به گزارش
سرویس اندیشه دینی پایگاه 598، همایش ضرورت انقلاب فرهنگی دوم با حضور دکتر حسن رحیمپور ازغدی و آیت الله میرباقری در تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.
رحیمپور در ابتدای سخنرانی گفت: آن زمانی که ما میخواستیم به دانشگاه برویم ماجرای انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها پیش آمد ما برای آنکه وقتمان تلف نشود و از فرصت استفاده کرده باشیم به حوزه رفتیم اما پس از آنکه دانشگاهها باز شد تصمیم گرفتیم راه خود را ادامه دهیم و همان حوزه را و دانشگاه برنگردیم. بنابراین چندان در فضای انقلاب فرهنگی آن دوران نیستم اما برای آنکه از فضای کلی کشور چیزی دستتان بیاید آن فضای حاکم بر کشور را توصیف میکنم.
وی ادامه داد: انقلاب اسلامی در کشور نه انقلاب مائو در چین بود و نه انقلاب فرانسه که ادعای حقوق بشر و دمکراسیخواهی دارد اما همین انقلاب فرانسه دهها هزار نفر را در ملأ عام سربریدند تا آنکه نوبت به خود انقلابیون رسید انقلاب کمونیسم هم معلوم بود این انقلاب میلیون ها نفر را کشت خود استالین بین هفت تا ده میلیون نفر را کشت.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: حال من به خشونتها کاری ندارم به علم کار دارد اما یک توضیح در مورد فضای آن دوران باید بدهم در تمام درگیریهای اول انقلاب خود ضدانقلابها درگیریها را شروع کردند مردم هم پشتشان نبودند سرویسهای جاسوسی امریکا و اسرائیل حمایتشان میکردند این مسئله از اسناد لانه جاسوسی کشف شد در همین اوضاع جنگ به ما تحمیل شد اما امام باز هم در مقابل درگیری های داخلی خشنونت به خرج نداد امام حداکثر در اواخر آن ماجراها گفتند «کاری نکنید حکم جهاد دهم مردم بگویم سلاح بردارند» در حالی که در مصر در یک روز سه تا چهار هزار نفر کشته شدهاند با این حال رسانههای خارجی صدایشان در نیامد ولی خشونتهای حداقلی که در سال 88 در فتنهای که در ایران شکل گرفت توسط رسانههای بیگانه بزرگ شد.
رحیمپور در ادامه صحبتهایش گفت: اتفاقات دهه 60 تحریف شده است همانگونه که انقلاب فرهنگی تحریف شده در آن زمان همانگونه که در کردستان اقدامات تروریستی انجام میشد همان گروهها در دانشگاهها اتاق فکر داشتند دانشکده علوم دانشگاه تهران پایگاه مجاهدین بود حتی از اتاق فکر آنها در داخل دانشگاه نارنجک کشف میشد همچنین یک اسلامستیزی عریان در داخل دانشگاهها وجود داشت به شکلی که در دانشگاه مشهد پرچم لاالهالالله را آتش میزدند در این شرایط بود که بین این افراد و دانشجویان مسلمان درگیری ایجاد شد. به همین دلیل دانشگاهها تعطیل شدند. کار که به اینجا رسید امام گفتند حالا پس در این شرایط وضعیت دانشگاهها را نیز عوض کنید اصلا این گونه نبود که امام بنشیند و بگوید دانشگاه را ببندید و وضعیت را درست کنید این جریان یک جریان دفاعی بود. در اصل دانشجویان مورد هجمه فیزیکی و مستقیم قرار گرفتند و لذا در یک شرایط دفاعی دانشگاه ها را تعطیل کرد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه توضیحات خود بیان کرد قرار بود در انقلاب فرهنگی چند اتفاق بیفتد اولا اساتیدی که واقعا ضدانقلاب و ضداسلام بودند از کاربرکنار شوند اینکه این افراد تعدادشان بسیار کم بود آنچه که درخصوصا تسویه اساتید در آن سالها گفته میشود دروغ و غیرواقعی است اساتیدی که تسویه شدند تعدادشان بسیار کم بود اتفاق دوم این بود که تغییرات جزئی در کتاب ها صورت گیرد در آن دوران هنوز کتابهای در دانشگاهها بود که از لفظ جاویدشاه استفاده میکردند تغییرات جزئی در همین حد کوچک بود که چنین تغییراتی از کتابها حذف شود اما کار اصلی در دانشگاهها این بود که کارگروههای دائمی به منظور بازاندیشی در مبانی فکری دانشگاهها و مبانی رشتهها تشکیل شود در دوران پهلوی آنقدر دانشگاهها وابسته بودند که روسای این دانشگاهها در سفارتخانهها تعیین میشدند حتی برخی سفارتخانهها سهمیه داشتند و سالن برخی دانشگاهها سهم فلان سفارتخانه بودند امام در این انقلاب فرهنگی میخواستند جهت دانشگاهها از وابستگی به سمت استقلال و پیشرفت حرکت کند.
