ایشان ادامه دادند: در سوره مبارکه بقره هست که کسانی که ربا میخورند دیوانه و دیوزده، مخبط و مجنون هستند، ما بسیاری از کارهایمان را یک هوش اقتصادی میدانیم، ما بانک ربوی را یک هوش اقتصادی میدانیم اما قرآن کریم این مطلب را جنون میداند، تشخیص عقل و دیوانگی بسیار سخت است، تشخیص خواب و بیداری بسیار سخت است، این که خواب چیست و بیداری چیست؟ بسیار سخت است.
وی بیان کرد: وجود مبارک حضرت امیر(ع) برخی از مسائل علمی را یک بار یا دو بار میفرمودند اما برخی از مسائل عملی را هر شب میگفتند، امام علی(ع) هر شب میگفتند «تجهزوا رحمکم الله» بارهای خودتان را ببندید، شیطان هر روز و هر شب وسوسه میکند، از این رو موعظه باید هر روز و هر شب باشد، در جریان ربا امام علی(ع) تازیانه دستش بود و میگفت «الفقه ثم المتجر»، این الفقه قبل از هر کاری همچون سیاست، رأی دادن، نظامداری، آمدن به حوزه صدق میکند، نمیشود گفت که حضرت امیر(ع) تکرار میکند، اگر دشمن هفتهای یک بار وسوسه میکند، آن واعظ هم هفتهای یک بار بگوید.
مؤلف کتاب مفاتیحالحیاة با تأکید بر اینکه شیطان در خواب هم از انسان دست بردار نیست، اظهار کرد: از این رو باید به طور پیوسته و مداوم موعظه کند، امام علی(ع) غالب روزها تازیانه دستش بود و میگفت «الفقه ثم المتجر» و بعد فرمود هر کس بدون فقه به تجارت بپردازد، در چاله میافتد، این که اختصاصی به مسأله تجارت ندارد، در سیاست، در اجتماع و علم و مانند آن صدق میکند، این مطلب محل ابتلای عملی ما است، ما میخواهیم بفهمیم، دیوانهایم یا عاقل، بیداریم یا خوابیم، زندهایم یا مردهایم؟ انسانیم یا غیر انسان هستیم، این مطالب بسیار سخت است.
وی با اشاره دوباره مبنی بر اینکه گروه اول مطالب عناوین راحتی است، اما تشخیص گروه دوم بسیار سخت است، خاطرنشان کرد: شما ببینید بسیاری از مردم خیال میکنند که رباگیری هوش انسانی و اقتصادی است، ما اگر بخواهیم درباره خواب و بیداری خود بررسی کنیم برای ما نمونههاش را ذکر کردهاند، در روایتی فرمودهاند که مردم خواب هستند، وقتی که میمیرند بیدار میشوند، در مناجات شعبانیه هم عرض میکنیم ما خواب بودیم، مگر وقتی که تو ما را بیدار کردی.
حضرت آیتالله جوادی آملی اظهار کرد: ما در عالم خواب یک رویاهایی داریم اما وقتی بیدار شدیم میبینیم که دستمان خالی است، در حوزه شخصی خود در حال خواب چیزهایی را مییابیم اما وقتی بیدار میشویم، میبینیم که چیزی نداریم، اما آن خواب دیگر انسان خیال میکند که القاب و عناوین و مال و دارایی دارد، هنگام مرگ و احتضار میفهمد که دستش خالی است و چیزی ندارد، هیچ کدام با او نیست، معلوم میشود که این مدت خواب میدید و خیال میکرد این القاب و عناوین مال اوست، چیزی که مال انسان است باید همراه او بیاید، اگر او را رها کند که دیگر مال او نیست.
وی با قرائت آیه «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ» افزود: مردم خیال میکنند اموال و عناوین و القابی دارند، خیال میکنند که مال او همیشه با او همراه است، اما در هنگام احتضار میبیند که دستش خالی است، اینها مال او نبوده است، اساس کار در همین دو مطلب است که یکی سخت و صعب است اما یکی مستصعب است، نمونه آن که مستصعب است، خطبه هفتم نهجالبلاغه است که روش نفوذ شیطان را در درون آدمی بیان کرده است، اما آن که سخت است فرمود دنیا جز فریب نیست، دنیا زمین و آسمان نیست، کارهای علمی و الهی کردن نیست، دنیا همین من و ما است که من باید این مقام را داشته باشم و من باید جلو بیفتم این فقط فریب است.
