به گزارش پایگاه 598 به نقل از آی اسپورت، مصاحبه اخیر بختیار رحمانی و ابراز علاقهاش به استقلال موجی را به وجود آورده تا دوباره انگشت اتهام به سوی امیر قلعهنویی و استقلال بیاید. و دوباره شایعهپراکنی که بختیار رحمانی از قصد و عمد رفته روی پای آندو ایستاده تا اخراج شود و استقلال ببرد و هفته آخر شانس این را داشته باشد تا قهرمان شود.
جزء به جزء این شایعات و اتهامات اثباتنشده را میتوان بررسی کرد. از تکتک بازیکنانی که این شایعات در موردشان مطرح شده. برای هر جنایتی باید تحلیل و استدلالی وجود داشته باشد.
* احمد جمشیدیان
از احمد جمشیدیان میشود شروع کرد. بعضیها علت ده روز عدم تمرین جمشیدیان در ابتدای فصل پیش را نوعی پنهانکاری بابت منشوری بودنش قلمداد میکنند و ورم روده ناشی از فتق را بهانهای میدانند که استقلالیها آن را علم کردهاند تا اگر کارت بازی جمشیدیان صادر نشد در مردم شائبهای ایجاد نشود.
همان روزها علیپور مصاحبهای میکند و شایعه نداشتن کارت بازی جمشیدیان و نظری را تکذیب میکند و علت دعوت آنها را به کمیته اخلاق حرفهایی میداند که در روزنامهها و میان خبرنگاران نقل میشود.
جمشیدیان در بازی اول مقابل گسترش فولاد پس از مدتی فیزیوتراپی حدود ده دقیقه بازی میکند که با توجه به مصاحبه قبل از بازی نوروزی مبنی بر تست بدنی جمشیدیان کار عجیب و غریبی نبود.
شایعه دیگر در مورد او این است که مقابل استقلال پنالتی را از قصد خراب کرده. جمشیدیان در آن بازی نیمکتنشین بود و دقیقه ۱۲۰ بازی به جای نویدکیا که روی خطای محمدرضایی مصدوم شده بود وارد زمین میشود و پنالتی پنجم را میزند.
ضربه او به وسط دروازه میرود و درست در خلاف جهت حرکت رحمتی اما توپ به نوک پای رحمتی برخورد میکند و توپ گل نمیشود. بر اساس قاعده و تحلیل هیچ کس وقت خراب کردن پنالتی ضربه را به چهارچوب نمیزند. کدام عقل سلیمی برای یک بازیکن ذخیره برنامهریزی میکند که کادر فنی استقلال برنامهریزی کند؟
آوردهاند که جمشیدیان باید با خسرو حیدری حرکت میکرده و در آن صحنه که استقلال به سپاهان در دور رفت سال پیش گل زده کمفروشی کرده.
وقتی خسرو حیدری دو ثانیه قبل از جمشیدیان استارت زده و سرعت ذاتی بیشتری نسبت به جمشیدیان دارد چطور جمشیدیان میتوانسته او را مهار کند در حالی که توپ در محوطه جریمه بلاک میشود و توپ به پشت سر اشجاری میافتد و خیلی اتفاقی حیدری از راه میرسد و توپ را گل میکند!
جالب اینکه جمشیدیان در دقیقه شش این بازی خود را در موقعیت گل قرار میدهد و ضربهای میزند که میتواند دروازه استقلال را باز کند.
* محمدمهدی نظری
در مورد محمدمهدی نظری گفته میشود او دو موقعیت بالای ۸۰ درصد را مقابل استقلال از دست داده. در بازی برگشت سال پیش بهترین موقعیت در اول بازی نصیب حکیم نصاری شد. او توپ را از منتظری دزدید و از شش قدم به آسمان زد که به اشتباه، گزارشگر شیرازی او را نظری صدا کرد.
در نیمه دوم وقتی استقلال سه هیچ از حریف پیش بود موقعیتی در ضدحمله برای نظری پیش آمد که حمودی مقابل ضربه او ایستاد و توپ به او برخورد کرد.