وی افزود: اما این مسئله اصلی به کنار رفت زیرا اولا مسئولان ریشه تئوریک قوی نداشتند و ذهنشان از انقلابیگری در حد سیاسی مانده بود از طرفی دیگر حمایتهای مالی مناسبی از این مسئله انجام نگرفت اینکه میگویند شما 35 سال است از علوم انسانی اسلامی سخن میگوید اما نتوانستید کاری انجام دهید به هیچ وجه اینگونه نبود بخش مهمی از حاکمیت ما اصلا قبول نداشتند علوم اسلامی انسانی باید تأسیس شود آن بخشی هم که قبول داشتند از بیعرضهترین مسئولان کشور بودند.
رحیمپور ادامه داد: از طرف دیگر حتی اگر حمایت مالی و حاکمیتی از مسئله علوم انسانی اسلامی صورت میگرفت 35 سال وقت کمی برای این امر بود. در کارهای فرهنگی مقیاس زمانی اینگونه است که دقیقه آن معادل یک دهه است. کار فرهنگی خمیر نان نیست که در تنور بگذارید و علوم انسانی اسلامی تحویل بگیرید خود غرب برای تأسیس علوم انسانی خود 400 سال وقت گذاشت تا به اینجا رسیده است یعنی علوم انسانی بسیار وقتگیر است از طرف دیگر در همین کارهای که صورت گرفته بود کارشکنیهای نیز انجام میشود مثلا هنوز اجازه نمیدهند متون اسلامی که تصویب شده به دانشگاهها راه یابد.
وی تصریح کرد: من با تعبیر انقلاب فرهنگی به این معنا موافق هستم که جهت و اهداف، انقلابی باشد اما از این جهت که کارهای ناگهانی انجام شود موافق نیستم یعنی اصلا کارهای فرهنگی به این شکل عملی نیستند.
رحیمپور در تبیین این مسئله توضیح داد: در علوم طبیعی و ریاضی به محض آنکه اشتباه کردید همه میفهمند مثلا در علوم پزشکی همه میبینند که از هر ده بیماران شما هشت نفر میمیرد بنابراین میفهمد شما اشتباه کردهاید اما در علوم انسانی هیچ کس نمیتواند مچ شما را بگیرد آنها میگویند مبانی فکری ما متفاوت است و حرف یکدیگر را نمیفهمیم اما در مهندسی و پزشکی اینگونه نیست بنابراین انقلاب فرهنگی کاری سادهای نیست و شبیه به تحول در مهندسی و پزشکی نیست باید سالها فرایندی طولانی طی شود و گروههای مختلفی فعالیت فکری گستردهای انجام دهند و ایدههای مختلف طرح شود تا مورد نقد و بررسی قرار گیرد از میان تمام این فکرها شاید دو نفر پیدا شود که یک نظریه بدهد تازه همین دو نفر نیز نمیتوانند مبانی فکری علوم انسانی اسلامی را به طور کامل طرحریزی کند.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: درباره خشونت در عرصه فرهنگ نیز توضیح دهم خود لیبرالها خشنترین مواجهه را با فرهنگ داشتهاند مثلا در ماجرای مککارتیسم هزاران هزار استاد و دانشجو به بهانه اعتقاد به چپ کنار گذاشته شدند این لفظ ایسم شما را گول نزند این جریان جریانی فردی نبود جریانی حکومتی بود خود حکومت اسم این اقدام را عملیات شکار چپها گذاشت آنها به اسم آزادی علیه آزادی عمل کردند و بدون آنکه چپ ها وارد فاز مسلحانه شوند به آنها حمله کردند از طرف دیگر گروهی این خشونتها را تئوریزه کردند. یک موقع مسلمان و یا یک مارکسیسم اینکارها را انجام میدهند میگویم براساس ایدئولوژی خود عمل کردهاند اما این اعمال و حرفها از سوی لیبرالیست زده میشود شما که نام آزادی را میکنید چرا این گونه برخورد میکنید و حتی الان هم به دختران مسلمان محجبه اجازه نمیدهید حجاب خود را حفظ کنند.
