به گزارش پایگاه 598 به نقل از هفتهنامه همشهری جوان، محمدحسین رنجبران طی مطلبی در این هفتهنامه نوشت:
نخستین جلد از کتاب شناسنامه که حاوی ۲۶ مصاحبه پخش شده دراین برنامه است
چند روزی است که داغ داغ از زیرچاپ بیرون آمده است، همین بهانهای شد برای
نوشتن برخی زوایا و ناگفتههایی از این گفتگوهای صریح که برای من به عنوان
مجری و سردبیر فرصتی مغتنم به شمارمی رفت.
خدابخواهد ازاین شماره هرباردرباره یکی ازاین گفتگوها برایتان خواهم نوشت.
صالحی
شخصیتی بسیار مودب، با اخلاق و همیشه خندان است که همه او را بیش از انکه
به عنوان یک آدم سیاسی بشناسند به عنوان یک استاد دانشگاه و شخصیت علمی در
نظر دارند، او دومین نفری بود که در شناسنامه به سراغش رفتیم آنهم در
زمانی که سکان وزارت خارجه را در دست داشت، طبیعتا مهمترین بخش گفتوگوی ما
از مرد اول وزارت خارجه آن زمان، موضوع پیشرفتهای هستهای بود.
علی
اکبرصالحی در مدتی که از این موضوع صحبت میکردیم چشم هایش از ذوق و
خوشحالی برق می زد اما زمانی این برق چشمها نوعش عوض شد که از او درباره
پشت صحنه مذاکرات پرسیدم:« آیا درمدتی که شما عضو هیات مذاکره کننده بودید
شده بود به شما یا عناصری از هیات به قصد تهدید و تطمیع نزدیک شوند؟»
وزیرخارجه
احمدی نژاد با لحنی دیپلماتیک ابتدا چنین روندی و تلاشی از سوی مقابل یا
صریح تر درفضای دیپلماتیک ازسوی هرهیاتی را طبیعی خواند و بعد گفت: گروه
مذاکره کننده فقط ان دو یا سه نفری نیست که شما در مقابل دوربین میبینید
سربازان گمنام زیادی هستند که تلاش می کنند تا تیم بتواند مذاکره کند طرف
مقابل ان سربازان گمنام را میشناسد و گاهی سراغشان می رود و پیشنهادهایی
می دهد چون طبیعی است که مثلا نمیتوانند به سمت دبیرشورای عالی امنیت ملی
یا افرادی دراین رده بروند.
آنها برخی اوقات به سراغ ما میآیند
و میگویند که طرف مقابل بهشان نزدیک شده و چنین پیشنهادهایی داده است که
البته چیز طبیعی است و عجیب نیست و خودمان میتوانیم آن را مدیریت بکنیم.
باقی
زمان مصاحبه را توی فکر بودم. فکر اینکه عرصه دیپلماتیک چه عرصه پیچیدهای
است عرصهای که بیش از آنکه به روی صحنهها متکی باشد بر مدار پشت صحنهها
میچرخد و خدا نکند دراین پشت صحنهها اشتباهی رقم بخورد چون درتاریخ این
ملت، دیر یا زود، ثبت و ضبط میشود.