محمدمهدی سلیمان، مدیر روابطعمومی آتشنشانی نیشابور درباره این حادثه
گفت: حسن مهدیانی 47 سال داشت و از سال 87 بهعنوان نجاتگر در سازمان
آتشنشانی کار میکرد. او چون مقنی حرفهای بود در عملیاتهای ویژه بسیاری
شرکت کرد و به یاری همشهریان گرفتار پرداخت.
او در تشریح جزئیات حادثه گفت: وقتی خبر سقوط یک مرد به چاهی در یک
دامداری در روستای حصارگل به سازمان آتشنشانی رسید، کمکرسانان بلافاصله
دست به کار شدند. آنها اما وقتی به درون چاه رفتند با حسن مهدیانی روبهرو
شدند که بر اثر سقوط جان سپرده بود. در بررسیها مشخص شد حسن در خارج از
شیفت کاری چاهکنی میکرده است. او چون از بالابر برقی استفاده کرده بود
بهمنظور جلوگیری از خطر برقگرفتگی ابتدا طناب را به سیم بوکسل بسته بود
اما پوسیدگی طناب و پیچیده شدن آن به دور سیم بوکسل باعث پاره شدن آن و
سقوط حسن شده بود. وی ادامه داد: وقتی همکاران با جنازه حسن روبهرو شدند
فهمیدند او به ناچار در خارج از شیفت کاری هم کار میکرده است که این مساله
اندوه ما را دوچندان کرد.
آتشنشانان تامین نیستند
جلال ملکی، سخنگوی دبیرخانه آتشنشانان کشور نیز ضمن ابراز تاسف از وقوع
این رخداد گفت: فعالیت آتشنشانان ستودنی است. آنها نه برای پول بلکه برای
عشقی که به هموطنان دارند کار میکنند، اما نباید این را فراموش کرد که
آنها هم انسانهای عادی هستند و برای تامین مخارج زندگیشان ناچارند در
کنار این کار پرمخاطره و برای تامین مخارج زندگی، شغل دومی هم داشته باشند.
آتشنشانان در زندگی تامین نیستند و این موضوع به واقع یک بیانصافی است.
وی ادامه داد: آتشنشانان طبق قانون وزارت کار حقوق میگیرند. این
آتشنشان نیز برای تامین مخارج زندگیاش ناچار بود در خارج از شیفت کاری
دست به چاهکنی بزند که این رخداد تلخ بهوقوع پیوست. بیشک اگر حقوق این
آتشنشان مکفی بود وی هرگز در زمان استراحت مشغول کار نمیشد.
وی ادامه داد: آتشنشانها در زمانهای 24 ساعته کار میکنند و 48 ساعت
وقت آزاد دارند، اما بیشتر آنها به ناچار در تایم آزاد مشغول کار دوم
هستند که نه در شأن آنان است و نه در تخصص آنها. لازم است مسئولان به این
مهم توجه ویژهای داشته باشند تا دیگر شاهد چنین حوادث ناگواری نباشیم.
برادرم 2 پسر داشت...
برادر حسن مهدیانی نیز در گفتوگویی تلفنی گفت: برادرم با جانفشانی در
آتشنشانی کار میکرد و بسیاری از همشهریان را نیز از خطر نجات داده بود.
برادرم دو پسر 10 و 14 ساله و یک دختر هفت ساله داشت. او سرپرستی مادرمان
را هم برعهده گرفته بود و چون در خانه استیجاری زندگی میکرد، ناچار بود
در خارج از شیفت کاری آتشنشانی، چاهکنی کند.
فرهیختگان