رحیم پور ادامه داد: در اینجا میگویند امام قبل از انقلاب گفت کمونیستها در ایران آزاد هستند و بعد از انقلاب اما با آنها مبارزه این از دروغهای تاریخ است کمونیستها در تمام دانشگاهها و استانها آزاد بودند امام با آنها تا موقعی که صرفا تبلیغ میکردند مخالفت نکرد. در آن زمان کسانی که اسم حاکمیت را به دوش میکشیدند یعنی کسانی که ریش داشتند و دخترانی که چادر به سر میکردند مظلوم بودند مارکسیستها حتی در دانشگاه درگیری فیزیکی ایجاد میکردند اما امام باز هم میگفتند با آنها درگیر نشوید و تنها جوابشان بدهید مبانی آنها پوچ است و به راحتی میتوانید پاسخ آنها را بدهید. امام تنها وقتی چپها وارد فاز مسلحانه شدند به مردم دستور داد مقابل آنها بایستند اما امام پس از آن باز هم با مارکسیست ها مخالفت نکرد و اجازه داد آنها به تبلیغ ایدئولوژی خود بپردازند.
رحیمپور ادامه داد: در چین مائو میلیونها نفر را کشت در مارکسیست میلیونها نفر کشته شدند و لیبرالبیست همین الان هم در جهان توسط جنگ های مختلف افراد بسیاری را میکشند آنها به امام میگویند در آن زمان با خشونت برخورد کرد.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: آنهایی که از علوم انسانی اسلامی سخن میگویند و همچنین کسانی که مخالف آن هستند نگرشی ژورنالیستی دارند آنهایی که به طرفداری از علوم انسانی اسلامی صحبت میکنند گاهی تعریف مخالفین را تکرار میکنند و این بدترین دفاع است مسئله ساده است شما تا وارد هر رشتهای میشوید با مکاتب آن روبهرو میشوید در خود این رشتهها چرا مکتبهای مختلف وجود دارد؟ اگر همه گزارهها تجربی هستند و هیچ مفهوم فراتجربی وجود ندارد چرا مکاتب مختلف به وجود آمدهاند. توافق و اجماع در انسان به سادگی اشیاء نیست زیرا انسان پیچیده است به همین دلیل مکاتب مختلف به وجود آمده است البته این ادعای آنها است اما سوال دیگر این است که چرا مکاتب به یکدیگر نمیگویند مکتب دیگر علم نیست در حالی که این مکاتب به یکدیگر تفاوت ریشهای دارند. سپس تا بحث مطالب اسلامی وارد میشود میگوینداین مکاتب علم نیستند البته در خود آنها نیز نفی همدیگر وجود دارد آنجا با وجود نفی یکدیگر میگویند همه علم هستیم چطور شما با این همه تعارض ریشهای و شدید همدیگر را غیر علمی قلمداد نمیکنید اما تا اینجا هر حرفی زده میشود میگویید این ایدئولوژی است و ما با ایدئولوژی کاری نداریم حقهبازی را ببینید ما که نمیخواهیم برای غیر مسلمانان آیه و حدیث بخوانیم میخواهیم با مبانی خودشان با آنها بحث کنیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه توضیحات خود گفت: در علوم انسانی دو بخش وجود دارد یک مسئله مسئله تجربی و عقلی است این را ما بحثی نداریم امام همه این مسائل یک جنبه حقوقی و اخلاقی پیدا میکند همین مسائل در غرب علوم را تبدیل به مکاتب مختلف کردهاند چرا تا وارد اسلام میشویم همه چیز را نفی میکنید.
رحیمپور در پایان گفت: علوم انسانی جایگزینی نقل به جای عقل نیست اما متأسفانه تعریف از علوم انسانی اسلامی را خود دشمنان این علوم بیان کردهاند و سپس با تعریف خود مخالفت میکنند این مطالبه از دانشگاهها کاملا مشروع است و حتی یک انتقاد است که از دانشگاه خود چنین مطالبهای داشته باشیم.