حال اینکه شایعهسازان محترم چطور این موقعیت را بالای ۸۰ درصد دانسته و دقیقتر اینکه عدد ۸۰ را از کجا آوردهاند خود مسئله مهمی است.
شاید هم اگر آن توپ گل میشد استقلال چهار بر سه بازی را واگذار میکرد. اگر این فصل نظری به نفت تهران پیوست حتما او با نفت تهران سر و سری داشته که در بازی رفت دروازه خالی را به بیرون زده است.
* میثم بائو
انتقال میثم بائو ربط داده شده به سه اخطاره شدن و محرومیت او در بازی برگشت مقابل تراکتورسازی. میثم بائو در بازی رفت مقابل تراکتور بازی کرد و شهرداری که هفته پیش از آن پرسپولیس را در تهران برده بود بازی را به تراکتور پنج بر یک باخت.
حال اینکه چرا در بازی برگشت امیر قلعهنویی باید به بائو بگوید بازی نکن کمی دور از عقل نشان میدهد. آن هم به وعده اینکه بیا پول کمتری بگیر و روی نیمکت بنشین و لذت ببر!
بائو از قراردادی که با استقلال بسته بود تنها ۲۳ درصد دریافتی داشته. یعنی کمتر از ۲۰۰ میلیون تومان. در حالی که در تراکتور یا قبلتر از آن شهرداری تبریز جزء قراردادهای گران به حساب میآید.
در بازی رفت شهرداری تبریز جزء تیمهای بالای جدول بود و در بازی برگشت انتهای جدول. این شایعه از دهان مدیرروستایی آمد که ۱۳ بازی را در شهرداری تبریز با بائو و بیبائو واگذار کرد.
شاید هم از آن بازی آخری که قلعهنویی در سپاهان ذخیرههایش را بازی داد و باخت و پاس همدان سقوط کرد کینه به دل داشته. پاس همدانی که اگر به استقلال در همدان نمیباخت در لیگ برتر میماند.
بد نیست مدیرروستا در مورد قرارداد خودش با شهرداری تبریز که مربی تیم هشتم جدول (میودراگ یشیچ) را اخراج کردند تا او بیاید و تیم را بیاندازد هم شفافسازی کند.
* ابراهیم توره
محرومیت توره در بازی برگشت مقابل استقلال در فصل ۸۷-۸۸ را مشکوک میدانند و کارت زردی که او مقابل پگاه گرفته را هم به واسطهگری و تبانی ربط میدهد.
بهتر بود که بگویند در آن بازی توره برای پرسپولیس گلزنی کرد و اگر قلعهنویی چنین نفوذی روی این بازیکن داشت چرا ابتدای فصل که خیلی به استقلال نزدیک بود او را به دلارهای هدایتی باخت.
اگر جماعت شایعهساز، کارت زرد توره را مفتی میداند کارت قرمزی که او مقابل بنیادکار در سپاهان گرفت را چطور توجیه میکند؟ بهتر نبود قلعهنویی مثل نظری به توره میگفت بازی کن و موقعیت بالای ۸۰ درصد را به بیرون بزن.
توره چند بار سابقه حرکات غیرحرفهای دارد. در ابتدای همان فصلی که به سپاهان رفت قراردادی با نانت بسته بود که با شکایت سپاهان ملغی شد.
* ابراهیم تقیپور
شایعه طنزگونهای هم وجود دارد. انتقال تقیپور به استقلال را به خاطر نزدن اوت دروازه مقابل استقلال میپندارند. ایشان حتما مثل بقیه نتوانستهاند نقش تقیپور در گلهای استقلال را ببیند که این حرف را زده.
استقلال در آخرین روزهای نقل و انتقالات آن سال به خاطر رفتن صادقی به مس کرمان هیچ گزینهای جز تقیپور نداشت. تقیپور حتی با پگاه قرارداد داخلی هم امضا کرده بود.
بهتر است بدانند آن بازی را استقلال به سختی در وقت اضافی برد و شاید در تمام گلها تنها کسی که مقصر نبود تقیپور بود که اگر بود هم دلیلی بر گناهکار بودن او نبود.
