی عجز یک دولت شمرده میشود که بقای خود را منوط به اجازه دشمن بداند، و در آستانه مذاکرات به جای موضع قدرتمندانه تلویحا پیامی حاوی خواهش ارسال نماید. وی در این پیام ویدئویی گفت: «تحریمها فلج کننده بودند و حتی کشنده به معنای واقعی کلمه». این همان راهبردی است که براساس آن قبل از توافقنامه ژنو رئیسجمهور به اشتباه از خالی بودن خزانه سخن بگوید.
این صحبت های آقای ظریف را تنها در این موضع می توان تحلیل کرد که تیم دولت خواهان جلب اعتماد آمریکا و عدول از سیاست های انقلابی در روابط خارجی است. قراردادن صحبت های دیروز و امروز آقای ظریف و نوع رفتار بین المللی آنها بیانگر این نکته است متأسفانه تفکر حاکم بر دستگاه فعلی دیپلماسی کشور پیش برد برنامه مصالحه با آمریکا حتی به قیمت عدول از منافع ملی است.