به گزارش
پایگاه 598، علی
تاجرنیا در مصاحبه با ایلنا درباره حمایت از نامزدی هاشمی و خاتمی در
انتخابات 92 و نامزد نکردن چهرههای جدید میگوید: واقعیتی در انتخابات ما
وجود دارد و آن، این است که علیرغم تاکید قانون اساسی بر احزاب، در جامعه
ما محوریت اشخاص بیشتر از احزاب و گروههاست. من بالشخصه معتقدم که این
شخصیتها باید از اعتبار خودشان استفاده بکنند و نقش احزاب و گروههای
سیاسی را تقویت کنند اما تا رسیدن به این مسئله، باید واقعیت مهم بودن
چهرهها را پذیرفت. بحث دیگر، وفاق کردن به چهرههاست. ما تجربه تلخی از
گذشته در انتخابات 84 داشتیم.وی میافزاید: این تجربه موجب شد تا به
سراغ کسانی نرویم که وفاق کامل در آنها در میان اصلاحطلبان وجود ندارد.
هرچند در آن روزها، بحث کاندیداهای اصلاحطلب، محدود به آقایان خاتمی و
هاشمی نمیشد و قرار بود از میان سه چهرهای که آقایان مهرعلیزاده،
جهانگیری و عارف اعلام آمادگی برای حضور در انتخابات کرده بودند و بعدا نیز
آقای محمد شریعتمداری به آن سه نفر پیوستند، یک نفر بر اساس مکانیزمی
انتخاب شود که برای این منظور، هیئتی هم با حضور نمایندگانی از کاندیداها و
شورای مشورتی شکل گرفته بود. تا این مرحله آقای روحانی مطرح نبود. به
هرحال اگر کاندیدای اصلاحطلبی در انتخابات حضور پیدا میکرد و پیروز
نمیشد، ضربه مهلکی به کشور وارد میشد و برای همین تصمیم گرفته شد اگر
قرار است اصلاحطلبی در انتخابات حضور داشته باشد، فردی باشد که حضورش منجر
به پیروزی صد درصدی میشد.
تاجرنیا درباره انصراف عارف و گلایههای وی
گفت: انتظار بود که وقتی عارف آن کار بزرگ را کرد، بایستی در اعلامیه
انصرافش از ادامه انتخابات، به شکل شفاف از آقای روحانی اعلام میکرد و به
نظرم عدم انجام این کار، یک خطای بزرگ تاکتیکی سیاسی بود. به هرحال ایشان
باید میتوانست از آن اقدام بزرگ، بهرهبرداری کند. متاسفانه فرهنگی در
کشور ما وجود دارد که فکر میکنیم برخی از عبارات را نمیتوان استفاده کرد و
آنها را خیلی بد میدانیم.وی با بیان اینکه پیروزی روحانی مرهون تلاش
اصلاحطلبان بود و اصلاحطلبان بایستی در هنگام تشکیل دولت برخورد فعالی را
انجام میدادند، گفت: اصلاحطلبان همان طور که از دولت حمایت میکنند،
نقدهایشان را هم بیان میکنند. به هرحال رئیسجمهور، آقای روحانی است و
آقای روحانی یک چهره اصلاحطلب تشکیلاتی نیست و دارای سابقه، رویکرد و مشی
خاص خود است و ما هم، آقای روحانی را با همین نگاه و تفکرات قبول کردیم و
اینک از وی حمایت میکنیم اما جهتگیریهای دولت، جهتگیریهای صحیحی است.
ولی متاسفانه شاهد یک خودسانسوری در دولت هستیم. به طور مثال یک فشاری
آوردهاند که هر کسی که دولت اصلاحات بوده و فعال اصلاحطلب محسوب میشود،
یک فرد افراطی است و نباید از آنها استفاده بشود و به همین دلیل، دولت خود
را از یک بخش کارشناسی قابل توجهی محروم کرده است. این روزها برخی میگویند
افراطیگری از مجلس ششم شروع شد. من به هیچ وجه قبول ندارم البته به معنای
نقد نداشتن به مجلس ششم نیست اما مجلس ششم، به هیچ وجه مجلس افراطیای
نبود و در راستای حقوق مردم گام برمیداشت و حال اگر در بخشی از بدنه
حاکمیت ظرفیت لازم برای بحثهای آنها نداشته، نباید تمام مشکلات را بر سر
مجلس ششم آوار کرد.این اظهارات در حالی است که چندی پیش عبدالله نوری
تصریح کرد در انتخابات مجلس آینده نباید با آمدن افراد غیرمعتدل، خاطره
مجلس ششم و حساسیتهای نظام را زنده کرد.