ادعاهای اخیر شبکه بی بی سی وابسته به وزارت خارجه انگلیس، نبود آزادی بیان در کشور ماست؛ آزادیای که قوم گرایان افراطی و وابستگان به سرویسهای جاسوسی دنبال روی آن هستند. کشتار مردم مظلوم بلوچ، عرب و کرد توسط این افراد (گروهکهای ریگی، جیش الظلم، کومله، دمکرات، توحید و الجهاد، پژاک، خلق عرب و...) خود نشانههایی از جنایات عظیم این گروهها میباشد. گروههایی که هر چند روز یکبار تفکرشان به عنوان گروههایی مظلوم توسط شبکههایی چون بی بی سی به اطلاع جهانیان رسانده میشود.
اما تأمل بیشتر در بررسی قوم گرایی در انگلیس میتواند حقایقی را آشکار کند که نظام حاکم آن هیچ گاه برایش خوشایند نبوده است. کشوری که ملکه آن معتقد بود باید آفتاب در سرزمین او طلوع و در سرزمین او غروب کند؛ و اما طلوع و غروب به چه قیمتی؟
ایرلند شمالی بخشی از سرزمین امپراطوری بریتانیا است. کشوری که مردم آن بیش از چند دهه است مستقیماً با حکومت لندن در حال جنگ برای بدست آوردن استقلال و عزت ملی خود هستند. کشتار مردم در طول تاریخ توسط حکومت مرکزی انگلیس خود بخشی از تاریخ تلخ ایرلند شمالی است.
اما یکی از مهمترین این وقایع، اعتصاب غذای ده نفره ای در سال 1981 بود. اعتصاب غذایی که دنیا را متوجه خود نمود. این اعتصاب غذا که با نام بابی ساندز در جهان معروف وغوغای رسانه ای به پا کرد، هنوز اثراتش دامن این کشور ناقض حقوق بشر را گرفته است.
اما بابی ساندز کیست؟
اسم او رابرت جرارد بابی ساندز است. او یک عضو ارتش آزادی خواه ایرلند بود که خواستار خروج ارتش بریتانیا از شمال ایرلند بود و به همین دلیل وارد ارتش آزادی خواه شد. بابی ساندز پس از چند بار بازداشت و زندانی شدن، در سال 1977 محکوم به 14 سال حبس شد.
رابرت دست از مخالفت با حکومت بریتانیا برنداشت و همیشه خود را در مقابل آن میدانست، بر همین اساس بر آن شد تا با سازماندهی اعتصابهایی مخالفت خود را نشان دهد. این اعتصابها نام بابی ساندز را برسر زبانها انداخت.
بابی ساندز پس از فرانک ماگوئر (نماینده پارلمان) که بر اساس سکته قلبی درگذشت، بهعنوان نماینده عوام به مجلس راه پیدا کرد. این موفقیت که به مذاق بریتانیاییها خوش نیامده بود، با تغییر قانون پارلمان مواجه شد و اجازه ورود او به عرصه نمایندگی را نداد؛ قانونی که او و دیگران محکومان بیش از یک سال را مجاز به شرکت در انتخابات نمیدانست.
بابی ساندز پس از بازداشت و مشاهده شکنجههای زندانهای انگلیس بر آن شد تا صدای خود را به جهانیان برساند. او با 9 نفر دیگر دست به اعتصاب غذایی زد که سرانجام مرگ را برای آنها به ارمغان آورد مرگی که نام او در جهان جاودانه کرد. او همراه با فرانسیس هاگز، ری مک کریش، پاتسی اوهارا، جو مک دانل، مارتین هورسون، کوین لینچ، کیران دورتی، توماس مک اولی و مایکل دیوین اعتصابی را راه انداخت که جان خودشان را گرفت هرچند این جان دادن برای آزادی ایرلند بود و ثمراتش را نشان داد ولی انگلیس را نتوانست از خواب غفلت و ظلم بیدار کند.
بابی ساندز خواستار این شده بود که وی را یک مجرم سیاسی بشناسند و نه مجرم جنایی! و حد اقل هایی را در زندان برای او درنظر بگیرند.