استاد درس خارج حوزه علمیه با تأکید بر اینکه ما یک غلط داریم یک صحیح، صحیح یا حقیقت است یا مجاز، خاطرنشان کرد: مجاز یعنی معبر که از آن به حقیقت میرسیم، اسناد سعادت و خیر به عناوین دنیایی غلط است، لذا در سوره مبارکه حدید دنیا را در پنج قسمت خلاصه کرد و بعد در سوره مبارکه انعام و در سوره مبارکه عنکبوت و در سوره مبارکه محمد(ص) فرمود که دنیا فقط لهو و لعب است، این دسته از آیات نسبت اجمال و تفصیل دارند و با هم تعارض ندارند، پس دنیا جز بازیچه چیز دیگری نیست، آن وقت اگر کسی سعادت را یا کمال را به بازی و بازیگری یعنی دنیا نسبت بدهد غلط است.
وی گفت: ابزار دنیا جز لهو و لعب چیز دیگری نخواهد بود، آن وقت آن خدمت کردن به مردم از برکات است، در خطبه همام نهجالبلاغه یکی از مواعظ خدمت به مردم را سعادت دانسته است، و در آن کلمه جمهور آمده است، اما این که من دارم خدمت میکنم و من من بکنیم، این همان متاع فریب است، ابزار فریب شیطان دنیا است، البته شیطان تنها از راه دنیا وارد نمیشود، بلکه از راه آخرت هم وارد میشود، قرآن فرمود دشمنان انسان دو گونه است، انسان یا میجنگد، یا دشمنان را از بین میبرد یا از پای درمیآید، اما تنها دشمنی که فقط یک راه دارد، دشمنی شیطان است.
حضرت آیتالله جوادی آملی با تأکید بر اینکه ما با چه کاری میخواهیم رضای شیطان را تأمین کنیم، و با اشاره به آیه «إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ» گفت: او دشمن سوگند یادکرده ما است که هرگز دست بردار نیست، هیچ گرگ و یوزپلنگی و مار و عقربی مانند شیطان نیست، در هند و غیرهند خانوادههایی هستند که با حیوانهای وحشی کنار میآیند و زندگی میکنند، یک خانوادهای با ببر زندگی کردند، تنها دشمنی که نمیشود با آن کنار آمد شیطان است.
وی گفت: اگر کسی بخواهد رضای شیطان را تأمین کند نمیتواند، لذا ما تا زنده هستیم در جهاد هستیم، پس بنابراین ما یک دشمن مداوم داریم که هرگز دست بردار نیست، وجود مبارک معصومان(ع) اینها را رام کردند، نه این که با او دوست شد، بلکه نمیگذارند که نیش بزند، شیطان اهل صلح و صفا و سازش نیست.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ» گفت: فرمود مردم دو قسم هستند یک عده حرف انبیا را گوش میدهند اما یک عده حرف شیطان را میپذیرند، اما آن کس که زشتى کردارش براى او آراسته شده و آن را زیبا مىبیند مانند مؤمن نیکوکار نیست، خداست که هر که را بخواهد بىراه مىگذارد و هر که را بخواهد هدایت مىکند پس مبادا به سبب حسرتهاى گوناگون بر آنان جانت از کف برود قطعا خدا به آنچه مىکنند داناست.
وی ادامه داد: بعد فرمود آنان که فریب دنیا را خوردهاند و دنیا حق را باطل و زشت را زیبا نشان داد، آیا این مثل کسی است که حق را میبیند و بهشتی است، همه مردم را ذات اقدس اله از راه عقل و نقل هدایت کرد، بعد فرمود بر آنان حسرت نخور، تو پیامبر رحمت هستی اما بر آنان حسرت نخور بلک خداوند میداند که آنان چه کاری انجام میدهد،