* رامین محرمنژاد
سال هاست دهان به دهان میچرخد که محرمنژاد توپ را میاندازد جلوی پای اکبرپور و اکبرپور آن توپ را سانتر میکند. در آن صحنه توپ بلند به سمت دروازه شموشک دفع میشود. توپ زیر پای محرمنژاد قرار میگیرد و اکبرپور با او بیشتر از ده متر فاصله دارد.
وقتی او به سمت دروازه برمیگردد تا توپ را به دروازهبان پاس دهد اکبرپور استارت میزند و توپ را از بین پای محرمنژاد میزند. توپ با سرعت زیاد به سمت خط عرضی میرود اما به خاطر بد بودن چمن پله میشود و سرعتش کم میشود و اکبرپور میتواند در حالت نشسته هم توپ را سانتر کند و عنایتی توپ را گل میکند.
کسانی که انتقال محرمنژاد به استقلال برایشان عجیب به نظر میرسد باید بدانند که او حتی دورهای کاپیتان تیم ملی جوانان هم بوده و در آن دوره شاید پیروز قربانی و امیرحسین صادقی که بازیکنان فیکس استقلال بودند کم اسم و رسمتر از او بودند.
خریدهای آن سال استقلال هم طالبنسب و محرمنژاد و جباری بودند. آن روزها اینها جزء ارزانترینها بودند.
* و حالا بختیار رحمانی
بختیار رحمانی بهتر نبود خیلی تابلو یک لگدی به آندو یا هر کس دیگر میزد و داور راحتتر اخراجش میکرد. بختیار رحمانی در یک صحنه در بازی با السد چند تا لگد ریز به شماره ۱۰ آنها زد ولی داور راه آمد و اخراجش نکرد.
***
پینوشت:
به این نقل و انتقالات مشکوک چند تای دیگر هم میشود اضافه کرد. سیدجلال حسینی وقتی در ملوان بود دو بار مقابل استقلال قلعهنویی گل به خودی زد و زمانی که در سایپا توپ میزد بازی برگشت مقابل استقلال یک پنالتی روی حیدری مرتکب شد. سال بعد او هم به سپاهان رفت. ولی حتما چون این روزها در پرسپولیس بازی میکند شایعهسازی به صلاح نیست. این شایعات پیرامون اولروم و محمد نوری که این روزها بازیکن پرسپولیس هم هست بوده است و خواهد بود.
سه حالت بیشتر وجود ندارد. اول اینکه قلعهنویی برای خرید این بازیکنان مبالغ هنگفتی میدهد که با توجه به دریافتی او و عقل معاش هر آدمی بعید به نظر میرسد.
دوم اینکه یکی از اعضای خانواده آنها را گروگان میگیرد تا سال بعد برای پول کمتر و نیمکتنشینی به تیمش بیایند! که از این به بعد میشود به او تهمت گروگانگیری هم زد.
سوم هم اینکه او میتواند اقوام و بستگان بازیکنان را شفا دهد و حاجت روا کند که در این صورت بازیکنان حق دارند!
انگیزه رنگی در مورد این شایعات وقتی به میان میآید که موارد مشکوک برای دیگر تیم پرطرفدار تهرانی به میان نمیآید. از بزرگترین گاف تاریخ لیگ برتر که میثاق معمارزاده توپ را درون دروازه سایپا انداخت.
یا حضور فرزاد حاتمی در پرسپولیس بعد از گل به خودی در بازی رفت فولاد و پرسپولیس. میشود حضور اولادی در پرسپولیس را بعد از بازی فینال حذفی که چند موقعیت را از دست داد هم مشکوک دانست.
یا همین آقای دغاغله که اولین خرید پرسپولیس است. کسی یادش هست چند توپ از زیر پایش در رفت و به پرسپولیس گل نزد. از بهادر عبدی و آشوبی هم میشود گفت.
مطرح کردن این حرفها و این نامها به معنی این نیست که اینها آلودهاند. فوتبال ایران فوتبالی است که خطاهای فردی در آن بیداد میکند.
همین استقلال در این فصل چند بار با اشتباهات فردی صادقی و رحمتی بازیها را باخت. اگر صادقی رفت استقلال خوزستان یا رحمتی به تراکتور حتما رابطهای وجود دارد. شک نکنید.