اما او نمیدانست که بریتانیای کبیر هنوز یک دیکتاتور و یک کشور ناقض حقوق بشر است. کشوری که بیهیچ حکمی او را مجبور به زندانی شدن کرد، لباس زندانی بر تنش نمود و از حق آموزش و مطالعه او را بازداشت. و سرانجام این کشور به جوان 27 سالهای همچون بابی ساندز رحم ننموده و کاری برای بهبود وضعیت زندانیان نکرد.
بابی ساندز پس از تحمل 66 روز اعتصاب غذا درحالیکه بارها دچار بیهوشی شد، به کما رفت و سرانجام در 5 مه 1981 درگذشت.
مرگ بابی ساندز آنقدر برای بریتانیا گران تمام شد که مجبور شدند تمام سعی خود را در مقابل مخابره نشدن این خبر بنمایند. سعیای که توسط مردم آزادیخواه ایرلند شمالی به شکست منجر شد. تلاشی که در تشییعجنازه 100 هزارنفری او قابلمشاهده بود.
اما نکته بسیار جالب این اعتصاب را باید مقارن بودن آن با حوادث انقلاب اسلامی ایران دانست. روحیه استعمارستیزی ملت ایران اسلامی که همیشه مصداق عینی استکبار و استعمار را بریتانیا میدانست دوباره به خروش آمد، بهطوریکه پس از مرگ بابی ساندز و اطلاع یافتن جوانان ایران از این حادثه، اعتراضاتی نسبت به این واقعه در مقابل سفارت انگلیس صورت پذیرفت. اعتراضاتی که حتی در آن قرار بود پرچم انگلیس به پایین کشیده شود و پرچم ایرلند شمالی نصب شود.
بر همین اساس جوانان انقلابی ایران اسلامی با ابتکاری خیابانی که درب اصلی سفارت انگلیس در آن بود را از چرچیل به «بابی ساندز» تغییر نام دادند تا حکومت انگلیس برای نوشتن آدرس خود مجبور به ذکر نام این مبارز شود: «تهران، خیابان بابی ساندز، سفارت بریتانیا».
این کار به مذاق ناقض بزرگ حقوق بشر جهان خوش نیامد و در اصلی سفارت خود را در تهران بسته و در جدیدی گشود شد، تا از فشار این ابتکار خارجشده و بتواند در سکوت خبری اقدامات جنایتکارانه خود را انجام دهد.
اما اکنونکه مجدداً صحبت از بازگشایی سفارت این کشور استعمارگر در کشورمان شده است، (پس از اعتراض دانشجویان و تعطیلی آن در پی توطئه در فتنه 88) سؤال این است:
آیا انگلیس متعهد خواهد بود تا مجدداً به جاسوسی و توطئه علیه ایران نپردازد؟
بی بی سی که خرج آن توسط ملت انگلیس و ایرلندیهای مظلوم داده میشود بهتر نیست به جای پرداختن به مسائلی که خود میدانند دروغ است، وقایع حساس و مهم کشور خود را پوشش دهد؟
آیا دروغپراکنی و تطمیع عوامل خودفروخته با پول ملت ها نباید روزی پایان یافته و این پولها به رفع تبعیض نژادی درون بریتانیا معطوف گردد؟
حکومت آپارتاید انگلیس که سابقه بسیار ننگینی در این زمینه دارد، بهجای پرداختن به تفرقهانگیزی در مرزهای کشور اسلامی ایران و شکاف بین امت واحده، بهتر نیست به مشکلات ایرلندیهایی برسد که فقط آزادی میخواهند؟
و صدها سؤال دیگر که هیچگاه ناقضین حقوق بشر خود را ملزم به پاسخ دادن به آن نمیدانند.
اما در پایان خوب است سیاستمداران انگلیسی بدانند که «راه سفارت انگلستان هنوز هم از بابی ساندز میگذرد» و با بستن یک در و باز کردن دری دیگر، نمیتوانند بر نقض حقوق بشر که توسط حکومت مطبوعشان صورت میگیرد، سرپوش بگذارند؛ نقض حقوق بشری که هنوز هم ادامه دارد و بیشترین محدودیتها و تبعیضها را در انگلیس متوجه مسلمانان نموده است.