به گزارش598 به نقل از فارس،
روزنامه انگلیسی ایندیپندنت اخیرا در گزارشی به طرح سخنانی پرداخته است که
زندانیان اعدامی آمریکایی در آخرین لحظات زندگی خود بر زبان آوردهاند.
بنابراین گزارش، این زندانیان که همگی از ایالت تگزاس هستند تعدادی از آن
475 زندانیاند که ازسال 1982 و همگی در ایالت مزبور با تزریق سم اعدام
شدند.
هریک از این زندانیان ظرف مدت کوتاهی پس از گفتن این سخنان که حدود تنها 7
دقیقه است، جان خود را از دست میدهد بنابراین در این سخنان هرچه در چنته
دارد را رو میکند. اکثر این سخنان دربرگیرنده دستکم یکی از این موارد
است: "انکار جرم، خشم، چانهزنی، ناامیدی و قبول جرم."
به نوشته این روزنامه انگلیسی، این سخنان اگرچه کوتاه است اما شمهای از
سخنانی بسیار بزرگتر است که در ذهن شخص اعدامی وجود دارد اما بالطبع فرصتی
برای بیان آن نیست.
* این اعدام نیست، قتل است!
یکی از این موارد به سیزده سپتامبر همین امسال [اواخر تابستان] برمیگردد.
در این تاریخ "استیون وودز" در سن 31 سالگی اعدام شد و متهم بود که 10 سال
قبل شخصی را به قتل رسانده است. وی به عنوان آخرین سخن میگوید: "شما امروز
شاهد یک اعدام نیستید، بلکه شاهد یک قتل هستید. من اعدام میشوم به خاطر
جرمی که دیگری مرتکب آن شده است. من هیچکس را نکشتم. مادر، تو را دوست
دارم. هر چه در اینجا اتفاق میافتد نادرست است. باورم نمیشود که اجازه
میدهید قاتل راست راست در خیابانها بگردد. یک نفر عدالت را از مسیر خودش
منحرف کرده است.... میبینم که مرگ در حال رسیدن است. خدانگهدار."
* هرگز به وکیل تسخیری اعتماد نکنید!
"کری دی. کر"، شخص دیگری است که در ماه مه سال جاری میلادی اعدام شده است.
وی در آخرین لحظه زندگیش میگوید: "... دولت تگزاس، بدان که من بیگناهم.
هرگز نباید به وکیل تسخیری منصوب شده از سوی دولت ایالتی اعتماد
کرد....اکنون دیگر لحظه رفتن فرا رسیده است. خداوندا به امید تو."
وی در سن 46 سالگی اعدام شد و متهم بود که ده سال قبل یک زن سفیدپوست را مورد تجاوز جنسی قرار داده است.
* سگ را هم اینچنین نمیکشند!
"رجینالد بلنتون"، جوان 28 ساله دیگری است که در اکتبر 2009 اعدام شد. وی
متهم بود که دوست خود به نام "کارلوس" را به قتل رسانده است. وی در آخین
لحظات زندگی خود خطاب به خانواده طرف مقابل میگوید" ...باور کنید که برای
مرگ کارلوس اشک زیادی ریختم. من قتلی مرتکب نشدم. این بیعدالتی است...
آنها می خواهند مرا با سمی بکشند که استفاده آن برای سگها هم ممنوع است.
انگار من از سگ پستترم و آنها به همین خاطر میخواهند مرا بکشند. همه شما
را دوباره دیدار خواهم کرد..."
این تنها سه نمونه از موارد متعددی است که در آنها زندانیان مرگ خود را در
هنگام اعدام غیرعادلانه دانستهاند. جالب اینجاست که این اتفاق در کشوری
میافتد که دیگر کشورها را به خاطر اجرای حکم اعدام به نقض حقوق بشر متهم
میکند.
طولانی شدن روند رسیدگی به این جرایم نیز خود بیانگر آن است که اثبات اتهام
کار چندان سادهای نبوده است وگرنه برای قتل واضح و آشکار 10 سال پروسه
رسیدگی به طول نمیانجامد.
آمریکا بیشترین تعداد زندانی را در جهان دارد و برخی از این زندانیان نیز
به اعدام محکوم میشوند و برخی دیگر نیز با احکام طولانی مدتی مواجه
میشوند که با حبس ابد تفاوتی ندارد.